امروز دو تا صحنه دیدیم که فکّمان را تا نزدیکی های زمین پایین آورد ! ... لذا چون دوست داریم شادیهایمان را با شما تقسیم کنیم برایتان تعریفشان می کنیم انشالله تعالا که حظ دنیوی و اجر اخروی به میزان لازم عایدتان بگردد ! ... اولی توی پیاده روی خیابان عباس آباد نرسیده به ولیعصر بود که صبح کلهء سحر ناشتا یک آقا پسر ریش پرفسوری و یک خانم جوان داشتند در حین قدم زدن از هم لب می ستاندند ستاندنی ها ! ... دومی هم عصر سر دوراهی یوسف آباد بود که یک خانم جوانِ به چشم خواهری خوش بر و رو ، داشت گردن یک خانم جوان خوش بر و روتر از خودش را لیس می زد ! ... به جان خودم عین واقع عرض می کنم ! ... بعد از رویت این دو صحنه از امت همیشه در صحنه ، با همان فک چسبیده به زمین که در ابتدای این سطور ذکرش رفت فکری شدیم که نکند اینها از علائم ظهور زود هنگام و یا در شرف حدوث و وقوع بودن روز قیامت باشد !
اول...
ما هم که ندیدیم داریم می خونیم فکمون افتاد چه برسه به شما
د بابا حالا باس عکس می گرفتی دیگه! پ اون دوربین هزااار مگا پیکسلی به چه درد می خوره وقتی از یه لیس عکس نگیره!
جل الخالق !!!!!!!!!!
دیگه ما هم داریم می ریم قاطی بلاد ِ کُفریا !!!!
چه بااااااااااااااااااااانمک !!!!!!
دلیل اصلی طهور همیناس !
عجب
بنده هم چنر روز پیش ها در حین رانندگی چنین صحنه ایی مشاهده کردم
ماشین جلویم یک عدد ماتیز
خانوم و اقای سرنشین حین رانندگی در اتوبان نیایش چنان لب میستاندن که نگو
تازه خانوم هی اقاهه رو اذیت میکرد اولش بههش نمیداد
یه مطلب دیگه این خانوم زبون دراز داره جانشین بهنام میشه
بهنامکجایی که اولیتو کشتن
استاد شک نکن... نزدیکه...هم ظهور هم قیامت...از علائمش هم علاوه بر این هایی که شما رویت فرمودید میتوان اشاره کرد به این آکادمی جناب کیامهر که جماعت وبلاگستان رو این چنین....!دجال دجال که میگن همین است دیگر...استغفر ا...!!!راستی چرا اسم شما و مریم بانو توی لیست نیست؟
Dorooooooooooooooooooooooooooooooood
age be in neshaneha bod va ba in neshaneha roze rastakhiz dar shorof.. pas bayad gharnha pish inja ghiamatha mishod ghiamati... Amma khodaish in sahneye lab setandane bayad kheli jaleb bashe onam dar on mogheiate makani.. dame on javane rish porfosoriye shoja garmmmmmmmmmmmmmmmmmm
خیابون عباس آبادیه خیلی جالب بود. خوبه جوونهای عاشق هر جا هوس کردند بتونن هم رو ماچ کنند.
اما اون یوسف آبادیه مشکوک میزد. مطمینی بستنی ای جیزی نریخته بوده رو گردن خانومه، بعد دوستش داشته تمیزش می کرده؟
از شوخی گذشته، من چند وقت پیش توی یکی از خیابونهای تورنتو، ساعت های حدود پنج بعد از ظهر که حسابی شلوغه، کنار پیاده رو دوتا دختر جوون رو دیدم که داشتند فارغ از جهان و جهانیان مغازله و معاشقه و ..... میکردند. با اینکه سعی میکنم مردم رو بخاطر انتخابهای شخصی زنگی اشون هیچ وقت قضاوت نکنم، اما بنظرم خیلی صحنهء نامناسب و awkward ی اومد.
این حس رو تو بقیه هم دیدم.
نمیدونم در موردی که تو دیدی هم همینجوری بود یا مردم اوکی بودند با این مساله.
Hayyyyyyyyyyyyyyyyyyy beladiane kofr, be beladaye ma khosh omadin, bad hey begin Iran jaye zendegi nist
چه جالب یاد یه صحنه افتادم چند سال پیش تو بلوار قائم
سمنان بلا نسبت خراب شده که دوتا آقا پسر تو سرمای زمستون بهم چسبیده بودنو ما هم کوررر عینک نبرده
بودیم کلی وایسادیم از دور دقت کردیم کاینا چه غلطی دارن می کنن که بعد که دوزاریه افتاد دوتا پاداشتیم
دوتام قرض گرفتیمو در رفتیم.بد زمونه ای شده ها
نمیدونم چرا عوض دختر این دوتا خنگا بهم
چسبیده بودن!!! واقعا!!!
یاحق...
hala boosidan eb nadare vali dovomish o vaghean didin?! ye zare kasife vasate khiaboon !
rasti ba taakhir, ghadame fereshte ye koochooloo be khoonevade ye shoma mobarak :)
حدود محل کار من تو مسیر شماست!
از امروز ۴ تا چشم اضافه قرض میکنم واسه شکار صحنه!
سلام
نوش جونشون ولی یوسف آبادیه چندش بود
صبت بخیر
پیاده روی عباس آباد بامزه بود اتفاقن
سلااااام و عرض ارادت...
آقا فکتون سالمه؟دچار کشیدگی عضلات صورت نشدین که خدای ناکرده؟منکه صورتم کش اومد خداییش!
چه مملکت آزادی داشتیم و نمیدونستیم!
ظهور زود هنگام؟!تا همین الانش هم کلی دیر شده که به همچین صحنه هایی رسیدیم!وا اسفااااا....این بود آرمانهای ما؟
مطمئنی امروز اصولا از خونه بیرون رفتی ؟
الان این چی بود جناب امین زاده ؟!
متلک بود !
تیکه بود !
انتقاد بود !
اعتراض بود !
ضدحال بود !
برجک پیاده کنی بود !
دغل پیشه روسیاه کنی بود !
دروغگو رسوا کنی بود !
مچ گیری بود !
زبل خان بازی بود !
منو نیگا خیلی باهوشم بود !
مبارزه با تشویش اذهان عمومی بود !
دفاع از جایگاه ظهور و قیامت بود !
صیانت از کیان جمهوری اسلامی بود !
چیچی بود بلاخره ؟!!
یک کامنت مفصل دیگر هم
نوشته بودم که منصرف شدم از ارسالش
چون یک درصد احتمال دادم
شاید منظورتونو خوب متوجه نشده باشم !
تازگیا تو یوسف آباد از این صحنه ها زیاد می بینن. می گم نکنه اون ورا انقلاب شده؟!
چرا اکثر خانمها گفتن چندش و کثیف و حال بهم زن بوده ولی آقایون نگفتن؟چرا همه با وجود ادعای روشنفکری و آزادی قایل بودن برای همه، بازهم مخالفت میکنن با چنین مساله ای؟
این پیام خصوصی است.
یعنی فقط من بخونمش ؟!
فک کنم دقیق نخوندین کامنتا رو محمد عزیز
خانومایی که گفتن چندش
صرفن منظورشون یوسف آباد بوده و نه عباس آباد !
من خودم بالشخصه خالق متعدد صحنه هایی از این دست بودم ... دیدن چشمهای از حدقه در اومده ی ملت ؛ خیلی خنده دار و گریه دار بود توامان... یک صحنه که در وسط چارراه امیرآباد ساختیم که راننده ی یه ماشین از پشت چراغ قرمز اومد پایین تا وسطای چارراه که مثلن منو دستگیر کنه...هاهاها...خیلی حال میده این هنجارشکنی ها... حمید هم یه خاطره از ایرانسل میگفت...همیشه تو یادمه...خیلی خوبه...خیلی...
سلام دادا محسن.. صبح شوما بخیر
صحنه ی اول: نمیدونم چرا این قضیه رو آزاد نمیذارن! فک میکنن هر چی زد و بند کنن و جلوشو بگیرن بهتره.. خب نیست دیگه.. میشه مثلن یواشکی کاری! میشه خالی کردن عقده توخیابون..
صحنه ی دوم: شاید از نظر اکثر آدما چندش باشه.. ولی من چرا چندش؟! شاید واقعن یه امر طبیعیه باشه.. این قضیه توکشورای دیگه وجود داره.. اینجاست که رو همه چیز سرپوش میذاره.. شاید چون به ما یاد دادند که بده ما هم حالمون از این کار بهم میخوره..
سلام
اوه اوه
فکر کنم با دیدن این صحنه ها اگر کمی خوابالود هم بودین خواب از سرتون پریده!!
الان فک من نیاز به عمل پیدا کرد از فرط چسبیدن به زمین
من منظورم همون یوسف آباد بود.بیشتر یه جور تابو ست به نظر من.البته میدونم که توی مملکت کنونی این ناهنجاریه.اما توی جمعهای کوچکتر و روشنتر نباس ناهنجاری باشه.اونا هم حق دارن.
سلام قربان زیاده عرضی نیست
در چه موردی وانیا بانو ؟!
درمورد عباس آباد و یوسف آباد ؟!!
لطفن آدرس ایمیلت رو بده
هی وای من!!! اینقدر از این صحنه ها تو شیراز زیاده که اگه به فرمایش آقایون ریش دار بی ریشه بخواد زلزله بیاد شیرازیا می شن ژاپنی!!!
محسن دارم میام سمت شرکتت
وقتی رسیدم اس ام اس میدم سربع بیای پایین گردتنو لیس بزنم . اوکی هانی؟؟؟؟
به به
..پس منظور از پیاده شدن فک..همانا شاد شدن است ؟!..
..من تعبیر دیگه ای داشتم..فکرمیکردم منظور حالم گرفته شد..است..
آقا این عشرتکده ها رو جمع کردن ... ملت هم موندن وسط خیابون...
خونه خالی گیر نمیاد این روزها...
مامان بابا ها همش خونه اند...
بابا اینام دل داشتن شما چرا جناب کرگدن نسل سومی
...اما اون دوتا خانوما که خب چندشششششششششششششش
لایک به نظر پرشان!


خب اگه خونه هاشون مکان بود که نمیومدن بیرون دیگه...
من مخالف این حرکتها نیستم ولی خب هرچیزی هم هنجاری داره...
به هر حال ما هم کفمان برید به جان مولا!!!
من مدل عباس ابادی تا دلت بخواد دیدم ولی یوسف ابادی دیگه خیلی فجیعه حالم بد شد
من بودم می رفتم جلو کارتشونو می گرفت توقیف می کردم که تو یه مکان عمومی از این چندش بازیا در میارن تازه اگه کارت داشته باشن
"صحنه را دیدم ...
بر خود لرزیدم ...
از عمق فاجعه گویا
ناخواسته قدری ...یدم"
صحنه اول ؛ شاید از نشانه ها ی ظهور آقا باشه ؛ ولی صحنه دوم قطعن از نشانه های ظهور خداست.
شک نکن.
وای نگید عموی نوظهور




این حرفها کراهت داره
مملکت اسلامیه الان شما اسلام رو گذاشتید رو ویبره با این نوشته
اینجا و این حرفها
تازه شما خوبش رو دیدید
چند وقت پیش هوا بارونی بود و می بارید خفن
دو نفر هم از خدا خواسته هوا از این رومنس تر پیدا نکرده بودن زیر بارون به قول شما در ملاعام چه لبی می ستاندن
فقط یه سوال فنی الان پیش اومده؟
این دختره تو این عکس چه جوری خودش رو به اون بالا رسونده؟ نکنه از اون بالا اومده پایین؟
خوب بچه است دیگه سوال براش پیش می یاد
jalal khaleeeeeeeeeegh
rastesh doyomi ro bavar nemikonam
اولولون جان
منظورم این بود که نکنه خواب موندی و این چیزا رو خواب دیدی ؟
من یه سوال دارم دوست دارم همه نظر بدن
آیا هم جنس بازها بیمارند یا منحرفند؟ من خودم جواشو نمی دونم
محسن خدا دوستت داره که خواسته توی زندگی ت همچین چیزهایی ببینی. به خصوص مورد دوم خیلی زیباست. محسن؟ چطوری لیس می زد حالا؟ مگه دختره روسری نداشت؟ شاید بستنی ریخته بوده داشته پاک می کرده. جوابمو بده ها. می یام ببینم جوابمو دادی یا نه.
میرزا قلمدون رسید دم شرکتت؟ خبرم کن ببینم چی شد دم در شرکت.
والا نه بیمارن نه منحرف ...
ما یه هم خدمتی داشتیم ...
دگر باش تشریف داشتن ایشون !!!
(البته اینکه از کجا فهمیدیم هم جریااااااان داره هاااااا )
... !!!!!!!!!!!!!
از اون جریاناااااا
خلاصه کلی دوری میجستیم از این آقا
بچه ی خیلی باحالی بودددددددا
ولی خب دیگهههه
فوق العاده خطر ناکککککککک هم بود !!!
اینو میخواستم بگم که نه بیمارن
نه منحرف ...
خب اینجوری بگم
که
دست خودشون نیست
شایدم باشه
(من چه بدونم خبببب !؟)
اگه مردی برو از خودش بپرس !!!!
در هر صورت
حتی با اینکه یک بار ایشون در بازی والیبال پیشنهادی به این شرح(البته برای شوخی) از خودشون به دوست برد پیت منشانه ی ما در وکردن که:
تو بیا دفاع زیر تور وایسا ...
منم تور .... !!!!
...
خداروشکر که ما تونستیم در مقابل این عوامل استکبار و گرگ پیر استعمار انگل.یس خائن ... با تمسک جستن به دامن گل منگل.یه ولای.ت پایداری از خودمون در وکنیم و به شعار با مسمای بیسج مدرسه.عشق است رنگ و بوی جدیدی بدیم که امید است مورد لطف ایزدی واقع شود !
با تشکر
مخاطب خاموش
(راستش روشن بودیما قبلا تراااااااا
ولی خب دیگه
پول امام زمون ما رو آب (مجاز از قبض آب) برد !!!
و دیگه برا گاز پول نداریم که خودمونو اینجا رووووشنننن کونیم !!
نه خاک به سرم ببخشید کونیم نه هاااااااا ... کنیم !!!)