صبح علی الطلوع جمعهء خوبی شده بود انصافن ، چون دیشب خونهء محسن و ایرن موندیم و صبح ساعت هفت رفتیم کله پزی و بعدشم پارک و درخت و آب و آفتاب و چمن و اکسیژن و اینا ... وختی برگشتیم خونه گفتم یه کم کارامو راس و ریس کنم و بشینم به سلامتی خودم الکل بزنم برم فضانوردی ... همینکه گفتم الکل یاد یه روز بد و تلخ افتادم و به gآ رفتم و احوالاتم قهوه ای شد ... بعدش دیگه هی پشت هم بوونه جور شد واسه قهوه ای تر شدن ... تلوزیونو روشن کردم داشت یه سرود پخش میکرد که ایها الناس پاشید بیاید نماز آدینه ... خط خطی تر شدم و فحشای کشدار بود که میدادم به صاب رسانه و آدینه و نمازش ... کانال عوض کردم یه گزارش بود از افتتاح بوستان ولایت و یه شهروند پیرسگ که داشت khآیه های قالیبافو لیس می زد ناشتا ... بازم خط خطی تر و فحش خار مادر به بوستان ساز منت گذار و قالی و بافندگی ش ... زدم ماهواره شهرام کاشانی چاقال بچچه kooنی داشت زرزر و ورجه وورجه میکرد ... خاموش کردم و پاشدم رفتم دسشویی ... گلاب به روی ماهتون وسطای مسیر بودم که آب قطع شد ... راستی تا حالا با آب تگری بطری های توی یخچال خودتونو شُستین ؟!
.
Ay hal mide ba abe yakh onam dar chenin roze meimon va mobaraki, khayeo khaye dano damo dasgahe mota'alegh be jenabe khayaro sare sobi ghosle tamid bedi.. In sa'adat nasib har bozghalei nemishe, che berese be kargadanesh, midoni man migam to nazar shodei chaghal, asan hadis darim to ghoran versione karimesh ke mige: ya auhal nas 12 ya momenino momenat,15 ya hoyyy! Umel adina 26 umol tokhmi... Ela akhar. Tarjome: ey anani ke iman avardid va ey anami ke hanoz iman nayavardid 12 roze jomei hamchin koni azaton pare konam ke badan khodeto momen beshin 18 hoyy 19 ghasam be khaye va roze jome ke abe sard ra afaridim ta jigaretan hal biad 21 va ghasam be yakhchal 23 va ghasam be kone gali baf 28 ma khodemon hame chiz midanin pas betarsid az azabe elahi ke dar mostarah 28.5 erade konim ab ghat mishavad 29 hamana khodavand bakhshandeo mehraban ast
heh
بخوای بری کهکشونا رو سیاحت کنی ...
هنوز موتور و روشن نکرده ...
بخوری به چراغ قرمز کوفتی ...
بعدم که ...
وسط چهار دیواریه اندیشه ها ...
تا مخچت یخ بزنهههه ...
...
معلومه که روز جالبی میشه اون روز ...
بعضی وختا باورم نمیشه تو همون کرگدن باحال و جوانمرد وبلاگستانی. آخه این چه قلم زشتیه که این موقع ها تو داری. کلمه حرمت داره بچچه. حالا خدا رحم کرده اول صبح خوب بوده والا خدا می دونه قرار بود چه آبرویی از این کلمه های طفلی بره. واقعا که!!!
شما خونتو کثیف نکن !
بعضی وختا نیس ... من همیشه همینم ...
تازه توو این پست خییییلی مراعات کردم !
نمیدونم چرا اما کلی خندیدم!
شاید خنده دار بود!شایدم نه!
اما خب خنده داشت.
عادت بدیه.
همیشه به اعصاب خورد دیگران میخندم و مشکلی بدتر از این با همسرم ندارم!!!!
:(
راستی ،با آب یخ نشستم!اما تصورش دلمو درد آورد!
فکر کنم تجربه خوبی نباشه :)
این پست اینطوریه چون کرگدن هم مث همه یه آدم معمولیه که گاهی وختا قاطی میکنه و فقط فحشای کشدار به زمین و زمون دادن آرومش می کنه ...
یعنی خود شما هیچوخت اینجوری نشده احوالاتت ؟ ... یعنی شما نوشته های منو دوس داری مشروط بر اینکه هیچ زمانی غلظت پاستوریزگی ش از میزان مجاز تعیین شده توسط خودت سر سوزنی بیشتر یا کمتر نشه ؟ ...
اگه اینجوریه من خواهش می کنم ممبعد دیگه من و نوشته هامو دوس نداشته باش رفیق ...
سلام جناب کرگدن
عنوان پستتون فوق العاده بود .خیلیییییییییییییی زیاد.
جمعه ها به طرز معمول داغون هستش وای به حال اینکه قرار باشه هرچیزی که گند بزنه (دور از جونتون البته ) به حال آدم هم پشت سر هم ردیف بشه...
این پست واقعا ایول داره
راستش اصلا حوصله نداشتم اما منم مثل دلارام زدم زیر خنده ... اشتباه نشه منظورم طنز و این حرفها نبود ها
گاهی وقتها برای خودم روزهایی پیش می یاد که دست به هر کاری می زنم گندش در می یاد یا روزهای هست که هر چی اتفاق بد و ناجوره فقط برای من پیش می یاد بعد وقتی آخر روز همه اتفاقات رو می ذارم کنار هم خودم به این .. شانسیم می خندم (اون کلمه ای که می خواستم بنویسم دقیقا به اندازه ۲ نقطه بود )
جمعه ها همیشه تخمی اند ...
هر جوری که حال می کنی تو وبت بنویس...اینو همیشه گفتم...
برای منم زیاد پیش می یاد که دلم می خواد هر چی از دهنم در می یاد بگم تا شاید آروم بشم اما دردم اینه که خجالت می کشم
یادتونه یه بار عصبانی بودم سر یه مقاله از همشهری
هر کاری می کردم هیچی تو کامنت نمی تونستم بگم هی قاطی می کرد می گفت امکان ارسال کامنت شما وجود نداره بعد شما گفتید بگید مهمون منید دیگه مشکلی نیست
آخی یادش بخیر اون روز یه دلی از عزا در آوردم (هر چند که بازم تلاش کردم مودبانه فحش بدم)
خوب بسه دیگه زیادی وراجی کردم الان دوباره شما دعوام می کنید نیست منم لوس و حساس
کرگدن وبلاگستان بارها و بارها به من رسم انسانیت و جوانمردی رو یاد داده.من نمی تونم گریه هاش رو برای یه رفیقی که خیلی هم ندیده بودش و خیلی هم قدیمی نبود فراموش کنم. زبون لوطی ها با زبون لات و لوت ها فرق می کنه داداش. در نظر همه ی رفیقات تو لوطی هستی و مرد...
با آب یخ نه ولی دور از جونت با آب جوش و نعلبکی آره!
به به مریم گلی هم که اجازه رو دادن
دیگه مشکلی نیست جناب کرگدن؟؟؟؟؟
فقط مریم جان احیانا ما هم اجازه داریم تو کامنت ها به پیروی از جناب کرگدن هر چی دلمون خواست بنویسیم؟؟؟
باشه هر چی شما میگی اخوی ...
کمترین حق آدم اینه که بدونه با کی داره حرف میزنه ... ممبعد دیگه جواب دوستان بی نام و بی نشونی رو نمیدم ...
حالا مگه ما که نام و نشون داریم جوابمون رو می دید؟؟؟؟
من تا امشب تو حال خراب شما یه کتک ازتون نخورم گویا شرم رو کم نمی کنم
خیلی وقتا پیش میاد که آدم کلاواسش تو یه روز از زمین و آسمون میباره.من بیشتروقتابعد این احوالات کلی هی انرژی میفرستمکه هی گند رو گند نیاد.اما نمیشه لعنتی.هی میاد میادو..اینجوریاس دیگه!دنیاوروزگارهزارچرخش.امانمیدونم
چراتواین چندسال اخیرهرچی چرخش و مانوربده
صاف میخوره تو کاسه کوزهء آدما.نمیدونم!
اماخب:چرخ گردون گردوروزی بر
مراد ما نرفت!دائماباشدهمی این
گندباقی غم مخور!!بیربط
بود.ببخشیدذهنم چندروزه
چرت میزنه!!!
یاحق...
سلام استاد!
این علامت تعجب واسه این بود که ربط عنوان پستتون و خود پستتونو هنوز در نیافتم!
میگما..نمیشد به گل روی آن گوسپندی که سر صبحی کله و پاچه اش را میل فرمودید از سر تقصیرات این کائنات مادر مرده میگذشتید احیانا؟!
و دم مریم بانو گرم...آدم با خوندن همین کامنتش هم احوالاتش خوش میشود چه رسد به این که کنارش زندگی هم بکند.میگم نمیشد یه کم از آب سماور یا کتری هم قاطی آن آبهای تگری یخچالی میکردید؟!کرگدن چائیده رویت نکرده ایم فقط !
ونیز می ترسیم که عذاب الهی نازل شود بر بلاد بلاگستان با این کامنتها و تفسیر های جناب پاییز بلند!به قالیباف بگوییم یک نماز استغفار بخواند؟!یا کم نمانده است که دم ما را گرفته و بیرونمان بندازید از کامنتدانی؟!روی نرو هستیم احیانا؟!..نه بلند نشوید..خودم به زبان خوش دارم میروم...فقط فحشهایی که نثارم میکنید خلاف عرف و شرع نباشد احیانا نیز!!
نفرمائید تو رو خدا !
ما مخلص همهء دوستان عزیزمان هستیم
یکان یکان و فردن فرد !
من نفهمیدم
لوتی گری و مرد بودن چه ربطی داره به نوشتن این پست ؟
زبون لاتهااا ؟
بی ادبی ؟؟؟؟
اینکه بعضی وقتها این سانسورهای مسخره رو نادیده بگیریم میشه بی ادبی ؟
اینکه ایشون شجاعت اینو دارن که بدون ماسک و نقابی که هممون (اکثرمون) اینجا به چهره داریم خیلی رک و راست بنویسن میشه زیر پا گذاشتن جوانمردی ؟؟؟
منم نفهمیدم ربطشو....کسی که این حرفا رو در شان دیده های مبارکش نمیبینه خب نخونه...مگه کسی زورش کرده؟!
خداییش مگه کسی میتونه ادعا کنه که وقتی قاطی میکنه با زبون گل و گلاب حرف میزنه؟
ما هممون گاهی به اینجامون میرسه و لیچار میبندیم به دنیا و مافیها...حالا تو دلمون ..یا با صدای بلند ..یا روی همین صفحه ی وب..غیر از اینه؟!
آخ چه حالی دااااااااد خوندن این پست....تخلیۀ روانی شدم!
اون قطع شدن آب هم یه حکمتی داشته آقا محسن....یحتمل کائنات دیدن روز جمعه ای به شدت داغ کردین و جوش آوردین،آب رو قطع کردن که با آب یخ یه صفایی به دمای بدنتون بدین........
در جواب سوالتون هم باید عرض کنم که بعععععله....تجربه شو دارم.....بد تجربه ایه...بد!!!
ولی گاهی منم به جونم می رسه بدی ها و نفرت از این روزای زندگی لعنتی اما جز خاک بر سر و نفهم فحش دیگه ای نمی دم به خدا.... اما چاردیواری اختیاری... کرگدن آدم درستیه. لابد صلاح دیده اینطوری فحش هاش رو علنی بده. منم چشمم کور از این به بعد این نوشته ها رو می خونم و میگم چشم... دنیا همینه دیگه
آففرین الهه !
دقیقن حکمتش همین بوده !
شنیدی میگن
اگه عصبانی ای کونتو بذار توو آب یخ ؟!
حتا خمینی ام به آمریکا پیشنهاد کرده وختای عصبانیت همین کارو بکنه !!
بعله....اعضای تحتانی ارتباط مستقیمی دارن با دل و جیگر آدم!عضو مربوطه رو که میذاریم تو آب یخ و بخار ازش بلند میشه جیگر آدم حال میاد!حالا اینکه چطوری اینهمه به هم مربوطن رو نمیدونم!
الهه تو مطمئنی تو این چند روز به جای درس های تخصصی ات فیزیولوژی یا چیزهایی در این حدود نخوندی؟؟؟؟
فیزیولوژی که خوندنی نیست هاله جون!لااله الا الله!
پس چیه ؟!
یعنی چجوریه ؟!
یعنی چیکار کردنیه ؟!!
یحتمل با چشم بصیرت سیاحت کردنیه !!!یا با خلوص قلب و نیت احساس کردنی ایضا!!
خوبه گفتم فیزیولوژی
اگه گفته بودم مرفولوژی دیگه چی می شد
هرررررررررررررررررررر
چرا منو تو این موقعیت قرار میدین آخه؟
فیزیولوژی تجربیه کلا!گفتم کلاً که جزئاً واردش نشیم!یعنی وارد جزئیاتش نشیم!
ای بابا کار به جاهای باریک کشید
آقای بی خیال اصلا زیست کیلویی چنده ...
اقتدا می کنیم به همین جمله الهه :
اعضای تحتانی ارتباط مستقیمی دارن با دل و جیگر آدم
و خلاص
قربه الی ا...
اقتدا مینماییییییییییییییییییییم!!
هی وای من!
من هنوز وضو نگرفتم!اقتدا نکنین!
ای داد بر من الهه وضو نمی خواد که
حکم ثانویه است
سریع بخون تموم بشه
حی الی خیر العمل (=فیزیولوژی تجربه کردنی !)
نه عزیزم...سجده خیلی صواب داره!هرچه طولانی تر بهتر!!!!!
دارم شباهت هایی بین خودم و امام جماعت قزوین پیدا میکنم!خاکم به سر!
حالا بعد از نماز ساندیس هم میدن یا نه؟!!!یا همه ی ساندیسا هم صرف اون بی آبی گلاب به روییتان شده؟
حالا نمی شه زیاد طولانی اش نکنی
حالا یه کمی زودتر ثواب کمتر در ضمن شباهت هم کمتر
تیراژه جان ساندیس داره ولی به قول خودت مصرفش فقط به درد همون بی آبی و رفتن به یه جاییه ...
eeeeeee ؟؟؟؟
من فکر میکردم همه ی اون گلاب به رویتان هاااااااا صرف ساندیس ها میشه
یعنی درس کردنش
ای خدااااااااااا الان کرگدن میاد هممونو شوت میکنه تو چت روم ها!!!!گفته باشم من!امروز کلا رو فرم نیست این استاد نازنین ما...
خب بیاین چت روم ...
تا شوت نشدین ...
آره به خدا تیراژه
من امشب کتک خورم ملسه
الان می یان می گن تقصیر منه و من این بحث لوژی ها رو شروع کردم