این سایت بابت هر کلیک 200$ میده و بابت ایمیل خواندن 300$ می دهد در ضمن بابت ثبت نام هم 2000$ جایزه می دهد ولی لینک برای کلیک هر روز نمی دهد و یک روز در میان لینک می دهد سقف پرداختش هم 80000$ می باشد برای ثبت نام بر روی لینک زیر کلیک کنید http://comeongain.com/pages/index.php?refid=pars این سایت فوق العاده است و ظاهرا" پر سود است و ارزش امتحان کردن را دارد . بعد از ورود از طریق لینک زیر روی sign up کلیک کنید و شما باید داخل بوکس مورد نظر نام ایمیل خود را وارد کنید تا برای شما ایمیل فرستاده شود، بلافاصله ایمیلی برای شما ارسال می شود .شما باید ایمیل خود را چک کرده و از آنجا ثبت نام را ادامه دهید . E-Mail: ادرس ایمیل شما در این قسمت ثبت شده است Send emails to: site Inbox First Name: نام خود را بنویسید. Last Name: نام خانوادگی خود را بنویسید. Address: آدرس خود را بنویسید. City: نام شهر خود را بنویسید. State: برای ایرانیان داخل ایران باید N/A باشد. Other: نام استان خود را وارد کنید. Zip Code: کد پستی خود را وارد نمائید. Country: کشور خود را انتخاب نمائید. Referred by: pars
صدای سکوت
شنبه 19 فروردینماه سال 1391 ساعت 11:55 ب.ظ
لام چه عکسی...چه نگاه شاد و نافذی و چه لبخند بانمکی هر بیننده ای را سر ذوق میاره این چهره مهربان
واحه
یکشنبه 20 فروردینماه سال 1391 ساعت 12:19 ق.ظ
بیشتر عکسهای بچگیم یه همچین خنده ای روی لبام هست! ولی از بچگی تا بزرگی کلی ماجرا هست برای تمام بچه ها که وقتی اینجوری مثل شکوفه های بهاری پر از لبخندند هیچ تصوری از ماجراهای پیش رو ندارند...
ببخشید که همیشه ساز مخالف می زنم با پستهای شما ولی خب اینم نگاه منه دیگه... این که فکر می کنم بچه دار شدن یک خیانته در حق بچه هایی که به خاطر خوخواهی والدین متولد می شوند...
http://alb.netau.net/photos/8d2f92539a54.jpg امیدوارم ازش خوشتون بیاد:) میتونین محس باقر لو رو سوار کنین رو قسمته پشته "ها" و "ی" معکوس چون اون قسمت رو عمدا خالی گذاشتم
واحه
یکشنبه 20 فروردینماه سال 1391 ساعت 12:43 ق.ظ
جزو اون دسته از آدمها هستم که معتقدم آدمها اگر علاقمند به بچه داشتن هستند بهتره بچه های بی سرپرست رو به فرزندی قبول کنند چون اینا دیگه به دنیا اومدند و نمی شه کاریش کرد... اما وقتی آدم مسئول به دنیا آوردن بچه ای هست، یعنی مسئول لحظه لحظه زندگی آیندهء اون بچه و تضمین سعادتمندی همهء آینده و عاقبت به خیری اش هست...
واحه
یکشنبه 20 فروردینماه سال 1391 ساعت 01:21 ق.ظ
تصویرسازی روی لباس این بچه هم خیلی هنرمندانه و زیباست...
پروین
یکشنبه 20 فروردینماه سال 1391 ساعت 04:27 ق.ظ
ای جااان ِ دل ِ من به این دختر قشنگ با اون لبخند قشنگش... ما یه مریض داریم عین عین این دختر کوجولوست. اسمش اِکاتریناست و اصالتا اهل لهستان. انقدر خوش زبونه که میخوای بخوری اش. این رو دیدم یادش افتادم.
شعر پست رو هم متاسفانه متوجه نشدم. کرد یکی از کارهای "بیات" است؟ البته اگر بیات نام یک هنرمند باشد. (آیکون شرمندگی + آیکون ترور شخصیت خودی!)
سلام دوستم عکسی که گذاشتید خیلی به شعر میومد . . و چشمهایت با من گفتند فردا روز دیگری ست مرسی-به روزم
علیرضا
یکشنبه 20 فروردینماه سال 1391 ساعت 01:20 ب.ظ
سلام قربان به به جانم !!! روزها پشت سر هم گذشتند ...گذشتند و گذشتند تا این که امروز شد 20 فروردین و فردا تولد نگار ...و من منتظر خوندن پست شهریار در این مورد !!
سلااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااام عرض می کنیم و ارادت !
واحه
دوشنبه 21 فروردینماه سال 1391 ساعت 01:13 ق.ظ
این بچه حس قبلی رو نداره با اینکه لبخند روی لباشه و جشماش برق می زنه اما حس کلی عکس پر از غم، تنهایی و ناامنی ست... به دلیل تکرنگ بودن عکس و به دلیل زاویه دید بالا...
زاویه دید بالا احساس ترحم ایجاد می کنه به همین دلیل اغلب گداها برای گدایی روی زمین می نشینند چون وقتی از پایین به چشمهای رهگذران زل می زنند در آنها حس ترحم ایجاد می کنند! شاید اگر رنگ لباسش روشن بود تا حدی می تونست زاویه دید رو خنثی کنه اما همه چیز دست به دست هم داده تا بیننده حس کنه سرنوشت خوبی در انتظار این بچه نیست!
آقا سر جدت برسون این هدر جدیدو! (آیکون "بدن درد ناشی از اعتیاد به افیون خانمانسوز هدرهای اولولونی!")...
پروین
چهارشنبه 23 فروردینماه سال 1391 ساعت 07:01 ق.ظ
آقا محسن عزیز
اگر حس و حال پست جدید نوشتن را ندارید، اقلا بیائید جواب آقا طیب را بدهید و دل ما را از نگرانی دربیاورید. عادت کرده بودیم زود به زود مطلب و هدر جدید ببینیم.
می بخشیدها، اما انگار از دست ما خوانندگان سمجتان (خودم را می گویم. جسارت به کسی نباشد) رهایی ندارید. ببینم میتوانیم کاری کنیم باز هم از دستمان خسته شوید و کمتر بیائید یا نه!(البته گوش شیطان کر)
[ بدون نام ]
چهارشنبه 23 فروردینماه سال 1391 ساعت 02:37 ب.ظ
فک کنم من خیلی ادم ظاهر بینی هستم، نشون به این نشون که اون هدر قبلی رو همون موقع که دیدم کلی به دلم نشست و بلافاصله سیوش کردم و تو فتوشاپ درستش کردم و انداختم پش صفحه کامپیوترم ولی این یکی رو اول که باش رابطه برقرار نکردم بعد از چند بار دیدنش تازه ازش خوشم اومد. البته در حال حاضر وقتی تو چشاش نیگا میکنم لبخند میشینه رو لبام و دلم واسش غنج میره، واسه لبخندش، واسه نگاهش، واسه دستبنداش،واسه فیگورش و کلا واسه عکس سیاه و سفیدش....
[ بدون نام ]
چهارشنبه 23 فروردینماه سال 1391 ساعت 02:38 ب.ظ
رابطه منظورم ارتباط بود...
مانا
چهارشنبه 23 فروردینماه سال 1391 ساعت 02:44 ب.ظ
بابا قبول اعجاز شهنازه دیگه نباید آپ شید؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!
محسن باقرلو
چهارشنبه 23 فروردینماه سال 1391 ساعت 02:48 ب.ظ
چشم امشب می نویسم نزنید جان مولا !
تیراژه
چهارشنبه 23 فروردینماه سال 1391 ساعت 02:52 ب.ظ
دقیقا همون که مانا گفت! (البته بعلاوه ی آیکون ارادتمندی!!!)
محسن باقرلو
چهارشنبه 23 فروردینماه سال 1391 ساعت 03:07 ب.ظ
این هفته یه کم روزها گرفتار بودم و شبها خسته و کسل و فکری ...
تیراژه
چهارشنبه 23 فروردینماه سال 1391 ساعت 07:18 ب.ظ
ایشالا هر کسالت و گرفتاری ای که هست بر طرف میشه قربان سرتون سلامت باشه..همین کافیه..
مانا
چهارشنبه 23 فروردینماه سال 1391 ساعت 07:50 ب.ظ
به جان خودم ما از اونا که بزنن نیستیم!!! با حرف مشکلاتمون رو حل میکنیم مگر اینکه ضرورت مسئله ایجاب کنه مثلن مثلن مثلن اعصاب مخاطبین در خطر باشه!!!
آوا
پنجشنبه 24 فروردینماه سال 1391 ساعت 12:22 ق.ظ
ما منتظریما و چشم به در!!!شب شده ها هوم؟؟ یاحق...
صدای سکوت
پنجشنبه 24 فروردینماه سال 1391 ساعت 12:27 ق.ظ
گفتین امشب می نویسم ولی ننوشتین که! الان دیگه نصفه شبه مجبوریم دست خالی از اینجا بریم
امید ( به تشدید میم )
تنها چیزیه که لامصصب
همیشه هست
حتی وختی که نیست ...
اوووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووول
چه عکسی ... چه شعری ... چه تلفیق نازی ... دمت گرم ... دستت درست ...
این سایت بابت هر کلیک 200$ میده و بابت ایمیل خواندن 300$ می دهد در ضمن بابت ثبت نام هم 2000$ جایزه می دهد ولی لینک برای کلیک هر روز نمی دهد و یک روز در میان لینک می دهد سقف پرداختش هم 80000$ می باشد برای ثبت نام بر روی لینک زیر کلیک کنید
http://comeongain.com/pages/index.php?refid=pars
این سایت فوق العاده است و ظاهرا" پر سود است و ارزش امتحان کردن را دارد . بعد از ورود از طریق لینک زیر روی sign up کلیک کنید و شما باید داخل بوکس مورد نظر نام ایمیل خود را وارد کنید تا برای شما ایمیل فرستاده شود، بلافاصله ایمیلی برای شما ارسال می شود .شما باید ایمیل خود را چک کرده و از آنجا ثبت نام را ادامه دهید .
E-Mail: ادرس ایمیل شما در این قسمت ثبت شده است
Send emails to: site Inbox
First Name: نام خود را بنویسید.
Last Name: نام خانوادگی خود را بنویسید.
Address: آدرس خود را بنویسید.
City: نام شهر خود را بنویسید.
State: برای ایرانیان داخل ایران باید N/A باشد.
Other: نام استان خود را وارد کنید.
Zip Code: کد پستی خود را وارد نمائید.
Country: کشور خود را انتخاب نمائید.
Referred by: pars
شوقِ به زندگی
اول راه بودن
انرژی زیااااااااااااااااااااااااااااااااااد
چشاش مثه چشای یه برنده برق میزنه
وای خدا. خوش به حالش
کامنت بالا در مورد هدرتون بود
من در مورد پست نمیتونم نظر بدم
اخه حتی نمیتونم اَ اِ اُ گذاری کنم واسه خط سوم!!!!
بیات کرد؟
یا
کرد بیات؟!
محسن هدرتون چشمک میزنه ...زیباست
لام
چه عکسی...چه نگاه شاد و نافذی
و چه لبخند بانمکی
هر بیننده ای را سر ذوق میاره این چهره مهربان
بیشتر عکسهای بچگیم یه همچین خنده ای روی لبام هست! ولی از بچگی تا بزرگی کلی ماجرا هست برای تمام بچه ها که وقتی اینجوری مثل شکوفه های بهاری پر از لبخندند هیچ تصوری از ماجراهای پیش رو ندارند...
ببخشید که همیشه ساز مخالف می زنم با پستهای شما ولی خب اینم نگاه منه دیگه... این که فکر می کنم بچه دار شدن یک خیانته در حق بچه هایی که به خاطر خوخواهی والدین متولد می شوند...
http://alb.netau.net/photos/8d2f92539a54.jpg
امیدوارم ازش خوشتون بیاد:)
میتونین محس باقر لو رو سوار کنین رو قسمته پشته "ها" و "ی" معکوس
چون اون قسمت رو عمدا خالی گذاشتم
محسن=محس
جزو اون دسته از آدمها هستم که معتقدم آدمها اگر علاقمند به بچه داشتن هستند بهتره بچه های بی سرپرست رو به فرزندی قبول کنند چون اینا دیگه به دنیا اومدند و نمی شه کاریش کرد...
اما وقتی آدم مسئول به دنیا آوردن بچه ای هست، یعنی مسئول لحظه لحظه زندگی آیندهء اون بچه و تضمین سعادتمندی همهء آینده و عاقبت به خیری اش هست...
تصویرسازی روی لباس این بچه هم خیلی هنرمندانه و زیباست...
ای جااان ِ دل ِ من به این دختر قشنگ با اون لبخند قشنگش...
ما یه مریض داریم عین عین این دختر کوجولوست. اسمش اِکاتریناست و اصالتا اهل لهستان. انقدر خوش زبونه که میخوای بخوری اش. این رو دیدم یادش افتادم.
شعر پست رو هم متاسفانه متوجه نشدم. کرد یکی از کارهای "بیات" است؟ البته اگر بیات نام یک هنرمند باشد. (آیکون شرمندگی + آیکون ترور شخصیت خودی!)
با اینکه از این نوع کامنت گذاشتن خوشم نمیاد ولی باید عرض کنم با یک غزل جدید بعد از نزدیک به دو سال....به روزم.....به قول قدیمای خدوت چاهکریم
یعنی روحم تازه شد اول صبحی با این عکس. عشق و امید و .......همه رو تو چشمهاش میشه دید.
گویی در امتداد لبخند خداست...
سلام دوستم
عکسی که گذاشتید خیلی به شعر میومد
.
.
و چشمهایت با من گفتند
فردا روز دیگری ست
مرسی-به روزم
سلام قربان
به به جانم !!! روزها پشت سر هم گذشتند ...گذشتند و گذشتند تا این که امروز شد 20 فروردین و فردا تولد نگار ...و من منتظر خوندن پست شهریار در این مورد !!
ممنون محسن عزیز×
هم بابت نظر ارزشمندت و هم بابت لینک.....
سلااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااام عرض می کنیم
و ارادت !
این بچه حس قبلی رو نداره با اینکه لبخند روی لباشه و جشماش برق می زنه اما حس کلی عکس پر از غم، تنهایی و ناامنی ست... به دلیل تکرنگ بودن عکس و به دلیل زاویه دید بالا...
زاویه دید بالا احساس ترحم ایجاد می کنه به همین دلیل اغلب گداها برای گدایی روی زمین می نشینند چون وقتی از پایین به چشمهای رهگذران زل می زنند در آنها حس ترحم ایجاد می کنند!
شاید اگر رنگ لباسش روشن بود تا حدی می تونست زاویه دید رو خنثی کنه اما همه چیز دست به دست هم داده تا بیننده حس کنه سرنوشت خوبی در انتظار این بچه نیست!
قدیما هر وقت میومدم یه پست جدید بود الان بنر جدید !!!
اینکه باعث نمیشه از علاقه ی ما به شما کم بشه
سلام و ارادت .دلتنگیم محسن خان.
ما بیشتر حضرتِ آقا طیب جان
هم بلحاظ ارادت هم از منظر دلتنگی !
دیروز پریروزا توو خلوت خودم یادت بودم مسعود ...
شاهدم ندارم !
واااای این دختر بچه رو خیلی دوس دارممم
عزیزمممم چقدر بانمکه ؛ اگه اون النگوها دستش نبود نمیشد فهمید پسره یا دختر و لباسش البته .
واااااااااااااااااای
مرســــــــــی
هدررررررررررر
خیلی خوش
گلــــــــــــه
مرســــی
یاحق...
چون موضوع یه جورایی کودکی است:
http://vahidmohseni.blogfa.com/post-34.aspx
بی لوس بازی میاید اینوری یا ما بیایم اونوری؟
سلام دوست
به لطف لینکدانی یه وبلاگی با شما آشنا شدم
و به لطف وبلاگ شما غزل زیبای آقای سیرجانی رو خوندم
دستت درست دلاور.
یادم رفت که وب شما هم بسیار قشنگه
چه قدر خوب با چند کلمه همه چیز رو بیان می کنید
چقدر ملموسه نوشته های شما
مرسی از معرفی غزل . معرکه بود.
آقا لایک به کامنت اول، چی گفتی آقا، چی گفتی!
خواستم بگم هدر دیدم بقیه همه حرف ها رازدن
آقا سر جدت برسون این هدر جدیدو! (آیکون "بدن درد ناشی از اعتیاد به افیون خانمانسوز هدرهای اولولونی!")...
آقا محسن عزیز
اگر حس و حال پست جدید نوشتن را ندارید، اقلا بیائید جواب آقا طیب را بدهید و دل ما را از نگرانی دربیاورید. عادت کرده بودیم زود به زود مطلب و هدر جدید ببینیم.
می بخشیدها، اما انگار از دست ما خوانندگان سمجتان (خودم را می گویم. جسارت به کسی نباشد) رهایی ندارید. ببینم میتوانیم کاری کنیم باز هم از دستمان خسته شوید و کمتر بیائید یا نه!(البته گوش شیطان کر)
من این عکس بیشتر کودک قبلی دوست دارم
نمی نویسید؟
فک کنم من خیلی ادم ظاهر بینی هستم، نشون به این نشون که اون هدر قبلی رو همون موقع که دیدم کلی به دلم نشست و بلافاصله سیوش کردم و تو فتوشاپ درستش کردم و انداختم پش صفحه کامپیوترم ولی این یکی رو اول که باش رابطه برقرار نکردم بعد از چند بار دیدنش تازه ازش خوشم اومد. البته در حال حاضر وقتی تو چشاش نیگا میکنم لبخند میشینه رو لبام و دلم واسش غنج میره، واسه لبخندش، واسه نگاهش، واسه دستبنداش،واسه فیگورش و کلا واسه عکس سیاه و سفیدش....
رابطه منظورم ارتباط بود...
بابا قبول اعجاز شهنازه
دیگه نباید آپ شید؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!
چشم
امشب می نویسم
نزنید جان مولا !
دقیقا همون که مانا گفت!
(البته بعلاوه ی آیکون ارادتمندی!!!)
این هفته یه کم روزها گرفتار بودم
و شبها خسته و کسل و فکری ...
ایشالا هر کسالت و گرفتاری ای که هست بر طرف میشه قربان
سرتون سلامت باشه..همین کافیه..
به جان خودم ما از اونا که بزنن نیستیم!!!
با حرف مشکلاتمون رو حل میکنیم
مگر اینکه ضرورت مسئله ایجاب کنه
مثلن
مثلن
مثلن اعصاب مخاطبین در خطر باشه!!!
ما منتظریما
و چشم به
در!!!شب
شده ها
هوم؟؟
یاحق...
گفتین امشب می نویسم ولی ننوشتین که!
الان دیگه نصفه شبه
مجبوریم دست خالی از اینجا بریم