دل و دماغ بازی نداشتم ، همینطوری پیش آمد و من هم فک کردم مثل قدیم تر ها مردش هستم و کافی ست دستم را دراز کنم عینهو زبل خان ... ولی اذیت شدم تا الوعده وفا بشود ، ماندم توی رودرواسی خودم و اولین بازی وبلاگی شد که یک هفته تاخیر و تعویق داشت بعد این همه سال ... آدم باید با خودش و زور و توان و احوالات هر سالش روراست باشد وگرنه حکایتش می شود دروازه واستادن عابدزاده و بازی کردن علی پروین توی تیم پیشکسوتان ... ولله نمی خواهم ژست آدم های تمام شده را بگیرم و فس ناله راه بندازم ولی یک چیزهایی اظهر من المشس است گاهی ... مضاف بر اینکه خبر تلخی که پریشب شنیدم تیر خلاص و آب سردی بود بر هرچه تقلای جوانی کردن و هر چی بازی ... مثل ضربهء پتک روی یک برگ خشک پاییزی ... عزیز دلم ... تاواریش جان ، یعنی واقعن انقدر دور ؟ ... دادا ، یعنی انقدر گم و بی خبر از هم ؟ ... عجب روزگار غریبی ست نازنین ... چه پاییزی شد پسر ... اصلن آذر اسمش رووش است لعنتی ...
خبر بد ؟
یه مسلمون پیدا میشه اینروزا یه خبر خوب بده ؟
خسته نباشید...
نگید اینجوری...بچه ها دوست دارن خونه شمارو..همه جوره دوست دارن اینجا رو..
شما واسه ما تا همیشه یه جور دیگه این...یه حس دیگه داره خونه شما..
روزگار غریبی هم هست...آره...هست...کاری هم نمیشه کرد متاسفانه..
مرسی بابت بازی!
خسته نباشید!
امیدوارم حال و روز همه مون!مثه قبل شه!
روزگار غریبیست نازنین... :(
دوتا خبر بد تو این هفته..یکیش شب آن چهارشنبه ی لعنتی..یکیش هم امشب..
چی بگم؟
بگم بیخیال؟..میگذره؟..این کههمون زر مفت همیشگیه که این روزا تحویل هر رفیق و نارفیق میدم!
حرفی نیست..جز اینکه بگم دلتون گرم..سرتون سلامت..بازی بهانه است...بازی میکنیم تا نفهمیم بازی های روزگار رو..کار بدیه؟
میدونم چرت نوشتم..چه کنم؟..حرف دلمو شما میخونین..حتی نانوشته..دلم به همین خوشه
الحق که روزگار غریبی است-
چی شده ؟ چه خبر بدی ؟
آقای باقرلو همین که امروز این همه آدم اینجا جمع شدند واسه چندساعت خندیدن حرف زدن همین که شما شدین بانی این بازی یعنی ان قدر هم دور نشده
آذر دلم تو این آذر....
چی شده ؟ کدوم تاواریش؟
کاش کاش این روزای لعنتی تموم شن .
:(
>D:<
بابت بازی خیلی مرسی ببخشید اذیت شدین(یه چیزی تو همین مایه ها)
می دونی من همیشه فکر می کنم که آذر اسم گرمیه به درد یکی از ماه های تابستون می خوره نه پاییز و اینقدر هم سرد!
راستی به روزم و خوشحال میشم سر بزنی
اجباری نیس محسن خان... خودت میدونی که... هر وقت عشقت کشید بذار عکس ها رو... چرا اینهمه خبر بد اخه... چرا خدا اینهمه مشکل داره با بنده هاش... ما خیلی بدیم؟؟؟ خیلی گناه میکنیم؟؟؟ یا مثل این داستانهای خرافی که خدا بهترین بنده هاشو زیاد به امتحان میکشه؟؟؟ نمیدونم کی گفته این حرفو اما خیلی حرف مزخرفیه... زیاد طول نمیکشه... همه چی خیلی زود درست میشه... همه چی قشنگ میشه...
واااااااااای عکسارو دیدم...
محشر بودن...
من فکر کردم نذاشتین...
اخه این پست...
کاش میشد یه پست قشنگتر میذاشتین بعد اون عکسهای عالی...
اما امان از این روزگار...
خوبید آقای باقرلو؟؟؟؟
سلام جناب باقرلو
روزی که پروین رفت را یادم نیست ، اما روزهای آخر عابدزاده را خوب به یاد دارم خیلی ها ذوق می کردند و بالا پائین می پریدند و فکر می کردند عابدزاده که نباشد جا برای بهتر از او باز می شود ، عابدزاده رفت و هنوز خیلی گلرهای این مملکت گل لایی می خورند و کک شان هم نمی گزد ...
عابدزاده یکی بود ، کرگدن هم یکی است اینجا ، یکی که مطمئنا نبودنش خیلی ها را .... اما بودن کرکگدن برای خیلی ها مثل من ، نعمت است جناب باقرلو ، هر چند خسته باشد یا دلگیر
سلاممم
خوب ..همینکه تو روزگار غریب ...باعث ایجاد حس های خوب شدین خودش خیلی کار بزرگیه..بی تعارف
اون چس ناله است پسرم!!
همین که میخواستین بچه ها دور هم باشن برامون یه دنیااااا ارزش داره
بازم ازتون ممنونم
مرتیکه روانی عباس حلش خوبه؟ اتفاقی براش افتاده؟ از وختی این پست رو دیدم هی میرم میام ببینم خبری چیزی کوفتی مرگی.. بابا رسمن مارو کردی٬ موقعیت زنگ زدن ندارم وگرنه تا حالا صد بار زنگ میزدم بهت٬ محسن لطفن یه خبری بده٬ دلم خیلی شور میزنه کللی استرس دارم٬ فکرم هزار را رفته
.
.
به خدا تو نمیفهمی اینجا کامنت میزارم خودش یه داستانه ..... نزارم میشه و این داستان ادامه داره.. با این وضعیت به اضافه ی یه روز نیمه تعطیل شلوغ و گند و خسته کننده یه دنیا استرس و یه هفته بی خوابی رو هم بزار کنارش٬ هنوز دوس داری تو این وضعیت کوفتی به شکنجه دادن ادامه بدی؟
یه کلمه بگو حال عباس چطوره؟ به خدا نمیمیری عوضی روانی٬ از شدت نگرانی و عصبی شدن سردرد گرفتم
سلام
خبر تلخ؟
شما یه کلمه میگی، هرکسی یه برداشتی میکنه، و اینکه هزار جور فکر ناجور میاد تو سر ادم و چقدر بده که کسی جرات نمیکنه بپرسه فکر توی سرشو و یا اگه هم بپرسه کسی نیست که جواب بده....
خبر تلخه ایشالله ختم به خیر بشه. جا برای ختم به خیر شدن هست؟
همیشه رسم بود بعد از بازی، پستای تحلیل میخوندیم از دوستان، یا پست هایی پر از انرژیه مثبت ولی این دفعه خب نشد که اینجوری بشه دیگه .
به هر حال امیدوارم که همه ی خبر بدا ختم به خیر بشن.
وقتی دلتون گرفت،این حس رو توی خودتون نریزید...
محسن خان
اگر به خبری تغییر حالی در دل می بینی خوشحال باش که هنوز اونقدر ها پوستت کلفت نشده که اتفاقاتِ بیرونی نتونه اثری بر دل و جانت بگذاره...
سلام...عکسارو دیدم ممنون که از عکس من لطف کردین و دوتاشو گذاشتین :) ...از بس کامنت دونی شلوغ بود نتونستم همه ی کامنتارو ببینم ولی همون چندتای اولی که خوششون اومده بود جالب بود :)
خسته نباشید ممنون که اینکارو کردین...یه حس خوبی بود وقتی جایی رو می دید که اکثر ادما بیشتر روزشونو اونجا میگذرونن ...
اقا محسن زندگی همین گنده...دیگه حتی دور هم جمع شدنا هم مثه قدیم کیف نمی ده...از بس ملت سرشونو کردن تو کار خودشون...چاره ای هم نیست...همه یه جورایی دیگه توانشو ندارن....ولی این جا رو دوست دارم ... چون حس خوبی داره چون حس می کنم یه نفر هست که فقط خودشه و سعی نمی کنه تو قالب دیگه ای فرو بره...من سادگی و صداقت ...من شخصیت قوی شمارو دوست دارم...محسن باقرلو از ته ته قلبم دعا می کنم خسته نباشی...واسه خاطر همه چیز...همه بار هایی که تو زندگی به دوش می کشی...
من الان بازی رو دیدم ... ممنونم از اینکه ما رو هم در این بازی شریک کردید.
من و سیمین خانوم همکاریم :) کلی ذوق مرگیدم !
بازم ممنون !
در کل خسته نباشید .