دیادیا بوریا
شنبه 16 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 11:25 ب.ظ
سلام جناب باقرلوی عزیز بعضی شعر ها بعضی قطعات تصویری که از خودشون می سازن وصف ناپذیره...مثل همین قطعه و همخونی اش با هدر زیباتون.... حیفم اومد برای این حسن انتخابتون چیزی ننویسم
جزیره
شنبه 16 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 11:31 ب.ظ
سلام من واژه کم اوردم قربان. واقعن نمیدونم باید در برابر این شعر چی بگم؟! هدرتون هم که انگار این شعرو دادن به عکاس، بعد عکاس متناسب با شعر این عکس رو خلق کرده.
عالیه قربان،عالی.
نیمه جدی
شنبه 16 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 11:34 ب.ظ
بی نظیره این . ترکیبش با هدر حرف نداره.... ممنون ...رفتم تو یه حس و حال عجیبی ... نمی دونم ... ممنون
طاهره
شنبه 16 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 11:51 ب.ظ
چه زیباست این شعر....
دکولته بانو
شنبه 16 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 11:51 ب.ظ
محشره ... زدی تو کار برفا ...
آوا
یکشنبه 17 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 12:55 ق.ظ
بعضی ها بعد از مرگشان هم تکیه گاه هستند اصیل و با وقار و مهربان ....
پای در سپیدی و سر در بی سری ...سرّ بی سر در اینجا فاش میشود ...
مانا
یکشنبه 17 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 11:31 ق.ظ
خیلی قشنگ بود خیلی این نیمه هم چیزی کم نداره طرف راستش انگار یه گرگه که داره زوزه میکشه.... از روبرو صورت یه زن مسنه با لب غنچه کرده وبا یه تاج گل روی سرش طرف چپ هم یه صورت مغموم از یه مرد که زل زده به زمین...
پروین
یکشنبه 17 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 10:29 ب.ظ
احساسم بعد از خواندن این شعر بسیار زیبا و هدر فوق العاده اتون، کامنت زیبای جناب دیادیا پوریا بود. البته خودم نمیدانستم چطور باید بیانش کنم تا کامنت ایشون رو دیدم. باید بروم و بیایم و بازهم و باز هم این شعر را بخوانم و به این تصویر غمگین نگاه کنم.
آوا
دوشنبه 18 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 01:53 ق.ظ
وای چه هدر نازیه..چرا امشب هر جا میریم همه زدن تو خـــــط خوراکی..دلم ازین تخمه ها خواست گرسنم شد.... یاحق...
سلام جناب باقرلوی عزیز
بعضی شعر ها بعضی قطعات تصویری که از خودشون می سازن وصف ناپذیره...مثل همین قطعه و همخونی اش با هدر زیباتون....
حیفم اومد برای این حسن انتخابتون چیزی ننویسم
سلام
من واژه کم اوردم قربان.
واقعن نمیدونم باید در برابر این شعر چی بگم؟!
هدرتون هم که انگار این شعرو دادن به عکاس، بعد عکاس متناسب با شعر این عکس رو خلق کرده.
عالیه قربان،عالی.
بی نظیره این . ترکیبش با هدر حرف نداره....
ممنون ...رفتم تو یه حس و حال عجیبی ... نمی دونم ... ممنون
چه زیباست این شعر....
محشره ...
زدی تو کار برفا ...
دیـــــــر کردی نیمه ء
عاشقترم راااااااااا
باد برد............
مرســـــــــــی
هـــــــــــــدر
مرســــــی
شـــــــعر
چــــــــه
تناسبی
یاحق...
سلام فقط آدم میتونه بگه مرسسسسسسسسسسسسسسسسسسی ،عالیییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی
عاااااالی بود.
قشنگ بود ...خیلی :)
شعر و هدر
از برف و کولاک زمستانی هم سرد و طوفانی تر میخواهندمان انگار...
براووو
سلام
یک حصار تکیه داده بر تمام اصالت یک درخت بی سر ...
بعضی ها بعد از مرگشان هم تکیه گاه هستند اصیل و با وقار و مهربان ....
پای در سپیدی و سر در بی سری ...سرّ بی سر در اینجا فاش میشود ...
خیلی قشنگ بود خیلی
این نیمه هم چیزی کم نداره
طرف راستش انگار یه گرگه که داره زوزه میکشه....
از روبرو صورت یه زن مسنه با لب غنچه کرده وبا یه تاج گل روی سرش
طرف چپ هم یه صورت مغموم از یه مرد که زل زده به زمین...
محشر بود آقا ... محشر ... ترکیبش با هدر ... بی نظیره ... مرسی
چقدر خوب بود این شعر...
با همین نیمه همین معمولی ساده بساز...
خیلی خوب بود
راستی سلام...
لایک.
یک لایک واقعی البته
احساسم بعد از خواندن این شعر بسیار زیبا و هدر فوق العاده اتون، کامنت زیبای جناب دیادیا پوریا بود. البته خودم نمیدانستم چطور باید بیانش کنم تا کامنت ایشون رو دیدم.
باید بروم و بیایم و بازهم و باز هم این شعر را بخوانم و به این تصویر غمگین نگاه کنم.
وای چه هدر نازیه..چرا
امشب هر جا میریم
همه زدن تو خـــــط
خوراکی..دلم ازین
تخمه ها خواست
گرسنم شد....
یاحق...
واااااااااااااااااااای عالی بود عالییییییییییییییییی
دوست دارم بدونم پشت انتخاب این دونه های افتابگردون چه تفکری خوابیده؟
راست راستشو بگم ؟ :
هیچچی !
:)