همیشه فقط بلدیم دیگران را مقصر نابسامانیهای جامعه بدانیم و زر مفت بزنیم و اصولن هیچگاه در هیچ مورد منفی و نامطلوبی خودمان را دخیل نمی دانیم و سرزنش و مواخذه نمی کنیم ... همیشهء خدا این دیگران هستند که آدم مزخرفها و بدمن های قصه های روزگار هستند انگار که این دیگران آدم فضایی هایی هستند از سیاره ای دیگر با یک چشم و سه تا گوش و پنج تا پا ... مثلن نمونه اش وضعیت تلاونگی و آشفته بازار مسکن ... شاید تا همین دیروز خود من با بغل بغل حرفهای دهن پر کن و استدلالهای افلاطونی و سبد سبد فحش و بد و بیراه ، یکی از منتقدین سینه چاک وضع موجود در بازار بلبشوی مسکن بودم و دندان گردی و بی وجدانی صاحبخانه ها و بی لیاقتی و بی کفایتی مسئولان و دست اندرکاران در حوزهء سیاست گذاری و نظارت را به باد استهزا و لعن و نفرین میگرفتم ولی امروز ظهر روی پشت بام شرکت موبایل بدست داشتم به این یارو مشاور املاکی تاکید میکردم که آپارتمانم را فلان میلیون کمتر نمیدهم آنهم به یک زوج یا نهایتن یک زوج با یک بچچهء کوچک ... آدمیزاد یک همچین ملغمهء ترمالی ست !
اینکه گاهی میبینم شبیه آدم بده ی بچگیام شدم خیلی از خودم بدم میاد...
ایول ایول خیلی مردی....
روضهء از کنار گود بخونم یه کم برات داداش خوبم.
زوج و نهایتاً یه بچه رو پائین هم نیومدی ازش، مهم نیست. توی خونهء کوچیک خانوادهء بزرگ زندگی کنند خونه ات رو خراب میکنند. اما اون فلان میلیون رو اگر تونستی کوتاه بیائی یه کم، کوتاه بیا. اینایی که اینجا نوشتی معنی اش اینه که اگر لازم بدونی کوتاه میائی خودت. احتیاج نیست کسی بهت گوشزد کنه. مطمئنم. اما خوب ... ما آدم زدن حرفهای نالازمیم. این هم روی بقیه ...
بعد هم
من یه جورایی ته دلم اطمینان دارم که تو جزو ملغمه های ترمال نیستی. بحث تعارف الکی و اینها نیست. اما خوب، آدم میفهمه دیگه ...
کاش همه اول از خودمون شروع کنیم...اما ادمایی مثل شما خیلی ی ی ی کمن که به این موضوعا حتی فکر بکنن چه برسه به عمل..!
مرتیکه .....پول دار .....زمین خوار .....فئودال ...خرده بورژا
کثیف . حالا هی خون ما مستاجرها رو بکن تو شیشه یه روزی از سقف خونت اویزانت میکنیم .
از طرف تمام مستاجرین بی نوا .....
سلام
دلتان خوش است ... در ناکجاآباد به دنبال چه میگردید ؟؟؟
مثله یه زنجیر به هم وصلیم و میچرخیم
بعله آقا
جامعه ی بیمار
انسان های بیمار پرورش میدهد!
نترس.
کاش همه اینقدر جرات داشتیم که اعتراف کنیم یه جاهایی آدم بده قصه خودمونیم!!
همیشه خودم متهم دادگاهی می شم که یه روزی قاضیش بودم! این چرخه ی زندگی منه! ولی باز یادم می ره زرتی قضاوت نکنم!گهی زین به پشت و گهی پشت به زین. حالا این آپارتمانو چند می دین ما هم بیایم پایتخت مستاجر بزرگ بلاگستان بشیم بعد تو رودرواسی گیر کنین رهن و اجاره نگیرین؟!
ژولیت جان برو تو صف لطفا، اینجا ادم زیاد برای مستاجر شدن آقا محسن، مگه نه ؟
)
آقا محسن اصلا یه مزایده بزار ببینیم که با بیشترین رهن و اجاره خونه اتون را اجاره میکنه
فکر کنم کلی ادم پیدا شه (آیکون سواستفاده از موقعیت بلاگستانی
من که در ترمال بودن خویشتن خویشم هیچ شک و شبهه ای ندارم . یعنی از جهل مرکب خارج شده ام به شدت!
اما این که می گویید خودمان مقصریم را قبول ندارم . خب چاره ای نیست توی یک وضعیت ترمال گلمال هم که باشی دخلت می آید . باورکنید ساختارها خیلی بیشتر از اون چیزی که فکرشو می کنیم ما را در خود مستحیل می کنند . در نتیجه وضعیت گلاب به روتون می دهد آدم گلاب به روتون و اینها!
قرار بود خودتون برید توش بشینین که اینجوری ظالم بازی درنیاری... با لحن آرش پیرزاده ای: اصغری! پخشش کن
ولی مبارک باشه
وقتی اقتصاد یه جامعه بیمار باشه همه چی مثل زنجیر به هم وصل میشه. دلیل این که صاحب خونه ها از فلان میلیون به یک ریال کمتر حاضر نمیشن اینه که خودشون هم هزار جور گرفتاری دارن. قسط وام هایی که دارن. بچه هایی که برای تحصیل و زندگی فرستادن خارج از کشور و حالا باید دلار خداتومن براشون بفرستن. اجاره خونه تنها درآمد زندگیشون هست و ................ به هر حال همه اینها یه اما هم داره که خیلی ها نه بهش فکر میکنن و نه دلشون میخواد که بهش فکر کنن. حداقل شما بهش فکر میکنی.
از صبح که خوندم این پست رو هی
دارم بهمین فکر میکنم.........که
درسته.که حرف حق جواب نداره
که باکامنت پروین بانوصد در صد
موافقم،که نمی خوام هندونه
بذارم یا دفاع ناشایست کنم
خدای نکرده ها،نه!امـــــــــا
مطمـــــــــــــــــــــــــــــئنا
شــما هم مثــــل خیلیای
دیگه تحــت فشاره که از
اون رنج قیمت پایین تر
نمیاین..که متــــــاسفانه
بـــــــــرخی دردسرهای
بعــــــــضی مستاجرین
باعث شده که خونه به
هــرکسی با هــــــــر
موقعـــــــــیتی اجاره
داده نشه...یاد زمان
دانشـجوییم افتادم
که میــرفتیم دنبال
خونه ....و تا اسم
دانـــشجو رو می
شـــنیدن صاحب
خونه ها،حتی با
اجاره بیشتر تن
به اجــــــاره به
دانشجو نمی
دادن....هی
هـــــــــــی
یادش بخیر.
یاحق...
من خونه اتون رو با دلار اجاره میکنم!! واسهء یه قرون بالا پایین هم باهاتون جرو بحث نمیکنم. قول میدم. اصلا فکرش را هم نمیکردم میشه مستاجر شما شد!!
حالا شما کدوم هستید از این نوشته هاتون ....
من تو جدیدترین مقصرام خدا رو گذاشتم اول لیست سیاهم گاهی اینقدر بدم میاد از این خوده الانم
محسن جان میخاستم ی غزل برات اینجا بذار نشد بیا به وبم بخونش مطمئنم خوشت میاد
خیلی شهامت و هنر میخواد نوشتن چنین پستی با چنین قلمی
بدون اینکه بوی ریا از آن به مشام برسد
کاری که فقط از شهریار بلاگستان بر میاید انگار
خانه ی خودتان مبارک
بالاخره ما جامعه را میسازیم یا جامعه ما را؟؟
محسن؟ واقعن خجالت آوره! البته برای خودم! لینک منو حذف کردی؟ من که هنوز نمردم!!!!
میلادخان تا مشتری نقد هست که به فقیر فقرا نگاه نمی کنن! آقا محسن مشتریتو دریاب که اقایون دم بخت اینجا خیال ورشون نداره که می تونن خونه رو بقاپن!
http://thirdeye.blogsky.com
یادم باشد لینک کنم ...
سلام بر استاد و تمام رفقا...
این ملغمه رو قبول دارم و می پسندم...الانه بعد 16 سال مستاجری و کسب تجربه خدمتون عرض میکنم که صاحب خونه ها تو مملکت ما فقط به فکر خودشونن و لا غیر....
یه صاب خونم می گفت (برا اضافه کردن و تمدید قرارداد) ..
می گفت بزا ببینم مجید برا دانشگاش چقد پول می خواد ؟!!!
اون یکی میخواد قسطای بانک و خونه و دانشگاه دخترش رو محاسبه کنه و از بغل من مستاجر در بیاره و ....
در این خصوص میشه یه پست جالب و سریالی نوشت....
ولی کلا بجای کنکاش و یافتن مقصر و مشکل اصلی ، افتادیم به جون هم...تو اقشار دیگه هم مصداق داره ...راننده تاکسی به بهانه قیمت بنزین از همه دوبله و سوبله و...میگیره..قصاب به یه نوعی و همین طور هر قشر وشغلی برا خودش یه بهونه ای تراشیده ...
ببخشید طولانی شد...
عذر خواهم...تا بعد...
محسن خان من شنیدم شیرازیا (مدیونید فکر کنید منظورم ژولیت) اصلا آدم های خوش حسابی نیستن و خیلی دیر به دیر اجاره اشونو میدن
آخه شنیدم خیلی خوش حسابه
حالا از من گفتن بود، خواستید اجاره بدید توصیه میکنم به یه جون تپل دم بخت خونتون اجاره بدید