آدمهای کم حافظه معمولن روی دستشان یک ضبدر می زنند که با دیدن آن یادشان بیفتد که کار مهمی داشته اند ... بعد خب مثل بچه آدم فک میکنند و آن کار مهم یادشان می آید ... ولی آدمهای بی حافظه ای مثل من کارشان با یک ضبدر راه نمی افتد ! ... من عادت دارم معمولن یکی دو حرف از حروف اول کلمات آن کارهایی که نباید یادم برود را روی دستم می نویسم ! ... که البته بعضی وختها حتی همین حروف هم کمکی بهم نمی کنند ! ... خنده دار است ولی من برای نوشتن این حروف روی دستم خیلی ذوق و وخت می گذارم ! ... یکجورایی طراحی شان می کنم ... راستش نقاشیبازی جالب و لذذت بخشی ست برای من ... برای اینکه هنر تایپوگرافی مان را جلوی شما به نمایش بگذاریم ! و قضیه روشنتر بشود چن نمونه را برایتان مثال می زنم :
-
۱- هماهنگی با زارع ( دوستم ) برای بنزین !
۲- خرید کاغذ A4 ( چار بسته ! )
3- کیفمو ( از صندوق عقب ) برداشتم ؟!
4- امروز می ریم خونهء ...... اینا یا نه ؟!
5- گرفتن ( برگ تشخیص ) دارایی !
6- جوراب ( برای ) مهمانی ( مریم با خودش بیاورد ! )
7- مرخصی - یک روز ( جلوتر بگویم ! )
-
8- تماس با تاکسیرانی !
9- صبح ادارهء ارشاد اسلامی !
10- کفاشی ( صندل های ) مریم !
11- پول برق ( به مامان ! )
12- فولی ماشین و پارگی تسمه !
13- یک لایه یا لایه دار ؟ ( فایل زرماکارون ! )
14- مراجعه به تاکسیرانی !
-
۱۵- ( قیمت ) ریموت ( درب شرکت چند است ؟! )
16- سوال ( از حسابدار شرکت ! )
17- برگرداندن مدارکِ ( مالیات به مالک دفتر ! )
18- فلافل - کاهو - فلفل ( دُلمه ای ! )
19- تاکسیرانی فرصت ( آخر ! )
20- طراحی مُهر ( برای ) تابلوساز شرکت !
21- کیو ( می خواستم ) لینک کنم ؟!
-
***
پی نوشت :
البته معمولن اینطوری است که بین شکل و طراحی حروف با موضوع مربوطه هم یک شباهتهایی ایجاد می کنم که توضیح دادنش برای شما بی مززه و از حوصلهء این مقال خارج است !
-