سلام
خوبی آقا محسن
میگم ۶-۷ سال پیش یه غزل توی وبلاگتون خوندم با این مضمون
؛پشت این پنجره باران قشنگیست گلم؛
از خودتون بوووود؟؟؟
اگه شعر شما بود که امروز من توی یه وبلاگ دیدم به اسم یه نفر دیگه ثبت شده بود
ناراحت شدم که به همین راحتی بعضیا می تونن اسم رو عوض کنن
خلاصه اینکه
یهو هوای شما رو کردیم و سالهای پیش رو
گفتم یه سلامی خدمتون عرض کنم
خیلی خیلی ما مخلصیم
فعلا یا علی
http://tabassomikon.blogsky.com
تعبیر جالبی بود ...مثل همیشه خوشمان امد ...
چه دستشویی قشنگ و نقلی و تروتمیزی
آدم دوست داره از شیرش هی به صورتش آب خنک بپاشه
اوضاتون مرتب باشه همیشه به حق پنش تن
شما دیشب تو خوابم بودین...
این روزا چقد بلاگستانیا رو تو خواب میبینم....
تو هنوزم آخررررررشی
بدون اغراق...
وای چه تعبیر خووووووبی
و یه جورایی این یادآوری
خاطرات ته دل آدموگرم
می کنه....حس های
خوب خوب میده ....
مررررررررررررررسی
یاحق...
سلام
خوبی آقا محسن
میگم ۶-۷ سال پیش یه غزل توی وبلاگتون خوندم با این مضمون
؛پشت این پنجره باران قشنگیست گلم؛
از خودتون بوووود؟؟؟
اگه شعر شما بود که امروز من توی یه وبلاگ دیدم به اسم یه نفر دیگه ثبت شده بود
ناراحت شدم که به همین راحتی بعضیا می تونن اسم رو عوض کنن
خلاصه اینکه
یهو هوای شما رو کردیم و سالهای پیش رو
گفتم یه سلامی خدمتون عرض کنم
خیلی خیلی ما مخلصیم
فعلا یا علی
سلام
مثل همیشه حق مطلبو ادا کردین
عالی بود
و ممنون برای معرفی وبلاگ
لذت های مازوخیسم گونه رو همیشه دوست دارم با اینکه ریش ندارم!!!
با اینکه تا حالا از افتر شیو استفاده نکردم اما کاملا درک میکنم این پست رو.مرسی از تعبیر زیبایتون
دلم ریش خواست و چشیدن این مززه را ...
ممنون که مرا قابل دانسته اید :)
من الان با خوندن اون خاطره و اومدن یه سری خاطره ها به ذهنم دقیقا متوجه شدم افتر شیو چه مزه ای میده
پست با اون عکس افترشیو آبی خیلی چسبید آقا..کلا خنکمون شد
چرا عکس عوض شد؟ ینی ربط عکس رو به خاطرات شما نفهمیدم! آیکن تیراژه و سوالاش!
البته اگه افت شیوت گم نشده باشه بین خاطرات گیج و مبهم