راستش زیاد ربطی نداشت اولا این عکس اصلا شباهتی به اقازاده ها نداره - ثانیا دست به پالتوش نمیکشه - ثالثا روزی که گذر پوست به دباغ خونه بیفته اینا خیلی خوب بلدن چطور جیم بزنن . مگه اون یکی که ورافتاد - شاه و میگم - یه دونه از بچه هاش یا خانوادش گیر افتادن نه همه جیم زدن کارمنداش و بیچا ره هاش جا موندن
چه پارادوکس نابی ...
هدر و متن
محشرند هر دو ...
هرچند که پست تلخه اما هماهنگیش با عکس عالیه.
کاش ما هم تا اون روز باشیم و اون دباغ خونه رو ببینیم.
خیلی خوب بود...
امیدوار کننده بود...
می افته
سوخت و سوز نداره
سلام
میدونی چیه ؟؟؟
دیگه کسی پوست استفاده نمیکنه ... دیگه دباغ خونه ها تعطیلند ...ملت اسیر کالاهای چین و ماچین شده اند ...
از ماست که بر ماست ...
" بی خیال پوستهایی که داره کنده میشه"
کنده میشه ها!!
وای محسن خان خیلی
قشنگ بود.خیــــــلی
بی نظیــــــــــر بود.
مررررررررررررسی
یاحق...
حرف دلم بود...
خیلی جالب.. هماهنگی عکس و نوشته ..
ای کاش اون یه روز نزدیک باشه
تا کامل وستمون کنده نشده...
غم انگیز بودن زندگی اونقدر وسیع که سایه شو رو تموم امیدواری ها کشیده
ای جااااااااااااااااااااااااااااااااااان.پستو میگماااا .
اصن چی بود این پست
همچین اساسی کِیف کردماااااااااا،اصن یه وضی
ایول الله به شما
راستش زیاد ربطی نداشت اولا این عکس اصلا شباهتی به اقازاده ها نداره - ثانیا دست به پالتوش نمیکشه - ثالثا روزی که گذر پوست به دباغ خونه بیفته اینا خیلی خوب بلدن چطور جیم بزنن . مگه اون یکی که ورافتاد - شاه و میگم - یه دونه از بچه هاش یا خانوادش گیر افتادن نه همه جیم زدن کارمنداش و بیچا ره هاش جا موندن
بله بله ،دل قوی داریم که سحر نزدیک است.