یک: از سورپرایزهای عید امسال برای من اولی دیدار پروین بانو بود که از کانادا تشریف آورده اند ... اولین باری بود که به کسی چنین حسی داشتم ... حس یک خواهر بزرگتر از نسل گل و گلاب و گلابتون ... از نسل آب و آینه و آفتاب ... بی نظیر بود دیدارشان ... الهی همیشه سلامت باشند و سایه شان بر سر ما و بلاگستان مستدام ... و دومین سورپرایز شنیدن صدای رضا سیرجانی عزیز بود که تازه از مالزی رسیده که صداش من را ببرد به آن روزهای شیرین سپری شده ...
.
دو: چقد حیف که ندا برندهء آکادمی نشد با آن صدای روح نواز و آن شخصیت انرژیک و زلال ...
.
سه: دو روز از عید و سال 92 گذشت و با حرف مریم که میگوید « چشم بهم بزنیم دوم فروردین 93 هم از راه میرسد » من به این فک میکنم حالا که دوم فروردین سال بعد شاید سالم نباشیم ، شاید کنار هم نباشیم و شاید اصلن نباشیم پس کاش این روزها برای همه بهترین باشد ...
.
چار: دققت کردید ما جوانهای ازدواج کرده فامیل - با بچچه و بی بچچه - سالی یکبار در عید دیدنی های خانهء بزرگترهای فامیل همدیگر را می بینیم ؟ خدایی چه نسل داغونی هستیم ما ...
اول
اولین کامنت اولین پست سال 92 ثبت شد به نام خودمان
۳-انشالا که حالا حالاها دوم فروردینها باشید،
سالم و سرحال ولی واقعا ای کاش این روزها برای همه بهترین باشد
اول اینکه دیدار با پروین خانوم افتخار بزرگی بود
ممنون از دل آرام و سمیرا خانوم که زحمت این برنامه رو کشیدند . اون شب از تک تک مهمونها انرژی مثبت گرفتم و این خیلی کم پیش میاد که توی یه جمع با نفرات زیاد تو تک تک افراد رو دوست داشته باشی و هیچکدوم بهت حس منفی ندن . ممنونم از پروین خانوم عزیز و امیدوارم سفر بعدیشون افتخار بدن و به منزلمون تشریف بیارن . مادرم وقتی فهمید دیدمشون انقدر غصه خورد که ای کاش اونم اونجا بود .
دوما :راستش اصلا صدای ندا رو دوست نداشتم و این کاملا سلیقه ایه
پیروزی ارمیا رو به خودم و همه طرفداراش تبریک و به همسر عزیزم مهربان تسلیت میگم . هررررررررررررر
سوما : ایشالا که صد سال دیگه بیاد و از این عیدها دور هم باشیم و کلپچ بزنیم تو رگ
چهارما : به شخصه زیاد با افراد فامیلم حال نمی کنم و ترجیح میدم همون سالی یکبار هم زیارتشون نکنم . این یک فقره استثنائا نه تنها برام حسرت آور نیست بلکه خیلی هم خوشحالم .
بابک جان یه فرصتی میدادی ما هم میتونستیم کامنت ثبت کنیما
خدا پروین خانم عزیز رو حفظ کنن واقعا که انقدر دوستداشتنی هستن. و امیدوارم تا پایان سال سورپرایزهای فوق العاده عالی براتون اتفاق بیوفته.
امیدوارم که روزهای خوبی رو در کنار هم سالیان سال با تن سالم و دل شاد سپری کنید.
با هر چهار گزینه موافقم ... مخصوصا یدن پروین جان عزیز که فوق العاده بود و ممنون دل آرام و مامان گلش ...
و ... هرچند که قبلا بهت تبریک گفتم ... اما ... سال نوت مبارک عزیزم ... امیدوارم سال خوبی در پیش رو داشته باشی ....................
سوما : اون "کلپچ" رو من هم هستم!
چهارما : بنده معتقدم بهتر است با حفظ یک سری حرمتهای اولیه اما وقت و عمرمان را با کسانی بگذرانیم که بیشتر همپیاله و همراه هستیم. مسلما دوستی که یک سال بیشتر نیست رفاقت دارید اما هم دل است را بیشتر باید دید تا فلان فرد از اقوام شاید حتی نزدیک که اما فرسنگ ها دل و فکر و خمیره تان با هم توفیر و فاصله دارد.
دوما : صدای ندا را شاید اما حرکاتش را زیاد نمیپسندیدم. شاید به خاطر فرهنگی که خانواده برایم جا انداخته اند . نمیدانم..بیشتر ارمیا به دلم مینشست. کاری هم به این ندارم که شاید بعضی ها رگ به دل نشستن را خوب بلدند.
اما از نظر صدا به نظرم امیرحسین بهترین بود. و چقدر این عکدمی!!! حواشی دارد..مخصوصا امسال که اوووووه!
و ..اولا : برای من هم یکی از بهترین خاطرات سال 91 مهمانی دل آرام و دیدار پروین خانم بود. ممنون از دل آرام و سمیرا بانو و پروین بانوی عزیز و تک تک دوستانی که حضور داشتند و دیدارشان خاطره ای خوب.
تا باشد به این بهانه ها کنار هم بودن ها باشد و دل ها همه خوش و لب ها خندان.
می گما ... تو این روزهای تعطیلی ... می شه که مثل قدیما وبلاگ نویسا رو یه جایی ... مثلا خونمون ... دور هم جمع کنی ... هوم !؟
اینکه ما نسل ...(هر چی که اسممون رو میزارن )اینطور از خونواده هامون دوریم یه فاجعه است
فکر میکنم خانواده هر چه قدر هم که اشکالاتی داشته باشن به از غریبه هان
دیدن پروین خانم و جمع دوستان بهترین اتفاق برای تموم شدن سال کهنه بود ...
خدا رو شکر می کنم که ندا برنده نشد ...
امیدوارم سال خوبی داشته باشید و سال های سال سلامت و شاد باشید ...
من عاشق دور هم بودن های فامیلی هستم هر چند که مابینشون کسایی پیدا می شن که خوب سوهان روح هستن ولی هر چی بشه هم خونن و من ته تهش بازم دوسشون دارم ... حیف که فرصت ها خیلی کمه ...
منم امیدوارم این روزها برای همه بهترین باشد!
دیدار پروین خانم که محشر بود، الحق و الانصاف
و البته دیدن دوستان دیگه هم خیلی خیلی چسبید (از اینش اصلا نمیشه گذشت)
در مورد صدای نداهم باید اعتراف کنم خیلی باهاتون موافقم، هرچند وقتی امیرحسین و روشنک حذف شدن هم افسوس خوردم
اما متعقد بودم صدای ندا جنسش جنس تازه ایه، مخصوصا با اون کار مولاناشو خیلی حال کردم
در مورد ایتم های دیگه هم شما لپ مطلب رو بیان کردید
سلام محسن جان
نوروزت مبارک ...
من یکی از اعضای پرتابه هستم. می دونی بعضی وقتا یه سری حرفا هستن که نه می شه تو وبلاگ نوشتشون ( یعنی به اندازه ی یه پست وبلاگ نیستن) و نه دوست داری از بین برن...
من اومدم بهت بگم که پرتابه دقیقا جائیه واسه این حرفا یعنی می تونی تو پرتاب های 198 کاراکتری همه ی حرفای مینیمالت رو بنویسی
ما تو پرتابه کپی پیست نمی کنیم و خوشحال میشیم که تو هم بیای تو جمع ما و از نوشته هات بهره مندمون کنی...
منتظرتیم
سلام
سال نو مبارک
هنوز هم مثل همیشه مدل نوشتن و شخصیتتون رو دوست دارم....پایدار باشین
در ضمن منم
ندا رو میپسندیدم
سال نو مبـــــــــــــــارک.
برای من هم ملاقات دوستان تو روزهای آخر سال یه زنگ تفریح عالی بود. امیدوارم که همه دوستان برقرار و دلخوش باشن.
سلام و عیدتون مبارک
منم ندا رو خیلی دوست داشتم و برام غیر قابل باور بود سوم شدنش...ولی امسال از همون اول با حذف روشنا و آدرین معلوم بود یه جای کار میلنگه...و برنده شدن ارمیا هم به نظرم بیشتر س ی ا س ی بود تا هنری!!!!