برنامه ریزی جمعه ! :
۱- صبح خیلی زود صرف کلله پاچه و سیگار بعدش حوالی میدان جمهوری !
۲- حرکت به سوی ارتفاعات توچال ، تله کابین سواری و صرف آش رشته در ایستگاه هفت !
3- رجعت به منزل و بردن ماشین به کارواش بعد از حدود دو سال !
4- شروع کردن کتابخوانی بعد از ده سال با کافه پیانو !
5- مهیا کردن یک ناهار مختصر و سبک و کمی استراحت ظهر جمعه گاهی !
6- عوض کردن دوش حمام و سیفون سینکِ ظرفشویی !
7- عصر خرید یک دسته گل و سر زدن به مغازهء سه ماه پیش افتتاح شدهء آرش ناجی قلمدون !
8- خرید یک جعبه شیرینی و سر زدن به عمّه که دو ماه پیش از سوریه آمده !
9- رجعت به منزل و تماشای مجموعهء اول قهوه تلخ مهران مدیری !
10- آماده شدن برای جیش بوس لالا و یک هفتهء کاری دیگر !
-
برنامه عملی شدهء جمعه ! :
1- ساعت چهار صبح برگشتن از مهمانی منزل مهدی پژوم عزیز و آپدیتِ وبلاگ !
2- خواب یک کلله و لاینقطع تا ساعت دو بعد از ظهر جمعه !
3- بیدار شدن و چک کردن کامنتها و صرف ناهار اهدائی مامان جان !
4- سیگار و مجددن خواب تا هشت و نیم شب !
5- بیدار شدن از شدّت گشنگی و تناول کته و نیمرو و سالاد شیرازی !
6- تماشای نیمهء دوم بازی استقلال + تخمه و سیگار !
7- آپدیتِ وبلاگ و آماده شدن برای ( باز هم ) خواب !!
خب
کلا خسته نباشید شما
مگه ظرفشویی سیفون داره|؟
بابا تو دیگه کی هستی؟
ایول تو رسته خودمی ول من کجا وتو کجا؟
اصلا فکر نمیکردم یکی از خودم حرفای تر پیدا شه.
درود

اون وخت به ما نسل سومی ها میگن تنبل! به به
بابا ای ول
قسمت اول رو که خوندم نفس تو سینه ام حبس شد فکر کردم چقدر مثبت چقدر باحال چقدر فعال چقدر اکتیو چقدر توپ چقدر با انرژی... اصلا انتظار نداشتم به قسمت دوم برسه...
درود
این "پاشو دریا که رو ویلچر نمیشه..." .. من نفهمیدم![آیکون گیر دادن به موضوع]
البته خیلی هم از برنامه منحرف نشده بودی.
خدائیش قبول داری، عملکرد روز جمعه ات شیرین تر از برنامه اش بود ؟
واسه اون کارها همیشه وقت هست.
از دلداری در حد لالیگات ممنونم آلن جان !
خسته نباشی . بتثور نشی !
این ( بتثور ) چی چی هست حالا ؟!
داشتم لحظه شماری می کردم بیام پایین و از کله ی خورده شده صبح تعریف کنید که دیدیم زکی!
البته کلا خواب در روزجمعه از اوجب واجبات است!
اولش حسودیم شد ولی بعد فهمیدم که بازو ایول به خودم که وقتی ۲ بیدار شدم دیگه نخوابیدم
کلا خسته نباشی
مهم اینه که از روزی که گذشته لذت برده باشی.خب من هم اینجوری لذت میبرم که بخوابم و تلویزیون ببینیم و با خیال راحت کار امروز رو به فردا بسپارم.چه اصراری که ادای آدمای اکتیو رو در بیارم
برنامت خوب سنگین بود دیگه
نیاز بود ۱ جمعه مال خودت باشی
کل هفته رو جون می کنیم(من نه البته، اول شخص جمع بکار بردم ملموس تر بنظر بیاد) یه جمعه س فقط واسه خواب و استراحت. این چیزایی که شما برنامه ریزی کرده بودی یه پروسه ی یک ساله س برادر من.
مرررسی که عمل شنیع توجیه کردن رو به جای ما بر عهده می گیرید !
سلام.واقعا خسته نباشی...



روز خیلی سختی در پیش داشتی...
آخه یکی نیست به خودم بگه خودت مثلا چیکار کردی...
والا برنامه منم یه چی تو همین مایه ها(نه عین همین)بود...
حالا عیب نداره فردا شنبه و اولین روز هفته و کار...
حتما جبران میشه
ولی با این همه جمعه ها خیلی خوبه
سلام
مرسی
من هم مصاحبه نشده بودم که شدم (با توجه به اون یادداشتی که تو تقویم وحید نوشته بودی )
:)
سلام گوریل عزیز !
کللی فک کردم تا فهمیدم منظورتون چیه !
آره یادش بخیر ... دفترچه یادبود مصاحبه شونده ها ...
چه جالب که همین الان هدفون تو گوشم بود و داشتم رادیو گوریل امروزتون رو گوش میدادم و بعد که کامنتامو رفرش کردم دیدم لطف کردید و کامنت گذاشتید ...
دنیای غریب و قشنگیه این دنیای مجازی ...
خصوصییی ارسال شد در جواب خصوصیتان . توجه ویژه مبذول بفرمایید لطفن.
خوب شد اینارو انجام ندادی! اصلا بنده معتقدم برنامه ریزی یعنی سوسول بازی! :
۱- تو که نرفتی حداقل مینوشتی صرف صبحانه در رستوران ایتالیایی! آخه کله پاچه هم شد صبحونه!؟
۲- خداییش اینیکی دیگه خیلی ضایع بود! فکر کردی اینجا کجاست آقای فلدوسی پول!؟
۳- این یه دونه واقعا منو سوزوند! یادته پنجشنبه چقدر اصرار کردم بذار ماشینتو بشورم و نذاشتی!؟
۴- کتاب دشمن روحه! اینو فراموش نکن! کتاب فقط بدرد بچه ها میخوره! اونم مواردی که تو کامنتگاه پست قبل برات نوشتم!
۵- ناهار مختصر!؟ آخه ناهار مختصر به کجای تو میرسه بنده خدا!؟
۶- حتما باید ؛سیفون سینک ظرفشویی؛ رو میگفتی تا ؛من و من؛ دست بگیره مسخره ات کنه!؟ اینو از کجات درآوردی!؟
۷- خرید یک دسته گل!؟ تو آینه یه نگاه به خودت کردی!؟ واقعا فکر میکنی این کارای باکلاس بهت میاد!؟
۸- اینیکی رو واقعا متاسفم! ائمه اطهار اینهمه احادیث صله رحم رو برای عمه من که نگفتن! خب برو دیگه!
۹- فکر کنم این تنها موردی بود که انجام دادی! به نظر من هفته ای یه دونه تعیین کن که شبش انقدر به خودت سرکوفت نزنی!
۱۰- بابا بزن زنگو! این رو هم انجام دادی که! با احتساب مورد بالایی به بیست درصد از اهدافت رسیدی! برای شروع خوبه دیگه!
نگران نباش. این کارا دیگه عادی شده واسه ما
خسته نباشی کرگدن جان واقعا اینهمه فعالیت برات ضرر داره ها !
راستی آرش مغازه شو باز کرده ؟ هیچ خبری ازش نیست و اگه دیئیش از قول من بهش سلام برسون
من اونچه گفتم رو برای این نگفتم که حق رو به من بدی عمو جان . فقط گفتم که حس من رو در موردش بدونی . و خب . برام مهمه که ببینم حالا که احساسم رو میدونی واکنشت در قبالش چیه از این به بعد .
برنامه ی عملی شده که باحال تر بود
البته خیلی از کارها عقب میفتادن
باشد که فرصت انجام دادنش را جمعه ی بعدی پیدا کنی
تیترها رو نخونده بودم قسمت اول رو که خوندم هی تعجب کردم و با خودم گفتم عجب تحول عظیمی رخ داده در جناب کرگدن! اما آخرش دیدم که نه بابا خبری هم نبوده!!
ولی جدا خوبه که اون برنامه اولیه رو یه بار عملی کنی ها
سلام .
خوب ما همه مون موقع برنامه ریزی همینجوری میریزیم . اما موقع اجرا : مثه همه چیز این مملکت .
اولآ تب _رییک
این قهرمانی تازه اول راهه . کار ما تموم نشده . تازه شروع شده ... باید از حالا کمربندها رو محکم ببندیم ( بابا حالا تا جام جهانی بعد 4 سال با کمربند محکم که خفه میشیم آخه لامصب . اجازه بده یه وقتایی هم یه کم شلش کنیم . )
ثانیآ امیدوارم این قهرمانی انگیزه ای بشه برای تلاش بیشتر . . ( مثه اینا که تیمشون اول شده : )
ما به آسیا و جام جهانی 2012 فکر میکنیم .
آقا این برنامه ریزیتون بسیار منصفانه چیده شده ... و ریز بینی و دقت نظر شما رو نشون میده
...بله ...ازقدیم ندیم گفتن...سنگ سنگین علامت برنداشتنه (ایجا نزدن نمیخوره بهش!)...
..آخه این همه اعمال شاقه در یک روز...اون هم جمعه..؟!!
...راستی مریم خاتون کجا بودن ؟!...سلام اش برسانید زیاده...
سلام بر کرگدن ِ دیگران داداشی ِ خودمان!
صبح اول هفته شما بخیر.
حالا من به این برنامه های عملی نشده کاری ندارم .
این که ساعت " چهـــــــــــــــــــــــــــــار صب جمبه "
از مهمونی خونه ی آقای مهدی برگشتین و آپ دیت فرمودین خیلیه...
فقط یک کوچولو اختلاف از استاندارد تعریف شده داشتی محسن خان. فقط و فقط یک کوچولو!
منو بگو که چقدر هیجان زده شده بودم از برنامه ی روز جمعه تون
گفتم به به! چقدر استفاده ی مفید
یعنی اگه میتونستی برنامه ریزی تو انجام بدی من باید اسممو عوض میکردم
سلام صٌبــِـخـــِــی...
ما کله سحری D: عازم قزوین میباشیم گفتیم قبلش سلامی عرض کرده باشیم. دعا کنید به سلامت بازگردیم...
عجب برنامه ریزی دقیقی بود عجب جمعه پر از خوابی از اب در امد
اصولا جمعه و هر روز تعطیل دیگه ای باید ؛ روزی برای هیچ کار ؛ باشه . فی الواقع هرگونه برنامه ریزی در این روز منشا حالگیری مطلقه . . . بنابراین بهترین برنامه ریزی برای روزهای تعطیل نداشتن هرگونه برنامه و هرچه پیش آید خوش آیده . . . دقیقا اینطوری خیلی خوش می گذره !
سلام.. خداییش برنامه ریزیت اصلن عملی نبود.. این همه کار نفس گیر گذاشتی تویه روز انجام بدی؟؟ خب معلومه عمل نمیکنی و آخر سر هم خرده جنایت تیتر میزنی !
بیچاره مریم از دسس تو چی میکشه؟؟؟؟؟؟؟؟
خب شماها که 4صبح برگشتید سر راه کله پاچه رو هم میزدید دیگه...به نظر من که مهمترین کاری که نکردی همین کله پاچه بود...اصلن باید بیفتی توو دیار غربت که معنی کله پاچه رو بفهمی...
خوب خوبه! یکم اینور و اونور شد!
سلام آقا محسن من از نوع نگارش شما بسیار خوشم می اید بیشتر وقتها نوشته هایتان را دنبال می کنم . امیدوارم که تمامی روزها وهفته ها به کام شما ودوستان وبلاگیتان باشد.
اینطور که معلومه تقریبا همه ی برنامه های شما محقق شده... دقیقا مثله ... !
زندگی همین است کرگدن عزیز هیچوقت آنطور می خواهی پیش نمی رود
خیلی از برنامه ریزیه کیف کرد.و حیف که عملی نشد.