سراشیبی رو هستم ...چون الان اوایل سراشیبی هستم و با هیچ امیدی به آینده و انتهای شیب بی خیال رها کردم و دارم کم کم سرعت می گیرم ...
باور کنید تا چشم به هم بزنی سراشیبی رو هم رفتی و ته ته رسیدی...مثل سال....هر سال ماه رمضون که تموم میشه دیگه سال تو سراشیبی می افته و اگه خوب دقت کرده باشین ...عید مثل برق یعنی به سرعت برق و باد میرسه و تو هم تو سراشیبی عمرت یه سال دیگه رو از دست دادی ....هی
سراشیبی هراس دارد به نظرم! ترسناک است! شما نظرتون غیر از اینه انگار! خوش به سعادتتون جناب باقرلو! اینکه آدم بلد باشه از هر برهه ای از زندگیش لذت ببره خب خیلی عالیه!
هفتهء پیش این سراشیبی مورد نظر شما یک چهرهء کوچک به ما نشان داد (خیلی جلو نیامد اما به لطف الهی) و ما با اینکه 50 را هم رد کرده ایم اما قرین به قبض روح شدیم. بیشتر از اینکه چطور از این راه دور آن را با رسم شکل برای پدر و مادر عزیزمان توضیح بدهیم. والا بخدا با این سراشیبیهاتون x:(
بابای من سی و پنج سالش بود که با مامانم ازدواج کرد...همه ی اطرافیان هم میفرمایند بعد ازدواج از بیست سالگیش سرحالتر و سرزنده تر شد...پس این قاعده واسه همه صدق نمیکنه
نمیدونم بخاطر مشغله کاری چند وقت بود که اینجا نخوانده بودم برام حکم یک کار واجب رو داره هرروز ولی عقب موندم جا موندم ومتاسفانه نمیدونم چند روز بخاطر کار مارموریت ومسافرت امروز تلافی در کردم وتا صفحه بیست قبل رو یکجا در دوساعت خوندم عجب حال وحوصله ای دارم من بنظرم تم نوشتنت بی نظیر همین دیگه بلد نیستم تعریف کنم بیخودی ممنون که هستی ومینویسی ......
آی گفدی......
تا ته این سراشیبی چی باشه!
لطفا انقدر مایوس و نا امید نباشید،شما در برابر خوانندگانتان مسؤول هستید.
محسن خان جان هنوز اول جوونیتونه بابا حالا کوووووووووووو
تا سراشیبی
سراشیبی رو هستم ...چون الان اوایل سراشیبی هستم و با هیچ امیدی به آینده و انتهای شیب بی خیال رها کردم و دارم کم کم سرعت می گیرم ...
باور کنید تا چشم به هم بزنی سراشیبی رو هم رفتی و ته ته رسیدی...مثل سال....هر سال ماه رمضون که تموم میشه دیگه سال تو سراشیبی می افته و اگه خوب دقت کرده باشین ...عید مثل برق یعنی به سرعت برق و باد میرسه و تو هم تو سراشیبی عمرت یه سال دیگه رو از دست دادی ....هی
سراشیبی هراس دارد به نظرم! ترسناک است! شما نظرتون غیر از اینه انگار! خوش به سعادتتون جناب باقرلو! اینکه آدم بلد باشه از هر برهه ای از زندگیش لذت ببره خب خیلی عالیه!
لطفاً با رسم شکل مزایای زود به سراغ ِ آدم آمدن ِ سراشیبی را توضیح دهید. (5نمره)
هفتهء پیش این سراشیبی مورد نظر شما یک چهرهء کوچک به ما نشان داد (خیلی جلو نیامد اما به لطف الهی) و ما با اینکه 50 را هم رد کرده ایم اما قرین به قبض روح شدیم. بیشتر از اینکه چطور از این راه دور آن را با رسم شکل برای پدر و مادر عزیزمان توضیح بدهیم. والا بخدا با این سراشیبیهاتون x:(
کائنات دست به دست هم داده بودند با عدم پذیرش کد امنیتی مرا از ارسال نظر دوم برحذر دارند. بنده با پافشاری به دستشان خندیدم!
بابای من سی و پنج سالش بود که با مامانم ازدواج کرد...همه ی اطرافیان هم میفرمایند بعد ازدواج از بیست سالگیش سرحالتر و سرزنده تر شد...پس این قاعده واسه همه صدق نمیکنه
پس من الان تو سر بالایی ام!
نمیدونم بخاطر مشغله کاری چند وقت بود که اینجا نخوانده بودم برام حکم یک کار واجب رو داره هرروز ولی عقب موندم جا موندم ومتاسفانه نمیدونم چند روز بخاطر کار مارموریت ومسافرت امروز تلافی در کردم وتا صفحه بیست قبل رو یکجا در دوساعت خوندم عجب حال وحوصله ای دارم من بنظرم تم نوشتنت بی نظیر همین دیگه بلد نیستم تعریف کنم بیخودی ممنون که هستی ومینویسی ......
خدایی الان من یه هفتاد هشتاد نفر بیارم که اصنم تو سراشیبی نیستن ... جوابشونو می دین؟ من اصن دوست ندارم برسم ... فک نمی کنم درست شه...
هر جور دوست دارید زندگی کنید
چه مایوس ...چه مشتاق
مهم رضایته
حتی از همون یأس
توی سرازیری خدا کمک می کنه. اما توی سربالایی خدا می ایسته و فقط نگاه می کنه.
دیالوگه کشیشه توی فیلم سینما پارادیزو