بیراه نیست این خطه را بهشت نامیدن ...
-
نمی شود قطار سوار شد و این ژست را نگرفت !
-
و ایضن این ژست را ( البت اگر زوج باشی ! )
-
لمیدن در صندلی های قرمز رنگ کنسرت تتق تتق ...
-
وزیدن نسیم رفاقت به خواب عرق کردهء تاواریش ...
-
مجموع پهنای رولی و مهدی را با کرگدن مقایسه کنید !
-
اعتماد به نفس ( نفر سوم از راست ) !
-
دل به کار بده خاکبازی نکن بچچه !
-
رقص باشو غریبهء کوچک در ساحل بابلسر ...
-
موجو بکش روت بخواب ... خستگیات در بره ...
-
سلامتی دریا ... بقیه ش چی بود عباس ؟
-
قایقی باید داشت ...
-
روسری آبی ...
-
بچچه بازی با بچچهء فرفری مردم !
-
آبی ها لبِ آب ...
-
گرسنگان در انتظار رسیدن سیخ های جوجه و کوبیده و چنجه !
-
اوممممم جاتون خالی چنجه ش چی بود لامصصب !
-
غریقانِ غروب ...
-
هنوز نمی دانستیم رانندهء آژانس پنج نفر سوار نمی کند !
-
میزبان آذری لوطی و مهمان نوازمان ...
-
شب کنار بابل رود ... دم دکهء خاله پیرزن آش فروش ...
-
اون بالا مثل میرغضب تکیه دادی به پشتیا قول داده بودی م می کشی یادت باشه نکشتیا !
-
عطرش مستمون کرد ... پس این آش چی شد خاله پیرزن جان ؟!
-
راس می گفت مریم ... دست این پیرزنو باید بوسید واقعن ...
-
مریم جان ببخشید که به قولم عمل نکردم و فردا شبش دیگه نرفتیم ! ایشالا سفر بعد !
-
هی قهوه چی ستاره به قلیان من بریز ...
-
یادش بخیر قلیونای سالهای دانشگاه با عباس ...
-
هلااااک ! ... نگیر خانوم نگیر !
-
توریستی که یه صحنهء خفن دیده !
-
صبح ساحل سنگی ...
-
اسکلهء شهید نمی دانم چی ... کاش اسمش یادم بود ...
-
خورشید خانوم چارقد مشکی نمی خواست ...
-
آرامشی سبک ... در صبح اسکله ... لبخند آبی آن روسری بنفش ...
-
این عکس محشره ... دمش گرم یعنی عکاسش کی بوده ؟!
-
کی میشه دوباره اینجا مهمون طلوع باشیم ؟ ...
-
سمفونی باشکوه موج و آفتاب ...
-
چمدان لباس ها جا می شوند اما چمدان خاطره ها خیلی زیادند ...
-
غصه نخور توحید جان زود بر می گردیم !
-
جانِ پیشو نشُسته نخورید حاج آقا !
-
سرباز ایستگاه ساری ، معذرت می خواهم که یواشکی عکس گرفتم و حرف شنیدی ...
-
خداحافظ شالیزارهای خوابآلود سبز و لاجوردی ...
-
غرق تماشای شب ... غرق تماشای راه ...
-
اول
عالی بود محسن
چقدر دلم شمال خواست یکهویی
من عاشق اون عکسه شدم که عینک دودی زدی و انگار یک صحنه خفن دیدی
حالا چی بود اون صحنه خفن ؟
کیامهررررررررررررر
این قبلیه من بودم
نه این قبلیه مادرجان پیرزنمان هاله بود
قبلیش من بودم
چه عکسهای قشنگی ....
اون سمفونی باشکوه موج و آفتاب خیلی قشنگ بود
دلم یه دفعه ای خواست
لبخند های مریم گلی خیلی دلنشینه ها ...
کیامهر قلم پام خورد شد به خدا مجبوری حالا از روی پای من رد بشی خوب یه کم صبر کن
می خواستم بگم خسته نباشی بابت عکس ها
زحمت کشیدید
خسته نباشی عزیزم ... ارزششو داشت ۵ ساعت وقت گذاشتنت برای این آپدیت ... چقققققققققققققدر دلم تنگ شد ... چقدر خوب بود ... چقققققققققققققدر خوش گذشت ... کاش دوباره بریم ... اصلا توحید کلی دلش برامون تنگ شده ... من مطمئنم ! ...
ایول محسن جان.
خیلی قشنگ بود.
جددن خسته نباشی و دستت درد نکنه.
بابا بی خیال. آپدیت نشده شد 10 تا کامنت !!!!!
انشالله همیشه خوش باشی و به سفر و سیر و گشت محسن جان
خیلی خوب بود محسن. ولقعا عکسای قشنگی بود و البته کامنت های خوب برای هر عکس !
خیلی خوب بود عکس ها
به خصوص توضیحات زیر هر عکس که واقعا جالب بود
همیشه به سفر و خوشی
عکسای قشنگی بود ، مخصوصا اولی ، توریستی که یه صحنه ی خفن دیده ، خورشید خانو چارقد مشکی نمی خواست ، این عکس محشره ، سمفونی ، غرق تماشای شب ، غرق تماشای راه (خودم همینجوری به بیرون نگاه میکردم توی قطار)
مرسی ...
اتفاقن می خواستم پی نوشت بنویسم که
عکسای قشنگ رو انتخاب کنید
چون این عکسارو همه شونو من نگرفتم
می خواستم به عکاس برتر جایزه بدم !
آقا دم شما گرم! خیلی زیبا بود...

ایشالا همیشه به خوش گذرونی!!!
...
یعنی اون عکس توریستیتون دل و رودمو اورد تو دهنم!!!
حالا یه جایزه ای به من بده چون اومدم زحمت پی نوشت رو کم کردم !
دیدن عکسا خیلی بهم آرامش داد.
مخصوصن با اون نوشته های زیرشون.
لطف داری آلن جان
راستش خودمم با بعضی از زیر نوشته ها خیلی حال کردم !
ایول به به
خوب من رای رو به اون عکس سمفونی می دم
حالا عکاس خوش ذوقش کی بوده؟؟؟
خدا قسمت کنه ما هم بریم دریا که بدجور دلمان دریا خواست
عاااااااالی بود دادا محسن.. تیترهایی هم که زدی دلنشینه.. خسته نباااااااشی..
عکس سمفونی رو مریم گرفته ...
خود عکسها یه طرف....زیرنویس هاش یه طرف!معرکه بووووووود آقا محسن...میگن وصف العیش،نصف العیش......ولی من کل عیش یه جا نصیبم شد....نصف به خاطر عکسا...نصف به خاطر اون یه خطی های محشر.....
واقعا خسته نباشین....مررررررسی
با توریست صحنه خفن دیده ترکیدم!!!
چه خوب که بهتون خوش گذشته. دوستیهاتون پایدار:)
آقا جدا عالی بود.حالم اساسی جا اومد.
اون عکس توریست خیلیییییییییی باحاله....
منو یاد این حاج آقاهایی میندازه که از زیر عینک نگاه میکنن به یه خانوم و میگن بیا در آغوش اسلام!
حالا اون صحنهٔ خفنی که این توریست عزیز ما دیده چی بوده،فقط خدا میدونه و عکاس!
توو همین مایه ها بود !!
آقا من اول عکس گوشه بلاگتونو دیدم ببخشید خنده ام گرفت...

عکساتون خیلی قشنگ بود...بوی شمال میومد لابه لاش...عکسای طلوع معرکه بود...
راستی توریسته چی دیده بود که اونجوری میخ شده بود؟؟
نمیدونستم با قطارم میشه رفت شمال...
خسته نباشید واقعا...
خدا ببخشه !
منم واسه خنده گذاشتم این عکسو دیگه !!
ولی توصیه می کنم با قطار نرید شمال !
قطارش دم هر دکه ای وای میسسه !
هشت ساعت راه به شددت خسته کننده س لامصصب ...
عالی بود کرگدن جان.... دستت درد نکنه!
آقا اجازه؟ ما تقریبا همهء عکسها رو دوست داشتیم. بیشتر اونهایی که خودتون توش بودید. پس پی نوشت های مورد علاقه رو میگوئیم به جای عکس مورد علاقه:
صندلی های قرمز کنسرت تتق تتق.....
موج و بکش روت بخواب.... خستگیهات دربره......
هی قهوه چی... ستاره به قلیان من بریز......
خورشید خانوم چارقد مشکی نمیخواست.....
باز هم ممنون بابت این سفرنامهء مصور زیبا و چشم نواز .
محسن خان
من که شروع کردم به نوشتن کامنتم لابلای رسیدن به مریض ها و ...... آلن خان قبل از من بود.
جالبه که زیرنوشت ها توجه همه امون رو به خودشون جلب کرده اند.
بعدش هم
آیا توی یکی از عکسها، پشت سر شما توی آب یه خانمه با لباس شنای!! آبی؟
قسمت خانمها و آقایون قبلاها جدا بود انگار (غم انگیزه )
نه ببخشید... اون نیما خان بود که قبل از من بود. که جایزه میخواست!!
سلام
امیدوارم زندگی شما و مریم جون به قشنگی و آرامش همین دریای تو عکساتون باشه...
بهترین ها.......غریقان غروب و سمفونی موج و آفتاب ....و بعدشم عکسی که زیرش نوشتید کی میشه دوباره....
بیخیال مونتانا نکش خیلی سنگینه !!!!!
آره پروین بانو توی آب خانومه !
اون چن روز چون خیلی شلوغ بود کاری نداشتن انگار ...
جای دوستان عذبمون خالی بود به شددت !!
می بینم که عکس سمفونی ... پیشتازه !
این انصاف نیس واقعن !
من عاشق اون عکس غریقانِ غروب ... شدم ...
فوق العادسی
محشر ...
سمفونی و عکس اول و اون عکس صحنه را دیدم ... هم خیلی قشنگن ولی اون غرقان یه چیز دیگست ...
کلا همه عکسا باحالن
ماشالا پهنای بانددد ...
عکس پرو فایل هم که دیگه بدون شرح ...
کلا قطار خیلی دلگیر میشه مخصوصا موقع برگشت
اگه هم به شب بخوری دیگه انگار یه کوه غم و خستگی و دلتنگی رو شونته ...
دستتون درد نکنه ....
دمتون گرمممم ...
فوق العادسی = فوق العاده ۳۰ نیست هااا
فوق العاده چهل هم نه
برو بالاتر ...
مریم گلی عکاس
دستت درد نکنه عالی شده اون عکس
بنده به نوبه خودم سیمرغ بلورین بهترین عکس رو می دم به مریم گلی
برای دیپلم افتخار هم یه فکری می کنم
وااای عکسا محشر بودن..من خورشید خانم چارقد مشکی نمیخواد/غریقان غروب/سمفونی رو خیلی دوست داشتم..دستتون درد نکنه..انشالله همیشه برید سفر و بهتون خوش بگذره و از این عکسای خوشگل خوشگل هم بگیرید
سلامممم
عکس ها و البت تفاسیرشون خوب بود روی هم رفته..
بهترین عکس
۱) غریقان عروب
۲) اون هممممممه کباب :(( دلمون خواست :دی
وااااااااااااااااااااااااای فوق العاده بود...عکسا...زیرنویسا و مسافرا!
اینجا آیکن روون شدن اب از لب و لوچه نداره!!!!
من که خیلی دلم خواست برم
شمااااااااااااال ...دریا.....جنگل...شالیزار!
اون زیرنویس چمدونا خیلی فلسفی بود...با اون که پتوی موج رو بکش رو خودت....محشر بود! کف کردم!
اون پیاز داغ های رو آش هم حسابی دهنمو آب انداخت!!!
سفرنامه به این خوشمزه ای ندیده بودم!
عکس توریسته هم خیلی باحال بود! کلی خندیدم.
فقط می تونم بگم فوق العاده بود!
کلا زیارتتون قبووووووووووووووووول! زیارت دریا!
با این که تا حالا سوار قطار نشدم ولی این توصیفت منو گذاشت وسط کوپه! کنسرت تتق تتق! من که کم آوردم!!!
اصلا باید وبلاگمو تخته کنم! معلومه کف کردم؟؟؟؟؟!!!
من بگم کدوم از همه قشنگتر بود ؟!
اون کباب ها و قلیون ها