شرف حضور !

به جان خودم این فیسبوک اصلن محیط سکیوری نیست ! حالا اگر نخواهیم خیلی جنایی امنیتی اش بکنیم : چیز نیست ! یعنــــــــــی یعنی آدم توش راحت نیست ! خب بابا سوژه که از آنسوی لامکان و لازمان نمی آید ! برای نوشتن یا باید جنرال بنویسی مثلن از چالش های پیش روی ژنو و آزادی قریب الوقوع سربازان و مشکلات تیم ملی در آستانهء جام جهانی و سبد کالا و ناعادلانه بودن نتایج اسکار و بحران اوکراین و الخ که خب ماشالله چشمم کف پاشان دوستان در این فقره جات الحق کم نمی گذارند ! و یا باید مشاهدات و ملاحظات عینی ات از یک آدم غیر جنرال و خاص و مشخص و مبرهن و معلوم و نوع تعاملاتش با اطرافیان و جهان پیرامونی اش را سوژه کنی که خب آخر چطور این کار را بکنی ؟! وختی همهء همکلاسی های اول دبستان تا پیش دانشگاهی ! همهء بچچه محل ها ! همهء هم خدمتی ها ! همهء هم دانشگاهی ها ! همهء همکاران ! همهء فامیل دور و نزدیک ! همهء بستگان سببی و نسبی ! همهء ذوی الحقوق ! همهء پیشینیان و پس آیندگان ! و خلاصه همهء همه اینجا شرف حضور دارند !
نظرات 5 + ارسال نظر
ارش پیرزاده سه‌شنبه 13 اسفند‌ماه سال 1392 ساعت 08:46 ق.ظ

متن در حد شعور من نبود .... بعدا برام توضیح بده دوستم

میلاد سه‌شنبه 13 اسفند‌ماه سال 1392 ساعت 10:03 ق.ظ

راستش محسن خان همین عدم سکیور بودنشه که باعث شده اون جا به صورت رسمی عضو نباشم.

نمی دونم ولی الان یه مدت خیلی طولانی که دوست دارم یه قسمت هایی از زندگیم به قول شما سکیور باشه و برای همه رو نباشه

خیلی اوپن بودن همه زندگی، حس کنجکاوی ادما رو فعال میکنه و سوال و جواب های هر از گاهی شروع میشه

اینکه ترجیح میدم سکیور باشم

میلاد سه‌شنبه 13 اسفند‌ماه سال 1392 ساعت 10:31 ق.ظ

http://upload7.ir/imgs/2014-03/42071671765213473122.jpg

جزیره سه‌شنبه 13 اسفند‌ماه سال 1392 ساعت 11:45 ق.ظ

هلاک کامنت اول میلادم. یعنی خیلی باحال بودااااااااااااااااااااااااا


با توضیحات شما این فیس بوق هم همچین جای باحالی نیست. میخواستم بیام توش ولی دیگه نمیام:دی

جزیره سه‌شنبه 13 اسفند‌ماه سال 1392 ساعت 11:47 ق.ظ

اِوا
کامنت اول که مال میلاد نبود!!!!!!!!!!!!!!!!!!!مال ارش خان بود. هیچی دیگه، من سکوت میکنم، اصن مارو چه به شوخی با ارش خان. واقعا بچه هم بود بچه ها قدیم

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.