یعنی وختی دوتایی دارید گردو تازه می خورید 

اونایی که قلفتی و سالم پوستشون کنده میشه رو خودت نخوری ... 

.  

عشق یا بهتر بگم ابراز عشق در کلیشه ای ترین حالتش عینهو فلیما می تونه مثلن رزرو کردن یه میز دو نفره توو یه رستوران گرون قیمت توو یه شب سرد پاییزی کنار تنها شومینهء رستوران با شمعهای معطر روشن و ظرف کریستال پر از گلهای سرخ و یه انگشتر یا ساعت نگین دار روبان زده برای سالگرد تولد باشه ... یا رزرو کردن یواشکی قشنگترین و رومنس ترین اطاق یه هتل شیک با یه جکوزی دو نفره و موسیقی لاو استوری و عطر ملایم عود برای شب سالگرد ازدواج باشه ... یا یه چیزی توو این مایه ها ... نمیخوام بگم اینا بد و کلیشه ای ان اتفاقن برعکس ، خیلی هم فوق العاده ان ... اما یه وختایی توو زندگی زیر یک سقفی ، کارهای خیلی خیلی کوچیکتر و به ظاهر بی ارزش تر می تونه عشق رو خیلی خیلی باشکوه تر به تصویر بکشه ... توی این بخش ثابتِ جدید چن وخت یه بار می خوام از این کارهای خیلی کوچیک اما خیلی بزرگ بنویسم ...

نظرات 37 + ارسال نظر
ص جمعه 1 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 05:08 ب.ظ

بله کاملا درسته . تجربه لذت های این مدلی یه چیز دیگس،درکشم ظرافت روحی خاصی میطلبه

فاطمه شمیم یار جمعه 1 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 05:33 ب.ظ

سلاممم
یاحتی نشستن یه پروانه رنگی بی نظیر روی کاپوت سفید ماشین....
یا بالار فتن از درخت همین حالا تو این موقعیت فعلی...
یا راه رفتن روی لبه ی جدول خیابون ...
یا کتاب خوندن نیمه شبی...
یا گوش کردن موسیقی های معرکه و آروم تنهای تنها...
یا خوابیدن تو گندمزاررو به آسمون...
یا الی آخر...

عاطفه جمعه 1 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 05:38 ب.ظ http://hayatedustan.blogfa.com/

«کارهای خیلی خیلی کوچیکتر و به ظاهر بی ارزش تر می تونه عشق رو خیلی خیلی باشکوه تر به تصویر بکشه ... »
به شرط اینکه چشمامون باز باشه و این عشقی که توکارهای کوچیک نهفته س ببینیم..
عاااااااااااااالیه دادا محسن..
چون اکثر ما عادت داریم که اون رستورانه یا اتاق شیک توهتل رو عاشقانه بدونیم..

عاطفه جمعه 1 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 05:40 ب.ظ http://hayatedustan.blogfa.com/

«یعنی وختی دارید گردو تازه می خورید

اونایی که قلفتی پوستشون کنده میشه رو خودت نخوری ... »
این یعنی اثبات دوستت دارم..
این یعنی اظهار محبت به طرف مقابل..
این یعنی شعار نمیدم.. ثابت میکنم که تورو از خودم بیشتر دوست دارم..

سرگیجه های کشــــدار جمعه 1 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 05:43 ب.ظ http://fmpr.blogsky.com

گردوهای ما رو هم میاوردید خب !!! :(((


- نمونه ی بارزی از کامنت بی ربط :))) :دی

کاپوچینو جمعه 1 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 05:52 ب.ظ http://capuccino.blogfa.com

من گردو تازه موخوام!

دکولته بانو جمعه 1 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 05:53 ب.ظ

هوم ... مرسی که دیدی ... و قابلی نداشت ...

حبیب جمعه 1 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 06:00 ب.ظ http://artooni.blogsky.com



گردون نوش جانتون

کارهای شما همیشه تک و زیباست


علیرضا جمعه 1 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 06:00 ب.ظ http://4malite.blogsky.com/

ایده ی عالیییه ...
عالیی

حبیب جمعه 1 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 06:01 ب.ظ http://artooni.blogsky.com


آقا تو کامنت قبلی گردو خواستم بنویسم ببخشید


دیروز تو تولدت شیرزاد غیبت داشتید اما ذکر و خیرتون بود

شازده کوچولو جمعه 1 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 06:38 ب.ظ http://www.shazdehkocholo.blogsky.com

چه تصاویر قشنگ و رمانتیکی از لحظات 2 نفره به تصویر کشیدید عالیییی بود واقعا
منتظر بخش جدید کارهای کوچک ام خیلی بزرگ هستیم
بی صبرانه

گنجشکک تویت باز جمعه 1 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 08:00 ب.ظ http://twitt.blogsky.com

حس قشنگیه

به شرطی که لایقش بمونیم...

مومو جمعه 1 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 08:33 ب.ظ http://mo-mo.blogsky.com

فاطمه شمیم یار جمعه 1 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 08:34 ب.ظ

سلاممم
جناب شرمنده ما نظورمون عشقای تک نفره ای بود ها...ربطی به پست نداشت مگه نه؟

هاله بانو جمعه 1 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 09:12 ب.ظ http://halehsadeghi.blogsky.com/

خوب این پست شما عشقولانه دونفری بود
پس ما می ریم کشک تنهایی خودمون رو بسابیم تا با پست بعدی حضرت عالی در خمت باشیم
با اجازه

هاله بانو جمعه 1 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 09:13 ب.ظ http://halehsadeghi.blogsky.com/

شرمنده
خمت= خدمت

یلدا جمعه 1 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 10:00 ب.ظ http://delnebeshteh.blogfa.com

تو این دنیای پر زرق و برق اینه همه سادگی و صفا غنیمته......... منتظر غنائم عاشقانه بعدی هستم

پروین جمعه 1 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 10:01 ب.ظ

قربون مریم ترین بانو برم که گردو قلفتی ها رو داد به شما :*
و هزاران آفرین به شما که به قول خود عزیزش دیدید این رو.

عشقتون پایدار

مریم جمعه 1 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 10:31 ب.ظ http://mazhomoozh.blogfa.com

می دونستین شما چه قدر به اطرافتون دقت دارین؟ واقعا لذت بردم.

پاییز بلند جمعه 1 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 11:06 ب.ظ

درووووووووووووووووووووووووووووووووود
.
.
.
مث اون دفه که برای مریم آب پرتقال گرفته بودی..
بعصی وختا یه کار کوچیک اونقد بزرگه که هیچ وهت فراموش نمیشه.. فقط کافیه عاشق باشی تا با کمترین چیزا بزرگترین کارا رو کرد..
.
.
.
یکی از طرفداریای پر و پا قرص این بخشم..
.
.
.
مغسی موسیوووووو چاقال جان

(آیکون بوس تفی )

فرهاد شنبه 2 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 12:06 ق.ظ http://safarian

آقا ما چند پست پیش یه سوال ازت پرسیدیم، میشه جوابشم بدین.ممنون خواهم شد.

تیراژه شنبه 2 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 12:25 ق.ظ http://tirajehnote.blogfa.com

سلام
قبلا هم نوشته بودید از این نشانه های به ظاهر کوچک یک عشق بزرگ
پستی بود که مریم بانو از حمام آمدند و شما در با همان عطشی که داشتید قاچ هندوانه را تا جایی که میشد در تکه های کوچک خرد کردید و ...

میدونید این عشق نوشت هایتان چه حال و هوایی دارد؟
میدانید؟
بهترین عاشقانه ها را برای شما و مریم بانوی نازنین آرزو میکنم..

ری را شنبه 2 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 02:26 ق.ظ http://narenjestaan.persinblog.ir

بسیار این پستتون به دلم نشست
حالم و جا آورد
ممنون

ارش پیرزاده شنبه 2 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 10:01 ق.ظ http://arashpirzadeh.persianblog.ir/

اره منم ان چیزهای کوچک گه گاه می بینم پست خوبی بود

عاطی شنبه 2 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 12:33 ب.ظ



یا مثلن وقتی کفش پاتو زده!!!!!ی نفر بره چسب زخم بخره!

این تیریپارو خیلی دووس دارم!و آرزوو می کنم همه تجربه ش کنن! از بس ک خووووبه ه ه ه ه ه ه

:دی

حمید شنبه 2 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 03:00 ب.ظ http://abrechandzelee.blogsky.com/

دو ماه پیش هیشکی بانو یه پست درباره نوستالژی آدامسهای "لاو ایز" نوشته بود...با اجازه اش کامنتی که برای اون پست گذاشته بودمو اینجا کپی میکنم:


خیلی وقت بود یادشون نیفتاده بودم...
رفتم سرچ کردم چندتاشونو دوباره دیدم...

http://www.1doost.com/Post-2727.htm

http://www.forum.98ia.com/t93250.html

آره...کاش به همون سادگی و به همین قشنگی بود...
قد همین جمله های کوتاهی که توو هرکدوم بیشتر از تمام مقاله های طولانی و جدی که هیچکس نمیفهمدشون عشق داره...به همین سادگی که...

"عشق یعنی موهاشو از جلوی چشمش کنار بزنی"...
"عشق یعنی یادت نره وقتی از خونه میری بیرون بهش بگی خداحافظ"...
"عشق یعنی یه رز روی صندلی ماشن پیدا کنی"...
"عشق یعنی وقتی میدونی اون خونه اس برای به خونه رسیدن عجله کنی"...
"عشق یعنی تشکر کنی که اومده توو زندگیت"...

حمید شنبه 2 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 03:03 ب.ظ http://abrechandzelee.blogsky.com/

ایده محشریه...حتما ادامه اش بده...
از حالا منتظر خوندن "عشق احتمالا یعنی" بعدی هستم...

آقا طیب شنبه 2 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 04:36 ب.ظ

خوشبختی ینی دیدن چیزای کوچیک(طلا و مس)

آناهیتا شنبه 2 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 09:37 ب.ظ http://www.a-n-a-a-r-i-a.blogsky.com

جناب باقرلو من این قسمت ثابت رو با تمام دلتنگی هام دوست دارم...حتما ادامه بدین...خوش به حال شما و مریم جان که این ریزه کاری های زندگی و احساس رو می بینید و قدرشناسید...

آوا یکشنبه 3 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 02:13 ق.ظ

واااااااااااای ی ی ی ی
چه خوووووووووووووب
از این جور پست ها
خوشمان می آید
منتظریم م م
هوووووووم

یاحق...

مریم همسفر شیرزاد یکشنبه 3 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 10:28 ب.ظ

من این بخشو خیلی دوست دارم
میشه منم توش بنویسم استاد؟

ساره چهارشنبه 27 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 03:56 ب.ظ http://fereshtegaan.mihanblog.com/

کو ؟
کو این بخش ثابت جدیدت ؟

جا زدی ؟!

تبسم چهارشنبه 30 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 06:10 ب.ظ http://tabassomazad.blogfa.com

من یک عالمه از این سوژه ها دارم....
یلداتون خیلی مبارک

باغبان جمعه 11 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 11:57 ب.ظ http://laleabbasi.blogfa.com

"چن وخت یه بار" یعنی دقیقا چند وقت یه بار؟

می نو چهارشنبه 23 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 01:34 ب.ظ

عشق، شادی بدعنقی ست، وقتی از خواب بیدارش کنیم.
اگه یه روز ما آدما بدونیم بدون غصه های مازوخیستی می شه زندگی کرد، دست از عشق می کشیم. به سادگی

[ بدون نام ] سه‌شنبه 7 خرداد‌ماه سال 1392 ساعت 03:51 ب.ظ

سلام
من همونی ام که برا آخرین پستتون با ام یه دوست کامنت گذاشتم وو گفتم که ازآرش خان هم خواستگاری کردم. از سر دل گرفتگی وبتونو شخم میزدم که رسیدم به این بخش عشق احتمالن یعنی. خیلی خوب نوشتین و دقیقا با همین کارا هم میشه عشق رو ثابت کرد به طرف مقابل یخصوص که اگه اونم اهل باشه. اما تاریخ پست رو که نگاه کردم ناامید شدم. یعنی از 1 مهر 90 تا الان از این عشقولانه ها نداشتین؟ غیرممکنه. مطمئنم داشتین اما یا وقت نکردین بنویسن یا حوصله نداشتین ثبت کنین و تو روتین روزمره ها گم شده این کارها. اما مطمئنا با اینکه جایی ثبت نشده در ذهن کسی که باید، پاک نشده.

بانو یکشنبه 5 آبان‌ماه سال 1392 ساعت 11:32 ق.ظ

یه وبلاگنویس کهنه کارین شما..

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.