عباس راست میگوید ... در زمینهء رابطه با جنس مخالف دوران دانشگاه ما به واقع ، تمامن به قددیسه بودن گذشت ! ... نمی خواهم الکی ادای احمق ها یا فروتن ها را در بیاورم و به جملهء قبلی اضافه کنم که ( شاید هم ادای قددیسه ها را در آوردن ) ... که واقعن برادر همهء دخترهای بی برادر بودیم ! و دوستِ مذکر همهء دوست پسردارها ! ... از طرز فکر ها و عقاید و مانیفست های شخصی و من درآوردی و بیضاتیک ، خیلی زمان باید بگذرد تا آدم درست یا غلط بودنشان را عمیقن درک و لمس کند ... انقدری زمان لازم است که با سرعت بن جانسون سالها بدوی و فرسنگها دور شوی از خود گذشته ات و برسی بالای یک تپه ای کوهی کتلی چیزی که بتوانی از آن دوربالا خوب نظاره کنی خویشتنی که بوده ای و حالا دیگر نیستی را ... جددن حیف شد !