گاه نوشت های محسن باقرلو

عناوین یادداشت‌ها

  • خداحافظ اولولون ، خداحافظ کرگدن سه‌شنبه 4 آذر‌ماه سال 1393 10:10
    . راستش اینجا را اینجوری دوست ندارم ... نیمه متروکه ، بدون تعامل ، سوت و کور و با نوشته های دست دوم و بیاتِ کپی پیست شده از فیسبوک ... درست یا غلط ، خوب یا بد سالهای زیادی از عمر من صرف وبلاگ نویسی شده و لذا کاملن حق دارم روش تعصب و غیرت و حساسیت داشته باشم ... ده دوازده سال کم نیست ، واقعن یک عمر است ... برام ارج و...
  • پست ماقبل آخر یکشنبه 2 آذر‌ماه سال 1393 21:43
    الان بعد از این باخت مسخره و دراماتیک چن تا کار میشود کرد : . خوشحال بود که بعد چارصد دیقه طلسم مساوی های صفر صفر نکبتی شکسته شده . ورداشت خیلی شیک اس ام اس تبریک داد به دوستان لنگی . فحش را کشید به قلعه نویی ترسو و هاشم بیک زادهء عقب مانده و برهانی سیرابی و تیموریان پرادعای توو خالی . طارمی را تحسین کرد بابت جسارت و...
  • دربی باز یکشنبه 2 آذر‌ماه سال 1393 10:45
    دربی باز مث کفترباز می ماند ٬ رشتهء دانشگاهی نیست ٬ یکی از زیرشاخه های دل و یکی از گرایشهای عشق است ... اهل و اهلی اش که نباشی فقط بازیکنی ٬ فقط فوتبالیست ٬ اما نه دربی باز ... این سالها شرط میبندم شبهای دربی اگر قرمزها و آبی ها توی اردو نباشند خیلی راحت میتوانند به امورات روزمره شان برسند ... خوشگذرانی و دور دور بازی...
  • اُنجوور جامد !!! شنبه 1 آذر‌ماه سال 1393 10:30
    . مسابقهء بیست منهای هفده سوالی ! دانلود ، استماع و کیف بفرمائید ! : اُنجوور جامد !!! .
  • رویای صادقه چهارشنبه 28 آبان‌ماه سال 1393 13:56
    دو ماهی میشود که عزمم را جزم کرده ام برای هفته ای حداقل یکبار استخر رفتن ، هم چون دکتر برای دیسک کمرم تجویزش کرده و هم برای لذذت بی حدش که برای من جزو دو سه تا لذذت اول زندگی ست ... پنجشمبه های یک در میانی که آف هستم میروم و هفته هایی که پنجشمبه اش شیفت هستم چارشمبه را مرخصی می گیرم ... امروز ظهر که با عطر برنج ایرانی...
  • قول دادیا !! دوشنبه 26 آبان‌ماه سال 1393 17:00
    فقط چن لحظه خودتان را بگذارید جای من و این موقعیت را تصور کنید ... دوستی دارید به اسم مرتضی که اساسی کلله خر است ، کارش هم رانندگی توو جادده است و همین چن وخت پیش توو جاده چالوس با سمندش زده یک ال نود را نصف کرده ... بعد همینطور که لم دادید و توی گوشیتان هستید از شمارهء مرتضی اس ام اس می آید که : بچه ها حلالش کنید...
  • [ بدون عنوان ] جمعه 23 آبان‌ماه سال 1393 19:24
    چن روزی ست مدل وبگردی هام را کمی تغییر دادم ، یک جاهایی سر میزنم که قبلن نمیزدم ، عکسها و کلیپ ها و مطالبی را می بینم که قبلن نمی دیدم ... خوب است ، مززه میدهد فقط یک نکتهء منفی و تلخ داشته ، آنهم اینکه می بینم چقد هیچ جا و هیچکس از تمسخر و توهین اهالی دنیای مجازی مصون و در امان نیس ... لجن پراکنی انگار مد و تخصص شده...
  • [ بدون عنوان ] دوشنبه 19 آبان‌ماه سال 1393 00:42
    با چن تا از دوستان جان و بلاگرهای قدیمی یک وبلاگ گروهی زدیم به اسم هفتگ : http://7tag.blogsky.com/ کیامهر و مهربان جعفری نژاد و آرش پیرزاده مسعود طیب و این بندهء حقیر سراپا تخصیر !
  • [ بدون عنوان ] یکشنبه 18 آبان‌ماه سال 1393 00:40
    خسته ام مثل جوانی که پس از سربازی بشنود یک نفر از نامزدش دل برده مثل یک افسر تحقیق شرافتمندی که به پرونده ی جرم پسرش برخورده . خسته ام مثل پسر بچه که درجای شلوغ بین دعوای پدر مادر خود گم شده است خسته مثل زن راضی شده به مهر طلاق که پس از بخت بدش سوژه ی مردم شده است . خسته مثل پدری که پسر معتادش غرق در درد خماری شده...
  • [ بدون عنوان ] چهارشنبه 14 آبان‌ماه سال 1393 23:23
    در فرهنگ لغات ، جنس ایرانی مترادف است با بنجل و مزخرف و یکبار مصرف و جزو قاذورات ... بله اغراق و بی انصافی و تعمیم و همه را به یک چوب راندن هم توش هست همانطور که استثنا و مثال نقض هم دارد ولی به هر حال این نوع نگاه و این طرز تلقی بلاخره از یک جایی آمده و حاصل تجربیات میلیونها آدم است ضربدر دهها سال ... بحث اصلن از این...
  • [ بدون عنوان ] سه‌شنبه 13 آبان‌ماه سال 1393 21:17
    توو راه با دوست عزیزی بحث آرزوهای سالهای نه چندان دور بود ٬ آرزوهای غیر مادی سالهای نوجوانی و جوانی ... غیر مادی یعنی اینکه طبیعتن همه ماشین آخرین مدل و خانهء آنچنانی دوست دارند ولی این جنس خواسته ها نه ... چیزهای دل خوش کنک و حال خوب کنک که در برهه و زمان خاص خودشان آرزو محسوب میشوند و اگر زمانش بگذرد بیات میشوند ......
  • [ بدون عنوان ] سه‌شنبه 13 آبان‌ماه سال 1393 19:22
    این سفر دو روزه ، گذشته از مهمان نوازی همیشگی آدم شرمنده کن حاج آقا پژوم نازنین و خانوادهء محترمشان و گذشته از اینکه خوش گذشت در جوار دوستان و گذشته از اینکه افتادیم توی نهر آب و زانوی راستمان به پاک رفت ! و گذشته از طعم بال کبابی های زعفرانی مجید جان شمیم ! و گذشته از چیزبرگر محشر استراحتگاه مهتاب و گذشته از هوای خنک...
  • سرماخوردگی و گوزن و قبض ! چهارشنبه 7 آبان‌ماه سال 1393 18:00
    همه توو شرکت سرما خورده ایم ، با این استعداد و توانایی که ما ایرانی ها در تعارف و رودرواسی و ایضن مراعات نکردن آداب دوران سرماخوردگی داریم شانس آوردیم که بیماریهایی مثل ابولا و ماربورگ و هانتا و دانگ و روتا و پولیو و تیک بورن و ... از ایران شروع نمیشوند وگرنه ظرف یک هفته جمیعن ولا تفرقو همهء هفتاد و چن میلیون ، گوزن...
  • علیه عشق دوشنبه 5 آبان‌ماه سال 1393 09:44
    . این پست ( علیه عشق ) آرش پیرزاده را بخوانید و اگر نظری داشتید لطفن توی کامنتهاش درج کنید : http://arashpirzadeh.persianblog.ir/post/363 .
  • عتیقه های مدرن یکشنبه 4 آبان‌ماه سال 1393 10:41
    من به این فروشگاهها می گویم عتیقه فروشی ، عتیقه های مدرن می فروشند ، وسیله هایی که رسالت و کارکردشان صرفن حضور حماسی و باشکوه در لیست جهیزیه است جهت درآوردن چشم عمقزی و خالقزی و هیچ زوجی تا دوران کهنسالی هم از آنها استفاده نمیکنند ... اسامی و کاربردهای بامززه ای هم دارند : چای شیرین هم زن سه کاره ، عسل مربا میکس کن...
  • پادشاه فصل ها پاییز ... پنج‌شنبه 1 آبان‌ماه سال 1393 13:31
    پاییز که می شه ما بی اختیار می ریم اتاق جمشید، پاییز یهو میاد، تو یه روز، مثه بهار و بقیه. صُپ زود بیدار می شی، می بینی حیاط شده طوفان رنگ و رنگ که برپا در دیده میکند ... مام مث عوام الناس، مث سیاوش قمیشی و کریس دی برگ عقیده داریم پاییز دلگیره، شباش صدا بوف میاد . به جمشید می گیم سر مرگی مهمون نمی خوای دلمون گرفته؟ می...
  • ضرر ندارد یکبار هم از من بشنفید ... چهارشنبه 23 مهر‌ماه سال 1393 18:00
    حتمن تا حالا از خیلی ها شنیدید ولی ضرر ندارد یکبار هم از من بشنفید ... خیلی خیلی مواظب دندان هایتان باشید ... پاک عظما که قطعن شنیدید ؟! دقیقن خود خودش است ! ... بلاخره هر بیماری و درد و مرضی سختی ها و اذیت های خودش را دارد ، مثلن شما سرما هم که بخورید چن روز فس فس و آب ریزش و سرگیجه و بدن درد دارید که خب ضدحال است...
  • [ بدون عنوان ] سه‌شنبه 22 مهر‌ماه سال 1393 00:07
    دم غروبی زیر آن نم باران و در آن هوای دو نفره ، تهنایی ! رفتم بیرون که باطری نیم قلم قابل شارژ بخرم برای تلفن ثابت منزل ، همه الکتریکی ها و عکاسی ها یا بسته بودند یا نداشتند ! سه ربعی پیاده با دمپایی لخ لخی کل محله را گز کردم ! برای اینکه حوصله ام سر نرود شروو کردم توی ذهنم به نوشتن یک پست برای آپدیت امشب فیسبوک و...
  • [ بدون عنوان ] شنبه 19 مهر‌ماه سال 1393 00:46
  • آدم حسابی و شیک و جنتلمن و استقلالی ! سه‌شنبه 15 مهر‌ماه سال 1393 01:02
    ما باقرلوها از همان روز الست در مواجهه با پدیده قرمز و آبی به دو گروه تقسیم شدیم! من که اولی و بزرگ خاندان! باشم و ته تغاری که وحید باشد، آدم حسابی و شیک و جنتلمن و استقلالی شدیم و وسطی ها که احتمالا بچچه ناخواسته بوده اند!!! مجید و حمید، خز و خیل و داغون و پرسپولیسی شدند! و تمام سالهای کودکی و نوجوانی مان لبالب بود...
  • خداوند عمر و عزتشان بدهد ... دوشنبه 14 مهر‌ماه سال 1393 12:30
    دیروز غروبی ، مریم بانو برامان قاطی کرد بدجور که یعنی چی ؟! این چه وضعیت اسف باری است ؟! پاشو خودت را جمع کن ! ... اولش که سبقه و سابقهء ده دوازده سال وبلاگ نویسی را ییهو بستی توی بقچه و گذاشتی کُنج پستو ! و رفتی سراغ فیسبوک لعنت الله علیه ! آنجا هم که خیلی نمک گیر و جاگیرپاگیر نشدی و تا عروس عشوه گر هزار داماد...
  • اندازه شعورم فهمیدم سه‌شنبه 1 مهر‌ماه سال 1393 10:07
    آرش پیرزاده لطف کرده به دعوت من کتابهای خوب زندگی ش را معرفی کرده از شفاف و سرراست و تمیز بودن این آدم کیف میکنم ، لذذت میبرم : http://arashpirzadeh.persianblog.ir/post/359 سید عباس موسوی هم محبت کرده توی کامنتهای پست قبلی کتابهای مورد علاقه اش را معرفی کرده
  • کتابهایی که من را خوانده اند ... پنج‌شنبه 27 شهریور‌ماه سال 1393 01:31
    حتتا اگر خیلی سال گذشته باشد از دوران اوج تب و تاب بازی های وبلاگی و دیگر مثل قدیمها حس و حال نوشتن نباشد ، باز هم نمیشود دعوت احسان پرسا را رد کرد و لبیک نگفت ... من حتتا خودم هم نمی دانم که با تعاریف معمول من آدم کتابخوانی هستم یا خیر ! چون از دبستان تا دانشگاه خورهء کتاب بودم و بعد از دانشگاه تا امروز حتتا یک صفحه...
  • جهت رفع وسواس ذهنی ! چهارشنبه 26 شهریور‌ماه سال 1393 00:31
    جهت رفع وسواس ذهنی ! و یکدست زرد و کامل شدن کانتکت لیست گوشی مان به تعدادی دوست که اول اسمشان با حروف خالی تصویر پیوست شروو شود نیازمندیم !!
  • یه ضبط و چند تا نوار کاست ، دلخوشی من فقط همیناست پنج‌شنبه 20 شهریور‌ماه سال 1393 15:38
    . مامان چن روز بود جهاد اکبر کرده بود برای تمیز و مرتب کردن زیر زمین ! ... خانهء ما هم سن من است و کم کم دارد چهل سالش میشود ، زیرزمینش در تنهایی و تاریکی پیر شد طفلک ... بچچه که بودم از زیرزمین می ترسیدم ، هنوز هم حس خوبی ندارم ، تاریک و نمور با پله های سیمانی بلند که وختی ازشان سرازیر میشوی حس تلخ و غمناک بی بازگشت...
  • در پانزده سالگی انقدر شفاف و سرراست یکشنبه 16 شهریور‌ماه سال 1393 10:33
    این بیست نکته ای که سنا ( دختر باجناق آرش پیرزاده ) دربارهء خودش زیر یکی از عکسهای اینستاگرامش نوشته خیلی جالب و خواندنی و تامل برانگیز ست ... کللن خیلی این وجه نسل جدید را دوست دارم که در پانزده سالگی انقدر با خودشان و زندگی ، شفاف و سرراست هستند و ایضن تکلیفشان با خودشان و زندگی روشن و مشخص است و مثل نسل ما گیج و...
  • عکسداستان شنبه 15 شهریور‌ماه سال 1393 14:29
    . http://instagram.com/aksdastan .
  • پیشنهاد چن نوع چالش جدید ... شنبه 8 شهریور‌ماه سال 1393 00:12
    باید پذیرفت که شبکه های اجتماعی و راههای ارتباطی سونامی سرشت دنیای مدرن توانایی ها و قدرتشان مافوق تصور است ، کاملن ابلهانه و بی فایده است اگر یکی مث من بیاید از خنده دار بودن چالش آب یخ و حواشی مشمئزکننده اش مخصوصن در ورژنهای ایرانیش بنویسد ... لذا ترجیح میدهم برای عشاق سینه چاک آریایی اینجور قرتی قشمشم بازیها چن نوع...
  • [ بدون عنوان ] چهارشنبه 5 شهریور‌ماه سال 1393 14:29
  • [ بدون عنوان ] جمعه 31 مرداد‌ماه سال 1393 00:03
    قرائتی یکبار حرف قشنگی زد ، گفت : کی میگه حرف مرد یکیه ؟! مرد اونیه که هر وقت فهمید حرفش اشتباه بود عوضش کنه ... حالا حکایت ماست ، اولین پارک بانوان تهران که راه افتاد من کللی حرص خوردم و بد و بیراه گفتم ، به نظرم توهین بود به ساحت غرور و شخصیت زنان ایرانی که مثلن برای روسری از سر برداشتن زیر نور آفتاب و تن و گیسو به...