عمیقن متنفرم از خونه تکـونـی
که اسمش بی خونه و ت بیشتر برازندشه !
مخصوصن وختی زن و شوهر جفتشون کارمند باشن
و همهء این کارای چرت و جفنگ رو
مجبور باشن توو یکی دو روز آخر و هول هولی انجام بدن !
( عکس مال همین ده دیقه پیشه لامصصب ! )
-
( این هم نتیجهء عمل بعد از پنج ساعت تلاش صادقانه ! )
-
با کمال مسرت و شادمانی
اوووووووول
اخی ی ی اقای کرگدن....
نازی...
به خانوم همسر بگو بهت دور کاری بده(وازه رو درس گفتم ایا؟؟)
منم متنفرم از هر نوع خونه تکونی ای.
به زور بیای تمیز کنی،خونه تکونی باید خودش بیاد
فکر کنم هیچوقت اینجا دوم نشدم دووووووووووم
یا خداااااااااااااا چه خبره اونجا آخه؟!
سر کلاس وقتی همه چی به هم ریخته و استاد بچه ها رو گذاشته لای منگنه یکی با کمال خونسردی بلند میشه و میگه :
هییییییییییچ مسآله ای نیست!!!!
حالا تو هم همین کارو کن محسن جان بگو : هیییییییییچ مساله ای نیست...
حیف که دوربین ما کیفیت و ذهنمون هم خلاقیت ندارن وگرنه چند روز پیش یه عکس میذاشتم که درست مفهوم به هم ریختگی رو متوجه بشی!!!!
اگه الان من یه عکس از وضعیت خونه و اتاقم بذارم مطمئنم از عکسی که تو گذاشتی مشتری بیشتر جمع میکنه



[آیکن زااار زااار گریه کردن]
چون تازه امروز صبح شروع کردیم و تا امشب هم باید تموم بشه این جریان خـــــــــــــونه تکونی
تازه اتاق بنده که کلکسونیه واسه خودش
خداااااااااا بهم رحم کنههههههههههه
ولی چرا فکر میکنیم که مجبوریم همه ی این کارا رو تا پایان سال انجام بدیم؟! مثلآ اگه تا آخر فروردین طول بکشه چی میشه؟ اگه سر وقت همه ی کارا رو انجام بدیم و اینقدر به خودمون سخت نگیریم؟!
و در آخر هم چقدر خوب که زن و شوهر این کارا رو با هم انجام بدن و مرد نگه وظیفه ی زنه که کار خونه رو خودش انجام بده حالا میخواد کارمند باشه میخوادم نباشه!!!
خسته نباشید محسن جان و همسر محترمتون...
اوا خاک عالم...جیــــــــــــــــــــــگر این چه عکسیه از خونمون انداختی آبرومون رفت!!!!!!!!
بهنام جان سلامت باشی...اما این خسته نباشید خشک و خالی که به درد نمی خوره...راست می گی پاشو بیا کمک ( آیکون یه آدم پررو ی حق به جانب بی جنبه! )
بانو شما دلت میاد من از رشت پاشم بیام اونجا واسه همین یه ذره (!!!!!!!!) کار؟! نه خداوکیلی دلت میاد؟؟؟!!!! دیدی دلت نمیاد؟!
ماشالله محسن خان مثل شیر وایستادن اونجا. همه چی رو سه سوته میذارن سر جاش دیگه...
قربان این عکس زلزله ژاپنه
چرا خالی می بندی ؟
عکس و جمله توی پرانتز خیلی باحال بودن
خوش به حال ما که توی غربت دیگه از این برو بیا و کارهای مربوط خلاص شدیم!
راستی جمله کیامهر هم خیلی خنده دار بود
.
اینجا ژاپن ! ساعت 7 بامداد !
صدای جمهوری اسلامی ژاپنش جا افتاد !!
دکولته بانو میگفتین من نیما را میفرستادم میامد ... کاش زودتر فهمیده بودما ...
( آیکون غیبت کردن پشت نیما که تا یک هفته نیست ! )
از همین تریبون اعلام میکنم که ابراز هم دردی ما را پذیرا باشید...


پ.ن: یه سوال؟!
الان اگه بخواهید پنجره رو باز کنید چه جوری این کارو میکنید؟!
1) پرش از روی وسایل
2) به سان یک کرگدن همه چیز رو از سر راه کنار زده و به پنجره میرسیم
3) پرتاب گلدون و یه سره کردن قضیه
4) بیخیال قضیه میشیم و میسوزیم و میسازیم!!!
خونه تکونی خوبه چون باعث میشه فکر نکنی...
درووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووود

تنبل تمیز کن تا خوا قسمت کنه پاره بشی ی ی ی 



ایکون دارم از خنده کله ملاق میزنم و میترکم٬ یه لحظه فک کردم اشتباهی اومدن اینجا
چقد خونتون به خونه ی من شبیه ه ه ه ه ه ه
اون دسته بیله یا چوب پرده؟
گردگیری یادت نره
.
.
.
.
اصن من موندم مگه دیزاین الان خونه چشه که میخوایین خرابش کنین همین عکس هنری از خونه ی هنریترتون خبر میده٬ دس نزن بزا همینجوری بمونه٬ خیلی باحاله
الان خونه ی من داره با خونت همزاد پنداری شدید میکنه
سلام بر محسن عزیز

دقیقا همین زلزله ش=ایدم با قدرت و ریشتر بیشتر در منزل ما نیز امده و خانه را تکانی اساس داده!
آخرشم معلومه که قسمت نشد و لایق نبودیم که با کیامهر اینا و کوروش اینا در خدمتتون باشیم ها قربان! از بس که این کیا و کوروش زی زی هستن (دور از جان شما)
انشاءالله که سالی پر از شادی ها و پیروزی ها و بهروزی ها پیش رو داشته باشید رفیق.
ارادتمند
فسقلی
خونه به هم ریخته هم واسه خودش یه مزیتایی داره. لااقل سوژه شد واسه خودش دیگه.
اوه اوه... موافقم شدیدااااااااااااا!!
هروقت حرف از تکوندن خونه میشه من که تبم میگیره
انگار زمین لرزه ی ۷ ریشتری اومده تو این عکس
رییس خسته نباشی...
کلا چیز مزخرفیه که تو یکی دو روز همه ی خونه رو زیر و رو کنی....
اوه اوه
خونه شما که دست کم از خونه ما نداره جناب
جسارتا خیلی ببخشید معذرت می خواهم...
مرد انقدر تنبل... واه واه واه...
خسته نبااااااااااشین....ماشالا سرعت!!!
منم تا همین الان داشتم در و پنجره تمیز میکردم...
اون فرش اون وسط نبود قبلا....بود؟
نه نبود !
توی کار ( پت ) واش بود !!
خب خسته نباشین مریم خانوم ایشالا با چای لب سوز لبریز از جفتتون پذیرایی کرده که نه؟!!! یکی منم راه بندازه
هااااااااا...فهمستم!
بازم خسته نبااااشید...خوشگل شد خونه...خدا قوت به شددددت!...
خسته ء کار و روزمرگیای دنیا نباشین
سلامتی باشه!!کار که غصه نداره
همه ء خونه تکونیا خوبه:
خونه. ماشین.محل کار
خونه دانشجویی وازهمه
مهمترررر دل
یاحق...
جناب شهریار شما با ما قهرین؟؟؟
خدا قوت برار...
...
...
...
میگم اگه وقت دارین یه سر هم بیاین خونه ی ما...
کار زیادی نمونده...
فقط باز کردن و شستن و اتو کردن ونصب کردن پرده ها...
جمع کردن و شستن و حمل و نقل و پهن کردن فرشا...
تمیز کردن دیوارا...
پله ها...
سرامیک...
آشپزخونه...
۴تا اتاق...
همین دیگه...
سه سوته تمومه...
هرکدوم یه گوشه ی کارو میگیریم زود تموم میشه...
...
...
...
آخ راستی یه تپه ی جوراب نشسته هم گوشه اتاق من هست که کپک زده...
...
...
...
میاین دیگه...؟
...
درو دیوار خونمون دارن هوار میزنن که ما عمو محسنو میخوایم...
خدا قوت
البت جسارت مارو به بزرگی خودتون میبخشید دیگه...؟
محض رفع خستگی عرض کردم...
...
...
...
...
شوخی آدمیزادیم بلد نیستم آخه...
ایولا انفسکم!

چه سرعت عملی!!!
جدن باید رمز موفقیتتون رو به ما هم بگید...
اوووووووووووووووووووووووو. حوصله دارینا. خونه باید در حدی باشه که جا باشه پاتو بذاری رو زمین و راه بری و چیزی زیر پات نشکنه. (اگه بدونی این چن روزه چقد چیز میز کف اتاقم ریخته بود و شکوندم...)
منم تازه اومدم و هنوز اتاقمو تمیز نکردم.. بیخیال.. چه کاریه؟
خدا قوت شهریار و خانوم شهریار..
سلام آقا...
دلتنگ گرمای خانه بودیم و صاحب خانه...
قدری خوش دل شدیم به دیدن خانه و چشم انتظار صاحب خانه ایم...
چقد خونتون خوشگله!!مثل فیلماست...
نه خسته!
احسنت به این همه سرعت و دقت ...!
واقعا خسته نباشید
ولی تو اولین عکس عجب بازار شامی درست کردید
اره بابا سرعتتون خوبه
ظاهر خونه که خوبه و خلوت...البته اگه مثل ما آشغال جمع کن نباشید و کمدها تا خرخره پر نباشن
تازه قدر همو بدونید همخونه ی ما که آخر سالی زده رفته سفر کاری تا سال تحویل برسه هنر کرده
من می کشمش آخر با این کاراش هر سال یه بهونه ای جور می کنه از خونه تکونی درمیره
خدا قوت
ما هم از صب تا حالا داریم می تکونیم اساسی البته خونه رو ها ولی خداییش انگار نه انگار که این خونه خونه یماس همه چیش عوض شده
ایول مبلاتون چقدر قشنگ شده !
ضمنن من با جابجایی «خ» با «ک» در خونه تکونی موافقترم.
مبارکه قربان
من تا امروز سر کار بودم تازه فردا میخوام شروع کنم
خسته نباشید
البته خسته نباشید اصلی برای مریم خانوم هست چون اساسا خانوما بیشتر زحمت میکشن اینجور وقتاااا
منم خیلی بدم میاد با اینکه من هیچ کاری نمیکنم اما همین که سیستم خونه و از همه مهمتر اتاقم بهم میریزه سیستم اعصاب منم آلارم میده
محسن از انجایی که بلاگ اسپات در ایران فیلتره من دوباره برگشتم به بلاگ اسکای. دیگه عادت کردم به این رفت و آمد ها.... اینم نشانی تازه مه. یه طوری اطلاعرسانی می کنی لطفا؟ اخه خسته شدم بس که رفتم همه جا ادرس های مختلف مکث رو نوشتم....
دروووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووود

یه چیزی رو توجه کردین؟!
اینکه تو هر دوتا عکس میز ملویزیون به همه ی محتمویاتش یه اینج جابه جا نشده؟!!!!!.
.
.
.
.
.
محسن٬ مارمولک همه ی آشغالو ریختی زیر میز مریم نبینه؟
مریم م م م م م م م م م م م م زیر میز تلویزیون رو ببین٬ محسن خونه رو تمیز نکرده٬ مجبورش من فردا دوباره خونه رو بتکونه ولی اینبار میز تلویزیونم جابهجا کنه زیرشو تمیز کنه٬ خودتم کنترلش کن بالا سرش واسا درس کار کنه
.
.
.
.
.
محسن بیا تا فیلی نشدم این جمعه عکسو ببین٬ احتمالن آخرین پستم باشه...
امسال برا من خیلی خوب بود! بی خیال مشستم و می روفتم! چند تا از همسایه ها بهم پیشنهاد کار دوم دادن بس که خونه از بیرونم برق میزنه!
حالا وسواس شدم یه لیوان کثیفم نمیذاره بمونه!هرچند یه بخشی از کارا رو انجام ندادم!
عیدتون مبارک باشه. شاید ما هم اومدیم خونتون برای عید دیدنی حالا که اینقدر زحمت کشیدین!( آیکون یه چتر باز بچه پررو)
الهی بمیرم...گفتیم یه مرد هم باشه توی بلاگستان که خونه تکونی نکنه کرگدنه...بابا شما هم که وادادی برادر...