به نظر من شاعر این شعر از اون آدماس که فقط نیمه خالی لیوانو میبینه!...خب برادر من وقتی باز کردنش یه شب تا صبح طول میکشه لابد بستنش هم بصورت حدودی همینقدر طول میکشه دیگه! مگه اینکه یه زیپ هم از پشت داشته باشه و همه اینا نقشه نا فِیر پلیانه ای بوده باشه برای وقت کشی! (آیکون "بازی ایران-عربستان در جام ملتهای 1996!")...
عمو محسن...؟ صد بار بهت نگفتم نرو کوچه...؟ صدبار نگفتم این بچه ها بی تربیتن...؟ عمو بگم به مریم بانو...؟ عمو صد بار گفتم با بچه های کوچه بازی نکن... گفتم یا نگفتم...؟ گفتم...
یه کم مایعات انرژی زا بده بخوره سرعتش زیاد میشه ...
فک کنم از خیرش بگذره ...! بره دنبال یه راه سریعتر!!
آخی طفلکی !
تازه این کفششه...بندای قباش بیشتر از اینه...
راستی این الان کفشه یا شلوار؟
ها ها هااااااااااااااااااا


آرش فرستاده ؟
مسی ته تغاری
جااانم ادب!
چه ناز کشداری
مگه میخوای بندبازی کنی؟
جهت اطلاع بگم این بیتی از یک غزل زیبا از "صائب تبریزی" هست . این هم غزل کاملش .هرچند می دونم که خودتون می دونید
زان خرمن گل حاصل ما دامن چیده است
زان سیب ذقن قسمت ما دست بریده است
****ما را ز شب وصل چه حاصل،که تو از ناز
تا باز کنی بند قبا، صبح دمیده است******
چون خضر، شود سبز به هر جا که نهد پای
هر سوختهجانی که عقیق تو مکیده است
ما در چه شماریم، که خورشید جهانتاب
گردن به تماشای تو از صبح کشیده است
شد عمر و نشد سیر دل ما ز تپیدن
این قطرهی خون از سر تیغ که چکیده است؟
عمری است خبر از دل و دلدار ندارم
با شیشه پریزاد من از دست پریده است
"صائب" چه کنی پای طلب آبله فرسود؟
هر کس به مقامی که رسیده است، رسیده است
به نظر من شاعر این شعر از اون آدماس که فقط نیمه خالی لیوانو میبینه!...خب برادر من وقتی باز کردنش یه شب تا صبح طول میکشه لابد بستنش هم بصورت حدودی همینقدر طول میکشه دیگه! مگه اینکه یه زیپ هم از پشت داشته باشه و همه اینا نقشه نا فِیر پلیانه ای بوده باشه برای وقت کشی! (آیکون "بازی ایران-عربستان در جام ملتهای 1996!")...
قباشو بزن بالا خلاص
زیباییش به وحشی بازیشه جانم پاره کن بره
اگرم می خوای کلاس بزاری قیچی بردار
اوه اوه چقدر ضد حاله خداوکیلی...ناز یه ذره. دو ذره...نه دیگه اینهمه ذره!!!
لااله الا الله. حالا یه چیزی بنویسم که وبلاگ تو هم به خاطر کامنت من فیلتر بشه؟؟؟ باقرلو! حالی از عمه منهدم شده ت نمی پرسی....
:)) فک کن ایمیل مودبانه ش این باشه بی ادبانه ش چی میشه؟!
به به ..عاطفه جان ..از این طرفا..کجایی همشهری بانو !!
کلی خندیدم!
ولی کامل این شعر را که در کامنتهای بالا نوشتند انصافا قشنگه...
پوشیدنش باید کار خیلی سختی باشه کفش و جوراب و شلوار و همچی سر همه!
طالع اگر مدد کند
دامنش آورم به کففففففففففففف
عجب آدمای بی ادب و بی فرهنگی پیدا میشن !!!!! حالا کی بوده این عتیقه؟؟؟؟؟؟
.
گر هم که شود باز ، چه حاصل دل بی تاب!؟
آن عضو شریفی که بود راست ، خمیده ست
راستی یادم رفت بگم
باز چطور شد اومدی ؟؟؟؟؟خودتو «عطر روده ای » کرده بودی باز؟؟؟؟؟
دیال آپ مغازه ای عجب چیز مزخرفیه هاااااااااا!!!!
یعنی عااااشق ربط عکس به شعرم هاااا
طرف با ناز هم نخواد باز کنه بندشو صبح دمیده ست!
آرش



مردم از خنده به کامنتاش
وبلاگ قبلیتو کی فیلترکردن ؟
تولدت کی بود ؟ ۱۳ اسفند یا ۲۱ اسفند ؟
مسلمن ۱۳ اسفند بوده.
پس من چرا غافل بودم ؟ چرا بهت تبریک نگفتم ؟
چرا بهت زنگ نزدم ؟
چرا کسی اطلاع رسانی نکرد ؟
خیلی حالم گرفته س پسر.
خیلی بی معرفتم. خیلی.
بگو بره خودشو درست کنه
چه شلوار زشتی
تا ناز کنی٬ باز کنی٬ صبح دل انگیز تو آغاز کنی
چرتی بخوابییم و بامداد٬ بجهیم و تیز ما راست کنیم!
رساله صد پند عبید زاکانی بخون چند تا نصیحت قشنگ راجع به این افراد داره
چرا من یاد هزار پا افتادم ..... شنیدی که ؟
یکی از دوستای منم کفشای این شکلی داشت
عمو محسن...؟





صد بار بهت نگفتم نرو کوچه...؟
صدبار نگفتم این بچه ها بی تربیتن...؟
عمو بگم به مریم بانو...؟
عمو صد بار گفتم با بچه های کوچه بازی نکن...
گفتم یا نگفتم...؟
گفتم...