تا ده روز دیگر وحید برای همیشه از این خانهء پدری خواهد رفت 

احتمالن تا چند ماه دیگر هم ما برای همیشه از این خانه می رویم 

و تا چند سال دیگر همه برای همیشه از پیش هم خواهند رفت ...

نظرات 29 + ارسال نظر
واحه چهارشنبه 8 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 12:09 ق.ظ

ای بابا...

ولی راسته... مسیر زندگی همین طور که پیش می رود بیشتر فصل دارد و جدایی، تا وصل...

تیراژه چهارشنبه 8 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 12:18 ق.ظ http://tirajehnote.blogfa.com/

یاد آهنگ رسول نجفیان افتادم..
عجب رسمیه رسم زمونه
قصه ی برگ و باد خزونه
میرن آدما از اونا فقط خاطره هاشون به جا میمونه..

حیف دو خط اول که بوی زندگی داشتند که بعدشان خط سومی باشد و آهی کوتاه ..اما چه میشود کرد که حقیقت های تلخی هم همیشه یک کنج این زندگی هستند حتی اگر بخواهیم بودنشان را به روی خودمان نیاوریم .

برای محبوب عزیزم و وحید خان بهترین ها رو آرزو دارم
برای مریم نازنینم و شما
و برای خانواده ی گرامیتان

محسن باقرلو چهارشنبه 8 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 12:26 ق.ظ

تیراژه
این هدر رو خیلی وخت پیش اتفاقی پیدا کرده بودم ... چون خیلی دوسش داشتم و برام عزیز بود دلم نمی اومد استفاده ش کنم ... گذاشته بودم واسه یه پستی که حسشو خراب نکنه ... هروخت به این عکس نگاه می کنم گریه م می گیره ...

تیراژه چهارشنبه 8 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 12:35 ق.ظ http://tirajehnote.blogfa.com/

راه زندگی...راه بی بازگشت...
چی بگم که شعار نباشه
که تکراری نباشه
که ..

زندگی همینه..
همین لعنتی ِ مرموز ِخواستنی

دکولته بانو چهارشنبه 8 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 12:38 ق.ظ

دلم گرفت ...

دکولته بانو چهارشنبه 8 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 12:39 ق.ظ

الهی که خوشبخت بشن ...

واحه چهارشنبه 8 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 12:42 ق.ظ

عجیبه که ازدواج اطرافیان آدم با همه قشنگی و شیرینی که داره اونها رو از آدم می گیره... اون عزیز دیگه متعلق به یک نفر دیگه می شه که بیش از هر کسی در دنیا نسبت به اون تعهد داره انگار...

الان که فکر می کنم می بینم با خاله آخری ام خیلی صمیمی بودم ولی بعد که ازدواج کرد او هم شد یک عضو از فامیل فقط... عموی آخری هم همین طور آنقدر با هم صمیمی بودیم که وقتی خانه مادربزرگ می رفتم و نبود، پکر می شدم، یه جای خالی بزرگ در آن خانه بود اما بعد که ازدواج کرد سال تا سال هم همدیگر را نمی بینیم...

پونه چهارشنبه 8 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 01:38 ق.ظ http://jojobijor.blogsky.com

خب به سلامتی الهی خوشبخت شن

چه حس غمگینی رو منتقل کردید

پروین چهارشنبه 8 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 03:20 ق.ظ

من دور و غربت نشین باید آخرین کسی باشم که حرف دور شدن غصه به دلش نمیاره، اما من هم دقیقا میخواستم حرف تیراژه رو بزنم. اینکه این دوتا رفتن اولی ای که گفتی خیلی خوبند و راه رو به تکامل اند. معنی زندگی اند. اما آخری غمگین بود. ناگزیر و غمگین. نباید بذاری مزهء خوب این جابجایی رو تو دلت گس بکنه.
آرزوی خوشبختی برای وحید عزیز و محبوب خوبش رو دارم و از صمیم دلم امیدوارم این جابجایی شروع تمام تغییرهای خوب و مثبت در زندگی تو و مریم عزیز دلم باشه.

paizeeboland چهارشنبه 8 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 03:24 ق.ظ

میرن آدما از اونا فقط خاطره هاشون به جا میمونه..
.
.
.
میرن آدما از اونا فقط خاطره هاشون به جا میمونه..
میرن آدما از اونا فقط خاطره هاشون به جا میمونه..
میرن آدما از اونا فقط خاطره هاشون به جا میمونه..
میرن آدما از اونا فقط خاطره هاشون به جا میمونه..
میرن آدما از اونا فقط خاطره هاشون به جا میمونه..
میرن آدما ...
.
.
.
Mage khodet nabodi ke az persian blog rafti? Mage khodet nabodi ke az KARGADAN rafti? mage hame nemirian? میرن آدما ...

ارش پیرزاده چهارشنبه 8 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 07:54 ق.ظ

زبونم لال اون دنیا که نمی روید همین جا دور همید با اختلاف چند کیلومتر ....

ارش پیرزاده چهارشنبه 8 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 07:58 ق.ظ

تازه نکته مثبتش اینکه می تونیم خونه وحید اینها هم جمع شیم .. چه خوب همچنین خونه جدید شما ....

جزیره چهارشنبه 8 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 09:22 ق.ظ

هلاک نگاه مثبت ارش خان اَم یعنی.
بعدشم که اقا محسن شرمنده آ ولی به نظرتون دیگه خیلی جو غم انگیزانه ش، اشتباهی زیاد نشده بود؟؟؟؟؟؟ ،اون "برای همیشه" ش دیگه یه جورایی خیلی اغراقه. برای همیشه کجا میره اخه؟من نمیدونم شما چه جوی هستین ولی تو خانواده ی ما که هرکی جدیدا ازدواج کرد ه یه روز درمیون میره خونه ننه باباش، نمونه ش هم داداش خودم. بعد دیگه احساس دلتنگی اصن نمیمونه که
البته فک کنم اینطور که شما گفتین اقا وحید میخاد بره شهر دیگه که در اینصورت باز هم به مناسباتای مختلف میاد و میبینینشون اتتتتتتتفاقا عزیزتر هم میشه، شما هم که خب یه محله اینورتر اونورتر میخاین برین دیگه. پس دیگه خط اخر پستتون هم دیگه زیادی ....آره
خب بعد از ارزوی خوشبختی برای محبوب جان و اقا وحید و همچنین تبریک خونه ی نو شما، دیگه شرمونو از کامنت دونیتون کم میکنیم که خدایی ناکرده با این همه نظر مخالفِ
پستتون مورد خشم شما واقع نشیم.باتشکر

سایلنت چهارشنبه 8 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 09:49 ق.ظ http://no-aros.blogfa.com/

گریم گرفت
نمی دونم چرا!!

سایلنت چهارشنبه 8 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 10:11 ق.ظ

این هدرتون خیلی برام معنی داره
با این که دلم بشدت می گیره اما نمی تونم چشم ازش بردارم..

آوا چهارشنبه 8 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 10:35 ق.ظ

الهی خوشبخت بشن وحیدخان
ومحبوب جان ِ عزیز......و الهی
شما هم هر جا میرید خداوند
پشت و پناهتون باشه و
این هدر.........سایه روشن
ابرهای آسمون زندگی که
بخش اعظمش رو ابرهای
چشم اشکی و دل بغضی
گرفته ونوپایی درجاده بی
انتهای زندگی..چقدر این
عکس با این آسمونش
بغض داشت...............
یاحق...

علی چهارشنبه 8 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 11:32 ق.ظ http://alirabiei.blogsky.com

الهی که خوشبخت بشن

عجب هدر زیبایی

دوست شما از جاده مخصوص چهارشنبه 8 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 11:36 ق.ظ

تحلیل بلاگی این پست :
جمله اول :
نوع جمله : خبری
معنا : داداشم داره زن می گیره
منظور : تبریک یادتون نره
تاثیر : خوشحالی مخاطب


جمله دوم :
نوع جمله : خبری
معنا : ما خونه خریدیم
منظور : کادو یادتون نره
تاثیر : خوشحالی مخاطب

جمله سوم :
نوع جمله : خبری
معنا : من نگرانم از رفتن عزیزانم
منظور :نویسنده به خاطر خوشحال کردن مخاطب در دوجمله قبل دارد انتقام می گیرد
تاثیر : نشد یه بار ما با دل خوش از این خونه بر گردیم

سرگیجه های کشــــــــــــدار چهارشنبه 8 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 12:42 ب.ظ http://fmpr.blogsky.com

چ غم انگیز !
هدر فوق العادست ...

فرزانه چهارشنبه 8 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 01:50 ب.ظ http://www.boloure-roya.blogfa.com

عروسی خان داداش مبارک
منزل نو مبارک
هرچقدر هم که شما دلتنگ باشی ما بازم شیرینی میخوایم.
(آیکون یه مخاطب پررررررت)
عکس هدر هم عااااااااااااالیه

پروین چهارشنبه 8 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 06:04 ب.ظ

دوست شما از جاده> مخصوص :)))))
عاااالی بود!

سمیرا چهارشنبه 8 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 08:46 ب.ظ http://nahavand.persianblog.ir

واسه چنین اتفاق قشنگی یعنی شروع یک زندگی تازه باید از ته دل شاد بود و آرزوی خوشبختی کرد...مخصوصا اینکه داداش دوماد هم باشی

دل آرام چهارشنبه 8 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 09:32 ب.ظ http://delaramam.blogsky.com

هوای دل ابری باشد و انتهای جاده ی زندگی ناپیدا و هم بازی هایی که پای بازی بودند ، روزی دیگر نباشند تا با "اسباب زندگی" زندگی کنند ...


برای وحید خان و محبوب نازنین آرزوی خوشبختی ، برای شما و مریم عزیز آرزوی بهروزی و برای باقی اعضای خانواده آرزوی سلامتی و طول عمر دارم .

نینا چهارشنبه 8 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 09:50 ب.ظ http://taleghani.persianblog.ir/

هرچی خیره پیش بیاد

بانوی اُردی بهشت چهارشنبه 8 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 11:44 ب.ظ http://zem-zeme.blogsky.com

مهم خوشبختیشونه... تبریک

بقیه ش هم درسته که عادی میشه اما ...
آره... رفتنشون درد داره...

+ هدر بی نظیره اما... اون سر دوچرخه که به سمت مخالف ِ نگاه ِ منه داره مغزمو داغون میکنه...یاد یه خاطره ی بد افتادم...

+ یه روزی هم بچه ی شما از خونه ی باباش میره... مگه نه؟
باید واسه اونروزا از الان تمرین کنین

تیراژه پنج‌شنبه 9 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 12:45 ق.ظ http://tirajehnote.blogfa.com/

لینک هدر این پست:

http://s3.picofile.com/file/7485165913/raahe_por_aah.jpg

محمد روغنی پنج‌شنبه 9 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 11:03 ق.ظ http://ordibeheshtii.blogfa.com/

درود

آخر این خطه ی پُر گُهر جای ماندن نیست. جایی هستیم که نه من و نه تو طعلق داریم بهش... بی صدا و آروم...

مهدی پژوم جمعه 10 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 12:49 ق.ظ

سلام آقا...
چه قدر دردناک بود همین سه سطر!

میس چهارشنبه 15 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 02:58 ب.ظ http://qorqorane.mihanblog.com

سلامت باشند و خوشبخت .....
من دوس دارم این هدر رو ببینم ..... نمیشه به هیچ وجه ؟:(

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.