پریشب که مریم خانه نبود و تنها خوابیدم قبل از اینکه خوابم ببرد داشتم به زوج ها و دوستان اطرافمان که این چن ساله از هم جدا شده اند و متاسفانه تعدادشان هم کم نیست فک میکردم ... معمولن اینطوری ست که زوجهای در آستانهء طلاق روزها و حتی ماههای آخر را در جنگ و جدال هستند اما مثلن بیایید یک حالت خیالی را فرض کنیم که یک زوج قرار است از هم جدا شوند و روزهای آخر خیلی هم اوکی و با همدیگر خوب هستند ! ... اگر قرار باشد یک همچین زوج خیالی ای برای آخرین روز با هم بودنشان برنامه بریزند چقدر کارشان سخت است ...
اگه وقت رفتن رسیده باشه کاری سختی نیست آقا محسن... مگر اینکه آدم خاطره بازی باشی و سخت باشه واست دل کندن از باهم بودن .. اقلا چند روز خوب که داشتن کنار هم نداشتن؟ مطئمنا شب آخر همه لحظه های با هم بودن .. لحظه های که دل تو دلشون نبود واسه به هم رسیدن و... دوره خواهد کرد....
من با اینکه دلم برای دوستانی که از همسرانشان جدا شده اند میسوزد، اما همیشه شجاعتشان را تحسین میکنم که در رابطهء بد و ناسالم باقی نمانده اند. کاری که بسیاری از زوج ها از روی ناچاری میکنند.
میتوانیم بعد جدایی شان را هم تصور کنیم که خوش خرم با هم بیرون بروند تلفنی صحبت کنند برای هم سوغاتی بیاورندو...
یک پایان تلخ بهتر از تلخ بی پایانه . . .
طلاق توو مردم ما خیلی سخت و بد هست اینجا کلا چی سخت نیست؟!
بعید می دونم تو اروپا به سختی و تلخی اینجا اتفاق بیفته! حتی توو فیلمها هم آدم می بینه که دو نفر بعد از طلاق باز هم با هم توو یه کافی شاپ قرار می ذارند یا برای مراسم تولد هم همدیگرو دعوت می کنند!
طلاق تو ایران برا خیلیا یعنی پایان زندگی... یعنی بدبختی متاسفانه..
اینجوریش رو هم دیدهم. اتفاقا خیلی هم رمانتیک! بودن با هم.
http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13910603000697
حتما این لینک رو دیدی
راستش در مورد طلاق یک زوج این حالتی که گفتید شبیه جمع اضداده
اگر اینمه از بودن در کنار هم عذاب کشیدند که میخواهند جدا شوند پس دیگر چه خوب و خوش و خرم روزهای اخر در کنار هم بودنی وقتی که تفاهم نداشته اند؟
اگر هم که زندگیشان مسالمت آمیز بوده و آنقدر با هم خوب بوده اند که حتی هنگام جدایی رابطه ی خوبی دارند پس طلاق چرا؟
کلا خود امر طلاق برای من همیشه یک فاجعه ی انسانی بوده..حالا بخواهد همراه با برنامه ریزی و توافقی و خوب و خوش باشد یا همراه با دعوا و دلخوری یا هرچه..
به هر حال طلاق طلاق است...البته بدیهیست که اگر مراحلش محترمانه برقرار شود از انزجارش کمی کاسته میشود .
نمیدونم....نظر خاصی ندارم
اما در کل فکرمیکنم تنهایی ِ
قبل از ازدواج خیــــــــــلی
به مراتب قشنگتر و بهتر
از تنهایی ِ بعد از ازدواج
باشه....................
یاحق...
معمولا اگه زوجها بتونن اخرین روزهای باهم بودنشون رو هم خوب باشن، کارشون به جدایی نمیکشه
و من فکر میکنم اگه قراره جدایی اتفاق بیفته، همون بهتر که به این خوبی و خوشی نباشه
اینطوری حداقل وقت دلتنگی و روزهای بعد جدایی چیزهایی هست که حداقل کمی مرهم برات باشه
شبیه این زوج خیالی که میگی من و شوهر سابقم بودیم. اولین باری که حرف جدایی زدیم روز قبلش مث اکثر جمعهها خونه مامانم مهمون بودیم و شبشم با دوستامون بیرون. حتی یک بار هم کسی ندیده بود جنگ و دعوا کنیم و برای خیلی از اطرافیانمون زوج مثال زدنی بودیم. از اولین حرف طلاق تا مهر خوردن تو شناسنامههامون هم کلن دو هفته طول کشید که یک هفتهش هم مراحل دادگاه بود.
البته این رو هم تاکید میکنم که تا روز آخر زندگی عاشقانه (و البته مث همه آدمها همراه با مشکل) داشتیم و فک نکنی قبلا طلاق عاطفی گرفته بودیم
ضمنا دیوانه هم نبودیم و خوشی هم زیر دلمون نزده بود