مانی پسر کیامهر هنوز به غذا خوردن نیفتاده ، سر سفره توی کریر داشت شروو میکرد برود توی فاز گریه که مهربان ورداشت یک تکه سنگک داد دستش و ساکت شد ... طبق عادت مالوف بچچه ها ، از دست مادرش گرفته نگرفته تکه نان را کرد توی دهنش و شروو کرد به میک زدن مث پستونک ... کیامهر تمام طول شام نگران بود که سنگک خیس خورده نپرد توی حلق بچچه ... شامش که تمام شد مانی را از توی کریر برداشت بغلش و سنگک را از دستش گرفت و دندانگیر پلاستیکی را جایگزینش کرد و جیغ بچچه در آمد رفت تا فلک ... آدم حیران می ماند بچچهء 5 ماهه که هنوز هیچ تصوری از غذاها و طعمها ندارد و هنوز حتتا صداها و رنگها را درست تشخیص نمیدهد چطور فرق نان و دندانگیر را ، فرق درست و تقلبی را ، فرق خوب و بد را ، فرق پُر و خالی را ، فرق اصل و بدل را ، فرق راست و دروغ را ، فرق ارزشمند و بی ارزش را انقد خوب و عمیق میفهمد ... انقد خوب که بابتش بخواهد بجنگد و زمین و زمان را به هم بدوزد ...
.
اصولن مصائب آدمیزاد از همین تشخیص دادن فرق ها شروو میشود ... فرق ها را که بفهمی روزگار فرقش را میکند توی چشمت !
.
ما ادما خیلی عجیب غریبیم :دی
زمینی که بشی ناچار و ناخواسته مجبوری این فرقها رو بفهمی. به قول شما تشخیص هم ندهیم، روزگار فرقش را میکند توی چشممان. خب چه کاریست. خودمان با زبان خوش میفهمیم. والا!!
چه خبرااااا
شما بچه ندارید آقای باقرلو؟ ببخشید خیلی دلم میخواد بدونم!
آخ چشمم
ای ، شکر ، شما چه خبرا گوریل کم پیدای عزیز ؟!
.
خیر صبا جان بچچه نداریم ، باور نمیکنی بیا بگرد !
ای جاااااااااااااااااااااااااااااااااااان
ای قربون مژه های بلند و چهره ی متعجبت برم من
_عکس به این قشنگی و قند عسلی گذاشتید بعد انتظار دارید از پست نه چندان شیرینتان! چیزی بفهمم ؟! خب نمیفهمم که !
وقتی ان وبلاگ را دیدم و متن های پنهانی برای فرزندش را، راستش حسودیم شد.
حتی دلم گرفت.
اما جانممم! چه شیرین است.
ما هم این وسط فقط آقا مانی را دیدیم. با اون شکل مااااااهش :*******
فدای چشاش.اصلا آدم قفل میکنه رو چشای این بچه هرچی نظر راجع به پست داره میپره
ای بابا اون موقع که من این پست رو خوندم عکس نداشت...
واگرنه بی شک چند دوری دور مانی خوشگلم میگشتم
من عاشق این نگاه جستجوگرشم. یعنی بچه از همین الان در حال ثبت و ضبط اطلاعات دریافتیه
معلومه که باید انقدر سریع فرق سنگک و دندونگیر رو بفهمه.
چقدر قشنگ بود...... فرق ها را که بفهمی روزگار فرقش را میکند توی چشمت !
و اصولا زندگی از همینجا شروع میشود....
سلام
زیبا فکر می کنید و غرق در حوادث...
قلمتون رو دوست دارم..
وای چه عکس خوشگلی!
مانی عزیزمممم
آقای اسحاقی شما هم یه عکس این مدلی با مانی بگیرید!
"فرق ها را که بفهمی روزگار فرقش را میکند توی چشمت !"
هزاران لایک هم کمه
تازه اگه شاخ هم دربیاری که خودش میدونه با شاخت چی کارت کنه!