توی نمایشگاه های بزرگ همه جور بروشوری توزیع می شود ... از تهیه غذا و رستوران بگیر تا کاشت ناخن ! ... و خب صاحبان کالا و خدمات هم برای سودآوری و بازدهی بیشتر هزینه های گزاف تبلیغات به توزیع کنندگان این تراکت ها و بروشورها حداقل اطلاعات لازمه را داده اند که بسته به نوع کالا یا خدماتی که توی بروشور تبلیغ شده حواسشان به مخاطبان هدف باشد ... مثلن در همین ۳ روز ۳۰ تا بروشور انستیتوی ترمیم مو و داروهای ریزش مو دست من داده اند ! ... اما با توجه به استقبال باشکوه قشر زحمتکش و پرتلاش Dاف های چکمه پوش هف قلم مالیده ! که همواره در این قبیل عرصه ها حضوری فعال و ستودنی دارند ، بنظر اینجانب در الکامپ به شددت جای تراکت ها و بروشورهای کافور مرغوب و ادوات تاخیری و لاRجرباX خالی بود !

نظرات 25 + ارسال نظر
بیوطن یکشنبه 20 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 06:49 ب.ظ

خوب من میزنگم برشور لارجر رو مبارن برات


ضمنن اول

دختری از یک شهر دور یکشنبه 20 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 06:54 ب.ظ http://denizlove.blogsky.com/

خوب شما هم یه نگا چپ چپ کنین بهشون بگین از طرف من که دوستان میگن من همینجوری خوشتیپم... همه منو اینجوری دوست دارن...
اما خوب من خیلی علاقه دارم به این قشر زحمتکش!! اصلا یعنی بهترین قسمت نمایشگاه ها همین قشر زحمتکشه... خسته نباشن واقعا!!!

تیراژه یکشنبه 20 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 06:54 ب.ظ http://tirajehnote.blogfa.com/

کل پست یه طرف
این کافور مرغوب جریانش چیه؟
مگه مردشور خونه و مردن هم تبلیغات داره قربان؟
توضیح عنایت کنید لطفا!
در ضمن..خسته نباشید بابت پایان راند سوم!!!

محسن باقرلو یکشنبه 20 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 06:59 ب.ظ

از توضیح این فقره معذورم !
اگه توی فامیلتون سرباز دارید می تونی ازش بپرسی !!

رعنا یکشنبه 20 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 07:00 ب.ظ http://rahna.blogsky.com

واسه ثبت نام کلاس نمیدونم چی چی اومده بود
خودتون رو نمیدونم ، هر چی مشخصات میدادم یادش نمیومد
ولی حتما" دیده دیگه :دی

تیراژه یکشنبه 20 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 07:02 ب.ظ http://tirajehnote.blogfa.com/

این طور که معلومه انگار توضیحاتش خفنه!
ما هم که آبرومونو ازسر راه نیاوردیم قربان!
ترجیح میدهیم از "گوگل جان", این سرباز همیشه در صحنه, پرس و جو کنیم!

رعنا یکشنبه 20 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 07:11 ب.ظ http://rahna.blogsky.com

تیراژه از کافور تو غذای یونی هم استفاده میشه که !

پروین یکشنبه 20 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 07:15 ب.ظ

:)) لاRجرباX :))

پاییز بلند یکشنبه 20 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 07:38 ب.ظ

یعنی همه چیز این نمایشگاه ها یه طرف این لاس خوشکه ها و مایدن و مالودن ها و نمایش عظیم نیازها و بیماری های جنسی یه طرف!
.
.
.
تو نمایشگاه کتاب تهران به چشم سر دیدم یارو از عقب چسبونده بود به داف از جولو و دستشم انداخته بود...

فرشته یکشنبه 20 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 08:16 ب.ظ http://surusha.blogfa.com

...واقعا...

این خاطره ! جناب پاییز بلند منو یاد کلی خاطره بد از نمایشگاه کتاب انداخت...

بابک یکشنبه 20 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 08:36 ب.ظ

سرمایه گذاری روی تبلیغ داروهای تقویت جنسی مردان و کرم های سفت کننده سینه خانم ها ۵ برابر سرمایه گذاری تبلیغ داروی آلزایمر است .
این یعنی تا چند سال بعد ما پیرمردانی با آلت های سفت و پیرزن هایی با سینه های برآمده داریم
که فراموش کرده اند از این ابزارآلات برای چه کاری باید استفاده کرد ...

+ منبع : یک اس ام اس

کودک فهیم یکشنبه 20 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 08:48 ب.ظ http://www.the-nox.blogfa.com

یعنی یک نکته ی جالب:-)
من پستِ بابک جان رو می خونم و کامنت شما رو در پستش می بینم،کامنت شما رو لایک می کنم و باهاش موافقم.
وقتی پست شما رو می خونم و کامنت بابک جان رو در اون میبینم،کامنت بابک جان رو لایک می کنم و باهاش موافقم.مثل الان.

حک یکشنبه 20 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 09:56 ب.ظ

سلام قربان
بگم خدا چه تان نکند .... من عاشق این تحلیل ها و ایضا نتیجه گیری هاتان هستم
انشالا فردا سری به الکامپ میزنیم

مسی ته تغاری یکشنبه 20 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 10:11 ب.ظ

مثل اینکه حضور دوستان همچین بی تاثیر هم نبوده
خستگیتون در رفته گویا !

م....ن یکشنبه 20 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 10:23 ب.ظ

موزیکال چی ؟

تویت های ممنوعه یکشنبه 20 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 10:26 ب.ظ http://twitt.blogsky.com

منم الکامپ خونم اومده پایین
بکشید کنار که اومدیم!

محسن خان اندر حکایات 7قلم مالیده صنعت ترجیع بکار برده اید یا ترسیغ؟
ایشالله منظورتون 7قلم آرایش بوده خب!

vagrant یکشنبه 20 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 10:59 ب.ظ http://www.vagrant.blogsky.com

سربزیرت زیباست . . .

آلن دوشنبه 21 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 12:21 ق.ظ

قربون شکلت ، اون بروشور ترمیم مو هم در راستای همون کافور و این حرفاس.
آخه به قول یکی از دوستان ، کچلا صکصی ترن.
البته دور از جون شما.

آوا دوشنبه 21 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 12:29 ق.ظ

بله بله بله بله..........با کامنت ِ
تیراژه بانو و پاسخ محسن خان
دوزاری ِ کجکی ِ ما نیز در
وصف کافور مرغوب برای باز
دهی ِ سربازان نامرغوب!!
افتاد......................
سومینتان مبارک باد....
فک کنم به روز آخر
برسیییییییییییییییییم
اگر بگذارند...........
یاحق...

هیشکی! دوشنبه 21 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 02:16 ق.ظ http://hishkii.blogsky.com/

پس ما نیایم نمایشگاه دیگه بد آموزی و اینا داره
مام که چش و گوش بسته

آقا بی زحمت این زنگ و بزن به افتخار عاطفه جون

اینم لینکشhttp://hayatedustan.blogsky.com

پاییز بلند دوشنبه 21 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 03:53 ق.ظ

اما یه چیزی برام همیشه خیلی جالبه..
اولن که میگن محرومیت و محدودیت و این چیز شعرا که ما داریم! (به گور پدرشون خندیدن) من میگم نداریم! این ولنگ و وازی ها و واز کردن لاگها و بازی ها که ما تو مملکت گل و بلبلمون داریم والله به دین و آیین راهنمایی و رانندگی تو غرب ترین گوشه های این غرب مادر مرده نداریم..
خ.نه خالی و مکان و پارک و سینما و ماشین و بیرون شهر و شمال و فلان فوان و بهمان که ما در وطن عزیزمون داریم تو تمام این بلاد کفر نداریم! به مرگ خودم نداریم!
آقا میخوایی ثک3 کنی مث بچچه آدم میری تو جاش یا یه گیرلفرند فاب داری که یا تو میری خونش یا اون میاد خونت و بدون اینکه بهش قول ازدواج بدی و اون بخواد بره تو پاچتو ادای تنگا رو در بیاره قائله خیلی زیبا شروو میشه و بعد از تموم شدن پروسه خودش تموم میشه.. اما تو کشور عزیزمون ماشالله هزار ماشالله از هر فرصتی برای چسبوندن و مالوندن و خوابوندن و زائوندن استفاده ی بهینه میشه تا فرصت های غنیمتی هرچند نمایشگاهی, پالایشگاهی, اندرش گاهی و گاهی به گاهی گایی گایی خدایی نکرده از دس نره! اینقد که یه خواهر و یا برادر ایرانی به مساله ی 3کث فکر میکنه و بهش مشغوله گنجیشک که بیشترین امار نزدیکی جنسی رو داره بهش نمی اندیشه! من موندم مایی که سه صوت داف مخ میزنیم و بویی فرند بر میزنیم سیرمونی نداریم؟ به مرگ خودم رفیق داشتم زن داره, 2 تا صیقه داره, چن تا دوز دختر تیکه هم کنارش اما بازم یکی پا میداد یا نمیداد به این فکر میکرد مخ یارو رو بزنه و ببرش ددر! حالا بیایین لباس و جانماز بندازین تو ماشین لباسشویی ال جی و بعد تو خشک کن و بگین نه و فلان و بهمان و ما خیلی غنی سازی شدیم و انرژی هسته ای 200 تومن ناقابل بسته ای.. من قبول نمیکنم..
اصن همین شیشه و اینا که اینقد آمار مصرفش بالاست.. چه دخترش چه پسرش.. از هرکی پرسیدم ( هم دختر هم پسر) چرا شیشه میکشین بلا استثنا جواب شنیدم فاز صک3 رو میبره بالا..
به حمد الله ما که با همه ی محدودیت های موجود به مراد دل میرسیم دیگه چرا تو همچین محیط هایی بزک دوزک میکنیم و به فکر جذب و تراوش و ابیاری و عمران و ایناییم و پاچه ورمیمالیم و 7 قلم میکنیم و میمالیم آرایش و ویرایش؟!!!!!
خداییش سواله, یه شیر پاستوریزه نخورده ی با مرامی بیاد جواب سوال منو بده تا من از این سردرگمی و جهالت در بیام و بلکه خدا واسطه کنه به راه راست هدایت بشم پیش از اینکه راه راست به طرف من هادی و رسانا بشه...
.
.
.
.
سرم داره از درد میترکه, انگار زیادی فک کردم.. منتظر جوابم
براستی چرا؟!

شب شراب دوشنبه 21 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 12:54 ب.ظ http://www.shila1120.blogfa.com

به افتخار پاییز بلند و کامنت محشرش../ هوراااااااااااااااااااااااااااااااااااااا

از ساره به پاییز بلند دوشنبه 21 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 02:25 ب.ظ

بحث بزک دوزک و ۷ قلم و رژه دفتن تو نمایشگاه و مرکز خریر به صکص ربطی نداره. رژه رفتن و دفیله تو نمایشگاه و امثالهم ، پر کننده ی ۱درصد جای خالیه کلاب و دیسکو و دوچرخه سواری و موتورهای گازی اسکوترو مک دونالدهای ارزون و شاد و ... است. به پسرایی که پول رفتن تا نمایشگاه رو به زور در میارن، به پسرایی که به خاطر سوتغذیه خیلی زود زشت و بی مو و زرد شدن، به پسرایی که حتا اگر صکص داشته باشن لذت نمی برن چون مریضیهای روانی که آمارش سر به فلک زده مانع هر لذتیه حق می دم بیان و خودشونو بمالن. اصلن کاش هر روز یه نمایشگاه بود تا همینا اسید روی صورت کسی نپاشن از سر همه ی ناداراییها.
و به دخترهایی که ۷ قلم می مالن و به فحل اومدن، حق می دم چون دوست پسر ندارن. میدونی که پسرها به خاطر مشکلات بالا دوست دختر نمی گیرن اگر قبلن ؛زن؛ نمی گرفتن. ؛بچه؛ ندارن تا نگهش دارن. خونه ندارن تا هفته ای یه بار پارتی کنن و غریزه ی معصوم خودنماییشون ارضا بشه. هیچ چی ندارن جز پوتینهای ارزان و یک کیف کوچک لوازم آرایش.

تویت های ممنوعه دوشنبه 21 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 09:38 ب.ظ http://twitt.blogsky.com

به پاییز بلند دوست قدیمیم
به ساره عزیز و رک گو (فحل کدومه خانم!؟!؟)

لطفا یک جواب نااریب (نا بایاس، بی طرفانه) و صادقانه به این سوالی که مطرح شد و شده است بدیم!
هرچند خواهید گفت بابا فروید گفته بود دیگه!

شاید هم جواب به همین سادگی است و ما خودمان را زدیم به کوچه علی چپ

کاش این سوال جواب داده بشه و این همه زشتی از ما پرکند.
نمی گم چرا امروز اینقدر برایم مهم است این سوال.
نمیگم که خودم هم هم سربلندم در این موضوع و هم گاهی شرمنده!
اوضاع خیلی، تاکیدمی کنم خیلی خرابه! واقعا هم زشت است وقتی به حق کسی تجاوز میشه، به امنیت خاطرش، به تصوراتش
و همه چیز از آنجا شروع می شود که به دو موجود راضی حق نمیدیم!

ساره چهارشنبه 23 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 04:40 ب.ظ http://fereshtegaan.mihanblog.com/

این دختر خوشگلای بیمه ی عمر نیومدن غرفه ی شما ؟
هی من میگم نمی خوام وقتی بمیرم ... هی این دختره میگه حیفه ها ! خیلی خوبه ! اگه بمیری فلان فلان فلان !

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.