کیامهر یک پستی داشت دربارهء پاک کردن شماره های قدیمی از روی گوشی ش که الان حال ندارم بگردم لینکش را اینجا بگذارم ممباب رعایت کپی رایت و اینها ...
.
قضیه از همین امروز صبح شروع شد ... صبح توی ماشین نمی دانم چطوری شد که با حمید صحبت کشید به شماره های توی گوشی ش و سبک خاص و منحصر به فردی که برای سیو کردنشان دارد ... یکجور رنکینگ طبقاتی مبتنی بر تبعیض نژادی بر حسب رتبه و مرتبه و عزت و اعتبار و قدر و قیمت صاحبش از طریق کدگذاری با حروف الفبا ! ... کلی فک زدیم تا حمید را قانع کنیم که اینجوری خیلی برای خودش سخت می شود موقع پیدا کردن یک اسم و شماره و بهتر است که مثل همهء انسان های معمولی و نرمال شماره هایش را عین بچچهء آدم سیو کند !
.
.
عصر که از سر کار برگشتم دراز کشیدم روی مبل و در راستای حرفهای صبحمان رفتم توی اعماق گوشی م ... سرتان را درد نیاورم الان که دارم برای شما نطق می کنم دقیقن ۱۰۰ تا از شماره های روی گوشی م را پاک کردم رفت پی کارش ... از هر صنف و قشر و طبقه ای ! ... از خیلی دور تا خیلی نزدیک ... از شست پا تا همین بیخ گوش ... فک کن ... صد تا کم نیست ها ... یعنی صد نفر ... صد تا آدم ... صد تا فامیل ... صد تا دوست ... صد تا همکار ...
الان واقعن خیلی برای خودم جالب و عجیب است این اتفاق ساده و این مقولهء پیچیده ... که چطوری میشود صد تاااا آدم در یک برهه نه چندان طولانی انقدر کمرنگ بشوند که پاک شدنشان بسته به فشار یک دکمه باشد و خلاص ... حتی می شود از اینطرف هم نگاه کرد که من چقدر برای این صد تا آدم کمرنگ شده ام که به راحتی می شود که دیگر نباشم و نباشند ...
جددن عجیب و تامل برانگیز نیست ؟
.