۱- راضیه
۲- هیشکی
۳- فرزانه
۴- کودک فهیم
۵- مریم
۶- خودم
۷- علی
۸- هاله
۹- مهربان
۱۰- بابک
۱۱- حبیب
۱۲- فسیل
۱۳- شمیم یار
۱۴- گل گیسو
۱۵- پرنسس بانو
۱۶- محسن پاییز بلند
۱۷- آلن
۱۸- محدثه
۱۹- مریم میم
۲۰- اردیبهشتی
۲۱- سیمین
۲۲- محبوب
۲۳- علیرضا
۲۴- بابا محمود
۲۵- عاطفه
۲۶- مهدیه
۲۷- باران
۲۸- داود پور امینی
۲۹- میلاد
۳۰- ابی
۳۱- نوا
۳۲- مجید
۳۳- سمیه
۳۴- پروین بانو
۳۵- جزیره
۳۶- فرشته
۳۷- بی نشون
۳۸- تیراژه
۳۹- صدف
۴۰- وانیا
فک کنم این ابی خان با بگمونم 206مسافر کشی میکنه!
نمیری هاله!
باز اومدی ترس بنداری به جون ما؟!
بابا خودمون داریم با ترسو لرز کامنت میذاریم دیگه نمیخواد تو استرس بدی
نکنه تو هم هوس چای با طعم سیانور و قرص برنج کردی؟ هان؟!!
فکر کنم 3تایی با تو و میلاد میریم تپه و من تنهایی بر میگردم!!
الهام منم همین فکر رو کردم
ولی رووم نشد بگم
من می رم تفسیر کنم زودی برمی گردم
میلاد خان حالتو می گیرم
می گی نه صبر کن
نه الی..به گمونم ون دارن ابی خان!
کافه نگران پلمپ نباش.به این تهدیدها پشیزی اهمیت نده.خوف نکن!
من تو وزارت بهداشت آشنا دارم. میام ؛آن پلمپ ؛ میکنم
سلام- مررررررررسی محسن جان- خیلی زحمت کشیدی-
ون؟؟!!
هاله به همون چند ماهی که بزرگتری رحم کن
سلام عاطفه حونم
دمت گرم سیمین جانم
فقط اون گونی قرص برنج ها رو زودتر ردیف کن که هم یه مقدارشو بفرستیم برای فاطمه بانوی شمیم یار هم خودم یه مقدارشو تو کافه ام لازم دارم!
میلاد من خیلی ظالمم
رحم و مروت حالیم نیست
سیمین میگم وانیا بیاد داروخانه تونو پلمپ کنه ها
سلام الهام جان-
دفتر کار داوود پورامینی رو هم دوس دارم...اون کاغذا رنگی رنگیه!
گونی آماده ست.کافه آدرس بده
حالا که اینطور شد، مجمع سالیانه با بیشترین آرا دفنر کار هاله بانو رو به عنوان مرتبترین دفتر از آخر معرفی میکند
تشویق ق ق ق
خسته نباشید این سیمین کمر به کشتن ما بسته
بچه ها خیالتون راحت جناب باقرلو اصلا دعوامون نمی کنه تازه خیلی هم کیف می کنن...این نکته ی اول
بعد اینکه این تیراژه همش حرف می زنه! عمل تو کارش نیست! دو ساعته می خواد به سیبیل کلفتا مرگ موش بده همش دس دس می کنه!
دیگه اینکه این هاله با این بچه تربیت کردنش نسل آینده رو خدشه دار کرده!
الهام جون فیسبوک باز نمیشه
سلام عرض شد خدمت عاطفه خانم گل گلاب
سیمین جونم یعنی کار به گونی رسید؟؟؟
در گونی رو با چی می خواییید ببندید؟
ماشاشلله همه ی آقایونم رفتن و نیستن
مارو در میان این جماعت نسوان رها کردن
وای بچه ها...
من میترسم زیادی شلوغ کرده باشیم
حالا چیکار کنیم؟
دستت درد نکنه سیمین جانم
دیگه دیر شده میلاد خان
اشهدت رو بخون برادر
وقت رفتنه
آناهیتا کامنت چند منظوره میزاره
میلاد ما را از پلمپ میترسانی؟
زهی خیال باطل!!!
چقدر محل کار راضیه خوشگله-خیلی خیلی خوشگله-
آنا؟؟؟؟؟؟
منم کم کم دارم عین موش میلرزم راستش
سیمین یه دوتا حبه قرص اضافی هم برای خودم میفرستادی که اگه خدای نکرده جناب باقرلو اومدن خودمو خلاص کنم!
بچه ها بیاید جول و پلاسمون جمع کنیم
داریم به صفحه دهم م م م م میرسیماااااااااا
باش آنا حالا گفتم در جریان باشی بعدا ک رفتی
ینی از من کوشا تر دیدین؟
کیبردم فارسی نداره!پذرم درومد
در گونی رو با طناب می بندم.تازه اگه قرصا کافی نبود از اون طنابم میتونید استفاده کنید
بچه ها یکی گذری از اینجا رد بشه فک می کنه دور از جون هممون با یه مشت خل و چل طرفه!
سیمین جون اگه کار بالا گرفت همه کامنت هامون و تکذیب می کنیم!
دیگه دیگه....آخ جون میلاد تنها موند...یا شاید نیما فوت شده!
این عاطفه خانوم که دارن کامنت میزارن، عاطفه بانوی خودمونه ؟؟؟
آره بچه ها..جمع کنیم بریم تا صاحبخونه نرسیده!
گونی و سیانورو چای و بستی پیشکش...بریم زودتر تا ..خدایا به هممون رحم کن امشب!
کافه چرا قرص بخوری؟
خب فرار میکنیم
انگاری قرص های سیمین اثر کرده، محمد داشتو کشتن ن ن
تیراژه ما تو را به جرم نیما کشی دستگیر میکنیم، از الان هر چی بگی بر علیه در دادگاه استفاده میشود
ایول سیمین جونم فکر همه جا رو کردی
می خوای یه پتکی چیزی هم برداریم شاید اینا افاقه نکنه ها؟؟؟
من ک تبرئه ام!
بار اوله ک اینجا شلوغ کاری میکنم!
ئای ب حال شماهااا
آره آنا
من که به شخصه همه ی کامنتهامو همین الان تکذییییییب میکنم!
بچه ها اگه دیگه ندیدمتون حلال کنید..قرصه برنجه دیگه..شوخی که نیست!
خسته نباشی
تریلی ، کامیونی ، چیزی نمی خوای از رومون رد شی ؟؟
آره میلاد این همون عاطفه س ولی متأسفانه رفت...
چرا همه می ترسید؟
خب بد کردیم به بازی شور و هیجان دادیم؟
ترس نداره که قوی باشید!
ای ترسوهااااااااااااااا
تا پای صاحبخونه قرار بیاد وسط همتون کشیدید عقب
باشه ، خودم همه ی کامنت هارو قبول میکنم
از آشپزخونه بوی شام میاد...
ازخیابون صدای عزاداری ...
از بلاگستان هم عشق...
چقدر همه چیز در هم تنیده شد!
آنا فکر خوبیه.اول تکذیب میکنیم بعد فرار میکنیم.مکان استقرارتون هم با من.با همه ی امکانات در خدمتم. غذای گرم .جای خواب مناسب.اینترنت پر سرعت.
تا متروی کرج بیاین اونجا خودم میام دنبالتون
ورودمون به صفحه 10 رو تبریک میگم
سلام آناجان-
همه ی عزیزان خسته نباشن الهی-
اکثرن هم که زل میزنن به مانیتور-
آنا جانم اگه یه بار توپ و تشر جناب باقرلو به پرت گرفته بود الان اینطوری نمیگفتی جانم!
حالا یکی نیست بگه اگه اینهمه میترسم پس با چه رویی تا حالا موندم..والا!!!
إإإإإ، این باز بازیش گرفته
منصوره جان چ خوشگل گفتی
دوباره سلاممممممممممم
کسی پا نشه تروخدا