این همون جمله ای بود که تو زبان فارسی برای نشون دادن اهمین ویرگول نوشته بودن... چقدر جالب بود... اما معنی این پست احتمالا برای تجلیل کسی هست که ما نباید بدونیم!
بنظر من هم بخشش لازم نیست. بزنین اعدامش کنین. ما هم همه میریم تماشا. بساط پیک نیک هم میبریم با خودمون که بهمون خوش بگذره. بخصوص وقتی ببینیم پسرش رو هم آورده اند که از پشت پاچهء شلوار باباش رو بگیره که نذاره ببرنش برای اعدام.
تیراژه جانم& الآن رفتم و نوشته ات را برای هاله, عزیز خواندم :( من هم آرزومند اینم که آرامش هر چه زودتر به دل پر از غمش برگردد. آرزو ... از اسمش معلومه :(
ینی چی؟
این همون جمله ای بود که تو زبان فارسی برای نشون دادن اهمین ویرگول نوشته بودن... چقدر جالب بود...
اما معنی این پست احتمالا برای تجلیل کسی هست که ما نباید بدونیم!
منظورتون اینه که:
تو، حرف نداری پسر؟
با
تو حرف نداری، پسر؟
متفاوته؟!
« تو هیچ حرف حسابی برای گفتن نداری »
یا
« تو تمام و کمال و بی عیب و نقصی»
یا اینکه فقط خواستید جماعت خوانندگان وبلاگتون رو بذارید سر کار؟!
محسن جان یجور بنویس منم بفهمم
پست بدی بود....
جمله ی دومش بم استرس داد....دلم شور گرفت....
نمیدونم چرا ذهنم به صورت احمقانه ای سعی میکرد بین جمله ی دوم و اول ارتباط پیدا کنه..اه
عجالتا لایک به کامنت واحه بانو!!!
بنظر من هم بخشش لازم نیست. بزنین اعدامش کنین. ما هم همه میریم تماشا. بساط پیک نیک هم میبریم با خودمون که بهمون خوش بگذره. بخصوص وقتی ببینیم پسرش رو هم آورده اند که از پشت پاچهء شلوار باباش رو بگیره که نذاره ببرنش برای اعدام.
من چرا دعوا دارم اینجا راستی؟
یه راستی دیگه، ده نفر آنلاین!!
تیراژه جانم&
الآن رفتم و نوشته ات را برای هاله, عزیز خواندم :(
من هم آرزومند اینم که آرامش هر چه زودتر به دل پر از غمش برگردد. آرزو ... از اسمش معلومه :(
توحرف نداری پسر؟بخشش
لازم نیست،اعدامش کنید.
تو،حرف نداری پسر........
بخشش،لازم نیــــــست
اعدامش کنید.............
بخشش..بخشش......
.............................
یاحق...
ایهاااااااااااااااام
بی نقص ...!!
بی حرف ...!!
...؟!
آره
تو حرف نداری(واسه نوشتن و گفتن)
تو حرف نداری (بی نظیری)
مررررررررررررررررررررررسی حامد
کاننت من کو؟ !!!
گتیده بودم که:
من ادون چی کنم بااااااااااااااااااجون من ... شومبا نیستی، خب حوصدم سر میده دیگه ... اصنو ادون ...
باااااااااااااادی!؟ ... هییییییییییییییییی ... هیچی ...
نوزده ... مث ۲ تا ۱۹ ئی که مااانی آورده ...
۲۰ مث ۳ تا ۲۰ ئی که ماااااانی آورده ...
بیـــــــــــــــــــــــــــستم ...
۲۱ مث ۲۱ ئی که ومبا آوردی ... بازم بگم !؟ ...
ومبا = شومبا
۲۲ مث ۲۲:۲۲ ئی که ماااانی دوس داره و ذوق می کنه ...
۲۳ مث ۲۳ خرداد که تولد دائی حانده ...
بادم بگم !؟ ... خشته شدم خب ...
بیـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــست و پنـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــجم ...
بیست و ششم هم من بی هیچ نیت خاصی
بیست و هفتم هم به افتخار دکولته بانو
بیست و هشتم هم به افتخار جوجو
بیست و نهم هم به افتخار کامنت سی ام که توش بالاخره حرفی که واسه زدنش اومدم و بگم
ســـــــــــــــــــــــــــــــــــــــی ام: به افتخار جناب باقرلو و اینکه هرچه زودتر ماها رو به یه پست جدید مهمون کنن....
یادش بخیر بچه بودیم این یه معما بود !
چجوری میشه سرنوشت ِ یه اعدامی رو با یه نقطه عوض
کرد
حکم این بوده که بخشش لازم نیست اعدامش کنید !
و اینگونه عوض می شود
بخشش . لازم نیست اعدامش کنید !