۱- راضیه
۲- هیشکی
۳- فرزانه
۴- کودک فهیم
۵- مریم
۶- خودم
۷- علی
۸- هاله
۹- مهربان
۱۰- بابک
۱۱- حبیب
۱۲- فسیل
۱۳- شمیم یار
۱۴- گل گیسو
۱۵- پرنسس بانو
۱۶- محسن پاییز بلند
۱۷- آلن
۱۸- محدثه
۱۹- مریم میم
۲۰- اردیبهشتی
۲۱- سیمین
۲۲- محبوب
۲۳- علیرضا
۲۴- بابا محمود
۲۵- عاطفه
۲۶- مهدیه
۲۷- باران
۲۸- داود پور امینی
۲۹- میلاد
۳۰- ابی
۳۱- نوا
۳۲- مجید
۳۳- سمیه
۳۴- پروین بانو
۳۵- جزیره
۳۶- فرشته
۳۷- بی نشون
۳۸- تیراژه
۳۹- صدف
۴۰- وانیا
سلام محسن مرسی که عکسهمنم گذاشتی واقعا خسته نباشی
مرسی بچه ها که شرکت کردین بازم یه خاطره ی خوب شد
برام دعا کنید
بچه ها ابجی وانیا اومده
وای ی ی ی
سلام وانیااااااااااااااااا
تیراژه من بستنی شاتوت میخورم داری؟
بچه ها جای ممد خالیه
اصلا نیما با جفتش قشنگه!
چشم وانیا جان دعا می کنیم
این گوشیت چرا عوض نمیشه؟!؟
سیمین جانم قدم همه شما رو چشمم
فقط بی زحمت بذارین کار چای ها و این سیبیل کلفت های عزیز تموم شه بعدا خدمت شما و منصوره جان و آنا و عارفه و الهام میرسم!
ممنون از همه...تیراژه جان..الهام جان...منصوره جان...آناجان و...
و اما تو نیما خان جان...
باز مگه من تو رو نبینم(آیکون تهدید تو خالی)
من فکر کردم خود بهار فرستاده اولندش..
دومندش هم ممنون برا محل کار...می خواستم جشن آخر سال دعوتت کنم مدرسه...ملغی شد
وانیا جانم خسته نباشی دختر...ایشالا که همه چی به خوبی و خوشی تموم میشه گلم
سیمین جون قرار من بستنی بدم!
بی زحمت سفارشتون و به من بدین!
تیراژه مسئول چایی و قند!
نه نفرستاده بهار بانو. خودت یه زحمتی بکش
حالا اگه میشه کیکی چیزی بود، منم دعوت کن !
سلام میلاد جان
مرسی آنا عزیزم
این گوشی قراره به تاریخ بپیونده
با هیچی مثه این راحت نیسم
خیلی حرف دارم باهات خواهر
بدجوری این روزها هی یادم میای
دلم میگفت انگار یه چیزی هست
حتما حتما حتما برات دعا می کنم
فاطمه بانو همون بهتر که این نیما بره مدرسه س دخترونه..حیف که الان دیگه نفس های اخرشه...وگرنه مدل خوبی میشد برای زنگای نقاشی!!
تیراژه چرا سیانور ریختی؟
قرص برنج بهتره.میخوای برات بیارم؟
سلام تیراژه بانو عزیزم
مرسی بچه ها یه دنیا دوستون دارم
کیک و جشن وموسیقی و شعبده بازی و....
هیشکی و عاطفه کجان؟
کسی نمی خواد این عکسا رو تفسیر کنه؟
جای حمید چند ضلعی هم به شدت خالیه...امیدوارم ظهور کنه!
وایستید بببینم این تیراژه با اون کافه اش طبق دستور بهداشت قراره پلمپ بشه
الان نامه اش رسید
طبق قرار قانونی این کافه به دلیل زیادی مرتب بودن پلمپ است
وزارت بهداشت و درمان مرتبی
مرسی میلاد جان
مرسی که به یادم بودی داداشیه مهربونم
من خیلی از بازی های اینجا خاطره دارم...از جَوِ اینجا...از همه چیزش...انقدر ذوق کرده بودم سر اینکه دوباره قراره مثل قدیم اینجا بازی گذاشته بشه...تنها جایی که دوست داشتم در کامنتهاش با بچه ها صمیمی بشم و در مورد اون پست صحبت کنم اینجا بود...این اولین باریه که سه ساعت پشت کامپیوتر نشستم و دارم در مورد یک پست نظر می گذارم...اصلا گذر زمان رو حس نکردم...از بس تک تکتون خوب و زلالید...
سلام وانیا جونم....
تیراژه ب خدمت ما چ جوری میحوای برسی؟؟!
یا سیانور نباشه جان من!
قربون تو برم وانیا..خیلی گلی رفیق
سیمین مطمئنی قرص برنج اثرش بهتره؟
اگه اره یه گونی بده ..دستت درد نکنه خواهر..سیانورها تقلبی شدن انگار..دیر اثر میکنن!
مملکته داریم؟!!!
من هنوزم میگم به تیراژه اعتماد نکن. این گل آلوده !
پلمپ محل کاره هرکی خواستین با خودم به استناد مدرک تحصیلی و اون 2سال سابقه کارم هر مکان غیره بهداشتی رو پلمپ میکنم
میگم تیراژه جان جشن امسال شاید عموپورنگ رو دعوت کردیم...حتما نیمارو هم دعوت می کنم(آیکون فرار)
خسته نباشی منصوره جانم..منتظریم بخونیمش
نه الی جان..اون چای ها مخصوص سیبیل کلفتهای گرامیه
میلاد صبر کن قرص برنج داره میرسه..با اثر تضمینی سیمین بانوی عزیز
وانیا؟!!! اونجایی که قراره پلمپ بشه کافه ی منه ها!!
به همین زودی منو فروختی؟!!..هی هی روزگار..هی!
مرسی بچه های گل مرسی محسن
تو این شبه جمعه ی دلگیر خیلی سرحال اومدم بعده یه مدت نبودن چقدر کیف داد اینجا با شما بودن
نه تیراژه جون من فقط سوابق کاریمو به رخ کشیدم خانوم گل
کی به حرفه یه کارمنده زپرتی تارخ مصرف گذشته گوش میده
یا حق
آره کافه.قرص برنج نیم ساعته نابود میکنه.حتی با شستشوی معده هم زنده نمیمونه.به محضی که از گلو بره پایین کا تمومه.یه گونی با پیک برات میفرستم
فاطمه بانو میگم حالا که شما همشهری این بد مشدی هستین قربون دستت ادرس بده یه محموله بفرستم تو همون جشن بریز تو چای نیما
بلکه خدا خواست و فرجی شد و کل بلاگستان راحت شد از دست این جن بوداده!
تیراژه جانم منظورم از سه ساعت به همین صحبتهامون در بخش کامنتها بوداا.
به به ترکوندید اینجا رو که
سیمین صبر کن فاطمه بانو که ادرسو دادن میدم به تو که یهو محموله رو مستقیم بفرستی واسه ایشون که کمتر وقت تلف شه
گرچه تا حالا هم خیلی دیر شده برای به درک پیوستن این نیمای ملعون!
ایول به وانیا
خواهر جان لطف کن این کافه تیرازه رو پلمپ کنف هی می خواهد سیانور و قرص برنج به خورد ملت بده
سلاممم وانیا جان
میلاد جان صبر داشته باش برادر..فکر کردی پس الان قضیه ی ایدی ردو بدل کردن با سیمین الکی بود؟
اون قرص میگرن ها بهانه است برادر!..صبر کن تا صبح دولتت بدمد!
هاله نترکوندیم
، بمب هسته ای زدیم
هاله بانو کجا بودی خواهررررررررر؟
بیا این میلاد بدجور تپه لازم شده!
عمرا کسی غیر از من و میلاد و هاله بفهمه تپه لازم یعنی چی!
صاحبخونه کجاست ؟؟؟
به جان خودم تا الان هم خیلی تحمل کردن ها
بچه ها عکس شماره ی ۱۵ سه اصالت خاصی داره...ایول به ایشون
هه هه هه فکر کردی
میگم ابجی وانیا بیاد زودتر کافه تو پلمب کنه دیگه نتونی چیزی بخورد ملت بدی
تیراژه خیالت راحت نمی ذارم پاش به تپه برسه
دارم براششششششششش
هاله بانو تو اومدی من ترسم یازگشت!
منم عاشقتم دخترم
الان رفت صفحه ۹؟؟؟
کافه من منتظر آدرسم
ننه جان هاله کجایی این بچه های تخستو جمع کنی؟
اینجا رو به ...کشیدن!