به نینا : به هرحال از کوزه همان برون تراود که دروست!! منظورم اینه که از دست بنده فقط همین برمیاد که اون رو هم خالصانه در طبق اخلاص گذاشتم برداره بخوره ببینیم خوب میشه یا نه!...
راستی کرگدن جان فکر کنم لو رفتیم که با هم یه نسبتی داریم!... یکی به اسم "گلابتون" اومده در یک نامه طولانی هر چی از دهنش درومده مستفیضم کرده و در قسمتی از بیاناتش هم گفته "فکر میکردم روشنفکر و درست درمونی از کله ی کچلت که اینجوری برمیومد توش کاه نباشه!"... به جان خودم همون اولین باری که خوندم یاد تو افتادم و کلی خندیدم! میگم انقدر خودتو به من نچسبون برای این وقتاسا! (شنیده بودیم کچلا خوش شانسن ولی "ارتباط روشنفکر بودن با کچلی" از اکتشافات ایشونه! تا ثبتش نکرده بیا بریم به نام بزنیم!)...
نینا به حمید: قربان تروشاتتان چشمتون همیشه غل بزنه
مامانگار
دوشنبه 26 مهرماه سال 1389 ساعت 11:11 ب.ظ
...عجب مقاوت و استواریی جناب کرگدن !!!! ...اگه نلسون ماندلا هم بود تاحالا بااین همه خاطرخواه ودوستدار...مقاومتش درهم میشکست و آپ میکرد و ملتی رو از نگرانی میرهانددد ..
آقا شما تازه شدی شهریار وبلاگستان. نمیشه که همینجوری یکهویی تاج و تخت رو ول کنی و بری. بعدا آیندگان همین چیزهایی رو که راجع به پادشاهای قبلی میگن راجع به شما هم میگن ها. از ما گفتن بود. آخه مملکت که بی شاه نمیشه.
سلام گرگدن عزیز به نظر من هیچ وقت این کار رو نکن من این کار رو کردم ولی خیلی پشیمون شدم ! باور کن بزرگتری ایرادش هم اینه که دوستای خوبی رو برای همیشه از دست می دی و بعدش کلی غصه می خوری
سلام محسن جان تو که مثل روح سرگردان اینجاها هستی و پرکاررررررررررر فقط آرامش قبل از طوفانتم آرزوست!!!
سیندرلا
سهشنبه 27 مهرماه سال 1389 ساعت 01:32 ب.ظ
کجایی عمو محسن. به گمونم اینجا روز نوشت های کرگدنی بود که تنها سفر نمیکرد. حالا که دیگه روز نوشت نیست. شما هم که همه رو گذاشتی و میخوای تنها سفر کنی. این رسمشه؟ این آیکون بی ربطه ولی چون با مزه اس و من هر وقت میبینم شاد میشم.گذاشتم که شاید شاد بشی
تو که باز آپدیت نکردی آدمیزاد لجوج عنود!... بنویس دیگه! یه کاری نکن پسوردتو گیر بیارم خودم بجات آپدیت کنما!... (نمیدونم این آیکونه چیه! همینجوری میخواستم یه جا تستش کنم با خودم گفتم کجا از اینجا بهتر!؟ )...
جدا چندتا سوال درباره این آیکونها دارم که از هرکی مپرسم فکر میکنه اسکل کردم و جواب نمیده! واللا جدی دارم میپرسم! : الف) اینا چه فرقی با هم داره!؟ : و ب) و ایضا اینا!؟ : و ج) و اینا!؟ : و د) این سه تا تعجب با هم چه فرقی دارن!؟ : و و ه) این آیکونها معنیشو چیه!؟ : و و و و و البته !
تیشتریا
سهشنبه 27 مهرماه سال 1389 ساعت 03:41 ب.ظ
با اجازه بزرگترای مجلس: الف) این یه مزه پرونده قیافهش اون شکلی شده، این عاشقه داره به عشقش فک میکنه و خیره شده به کنج سقف. ب) این داره به یه دختر آمار میده و چشمک میزنه بهش، این هم داره کار همون قبلی رو می کنه ولی طفلی سکته کرده یخده کجه! ج) این یه سوتی تپل داده ل÷اش از خجالت گل انداخته. این یکی رفته خواستگاری با اون لبخند ژکوند داره عروس خانومو نیگا میکنه و یه نمور خجالت کشیده.
مامانگار
سهشنبه 27 مهرماه سال 1389 ساعت 03:46 ب.ظ
...حمیدمن این دوتا رو دوسشون دارم......بخصوص این خیلی رمانتیکه...تو عالم دیگه ای سیر میکنه انگار...
تیشتریا
سهشنبه 27 مهرماه سال 1389 ساعت 03:47 ب.ظ
د) این تازه فهمیده اون یارو تو مورد ج رفته خواستگاری عشقش، قیافه ش این شکلی شده. اینم تعجب نکرده دچار سندرم شیمپلیت حاده طفلک( تنها آیکون ِ بلاگ اسکایه که دوسش دارم). این یکی هم نگاه عاقل اندر سفیه کرده به من که دارم این جفنگیات رو مینویسم اینجا.
با تشکر به تیشتریا! (با اجازه بزرگترای مجلس البته!) : الف) یعنی این یه نموره چرخش چشم انقدر ماهیت قضیه رو عوض میکنه!؟ جل الخالق! ب) خاکم به سر! بنده تا حالا صد جا این دومیه رو گذاشتم! بخدا نمیدونستم معنیش اینه! واللا قصد آمار دادن به هیچکس رو نداشتم! اصلا منو چه به این کارای جوان پسندانه!؟ ج) چرا انقدر تعابیر شما از آیکونها مورد داره!؟ تا حالا فکر میکردم این دومیه معنی "برو بنیم بابا!" داره!
مامانگار
سهشنبه 27 مهرماه سال 1389 ساعت 03:52 ب.ظ
...جددی کرگدن عزیز...فکر کن اگه مام یکی ازاون معدنچی هایی بودیم که ۷۰ روز در قعر ۷۰۰ متری زمین مدفون میشدیم و بعد از ۷۰ روز نورخورشیدرو میدیدیم...چه حالی بودیم...۷۰ روز در هول وولای مرگ و زندگی...به چیا فکر میکردیم و دلمون میخواست که اگه برمی گشتیم روی زمین ..اول ازهمه چه کارایی انجام میدادیم...بازی خوبی میشه...بازی میکنی آیا؟!
مجددا به تیشتریا! : - منم از خاطرخواهان این آیکون ( ) هستم! خیلی باحاله!...یکی این یکی هم این : - جفنگیات چیه!؟ تو اولین کسی هستی که داره جواب سوال منو میده! بابت اینهمه حس پاسخگویی ازت ممنونم! ایشالا جبران کنیم! !!
تیشتریا
سهشنبه 27 مهرماه سال 1389 ساعت 03:57 ب.ظ
تقصیر تعابیر من نیس حمید خان! آیکونای بلاگ اسکای مورد دارن کلن! مخصوصا اونایی که تو مورد ه بهشون اشاره کردین که من از تفسیر و تعبیرشون خودداری کردم! والــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــّــا با این نوناشون!
تیشتریا
سهشنبه 27 مهرماه سال 1389 ساعت 04:00 ب.ظ
:)) آره این هم باحاله! انگار دور از جون بزرگترای مجلس این خره و بش شیرین عسلی های بایی چیزی دادن.
این بازی که مامانگار پیشنهاد کرده هم باحاله ها! (کلا معتقدم بهترین کار اینه که همین امروز سردی اینجارو با یه بازی بترکون بشکنی!)...اون طرح بازی خاطره از شغل باباها رو یادته؟...مطمئنم استقبال خوبی میشه...
به تیشتریا! : نخیر تیتشریا جان! این ذهن شماس که مورد داره! اون آیکونهایی که تو مورد (ه) بهشون اشاره کردم خیلی هم تعبیرهای معناگرایی دارن! خودم میدونستم ولی نگفتم که دست شما منحرفارو رو کنم! ببین! :
آیکون یکی از اهالی قم که از دیدن آقا بغض تو گلوش چیز شده! (یعنی جمع شده!)... آیکون یکی دیگه از اهالی قم که خم شده از زیر داره اتوبوس آقارو نگاه میکنه! آیکون یکی که داره به دوره بعدی ریاست جمهوری فکر میکنه! آیکون یکی که در ولایت ذوب شده! آیکون یکی که تو جاده تهران-قم بنزین تموم کرده! (البته قبول دارم اینیکی خیلی معناگرا نیست! تقصیر خودشه میخواست قبل از حرکت باکشو پر کنه!) باز هم آیکون یکی از اهالی قم که مامانش صبح بیدارش نکرده و از مراسم استقبال جا مونده و حالا هم به نشانه اعتراض چشماشو بشته!
مامانگار
سهشنبه 27 مهرماه سال 1389 ساعت 04:19 ب.ظ
...من اگه ۷۰ روز ۷۰۰ متری زمین مدفون میشدم...وقتی میومدم روی زمین...اولین کارم این بود که میرفتم تو کویر...یکی ازاین چاههای عمیق و خشک رو پیدامیکردم و با یکسری وسایل اولیه موردنیازمیرفتم تو چاه...و بقیه عمرمو اونجا به زندگی ادامه میدادم...
آیکون یکی که داره یکی از فیلمای آنجلیناجولی رو نگاه میکنه! آیکون یکی که خوشحاله داره یکی از فیلمای آنجلینا جولی رو نگاه میکنه! آیکون همون "یکی"که مشتاقانه منتظره فیلم به جاهای خوبش برسه! ( ایشون تازه با پدیده ویدیو آشنا شده بوده و جلو زدن فیلم رو بلد نبوده!)... آیکون همون بنده خدا وقتی فیلم به جاهای خوبش رسیده! آیکون ایشون وقتی فیلم تموم شده! آیکون کسی که به کفاره این گناهانی که در بالا مرتکب شده دهن دماغش حذف شده و چشماش هم ضربدری شده!
به مامانگار! : تو رو خدا ببخشید کامنتای چرت و پرت بنده هی وسط کامنتای جدی و درست درمون شما میفته! قول میدم آخریش باشه!...فعلا...
مامانگار
سهشنبه 27 مهرماه سال 1389 ساعت 04:24 ب.ظ
...آخه میگن زیر زمین یه جور زندگی خاصی درجریانه...اونجا موجودات خاص و انرژی ها و حس و حال های عجیب غریبی داره...خدارو بیشتر حس میکنی...ماهم که خوره کشفیات جدید و عجیب و غریب...حتی آدم های ریزه میزه...مثل اونایی که درجریان مترو کندن تهرون دیده بودن هم فراوون زندگی میکنن اونجا...
تیشتریا
سهشنبه 27 مهرماه سال 1389 ساعت 04:31 ب.ظ
آن روی سکه!: : آیکون کسی که چیز تو گلوش گیر کرده ( چیز هر چیز مورد دار یا معناگرایانه ای میتونه باشه) : این داره بالایی رو نگاه میکنه به جای اینکه اون چیزو بکشه بیرون غش کرده از خنده. : اینم عاشقه و زل زده به کنج ِ اونوری ِ دیوار. : این تو ولایتشون چندتا چیز دیده( ینی هلو دیده) این ریختی شده. : اینم داره میگه چرا دروغ میگی ماشین من گازسوزه! : این بنده خدام تو یه حادثه تو اتوبان تهران-قم چشماشو از دست داده( این یکم معناگرایانه س)
مامانگار
سهشنبه 27 مهرماه سال 1389 ساعت 04:32 ب.ظ
...به کرگدن:...پس این سیگار واقعا معجزه میکنه...باید درموردش تجدیدنظرکنم بالام... به حمید:...کامنتات درمورد این آیکونها مثل همیشه قشنگ بود ..بسکه خندیدم مزاحم درس خوندن نسیم شدم...داره چپ چپ نگاه میکنه..ادامه بده ...کامنت تو خواهان بیشتری داره مسلما...ما باید بریم کنارا وایسیم..
تیشتریا
سهشنبه 27 مهرماه سال 1389 ساعت 04:33 ب.ظ
من هم عذر می خوام. و اینکه.... من اگه بودم اول میرفتم حموم حسابی میشستم خودمو. بعد تا وقتی که هوا تاریک شه راه میرفتم تو شهر.
تیشتریا
سهشنبه 27 مهرماه سال 1389 ساعت 04:38 ب.ظ
:))) این خیلی خوب بود حمید: آیکون کسی که به کفاره این گناهانی که در بالا مرتکب شده دهن دماغش حذف شده و چشماش هم ضربدری شده!
به تیشتریا! : "این داره بالایی رو نگاه میکنه به جای اینکه اون چیزو بکشه بیرون غش کرده از خنده"... تو محشری تیشتریا! من رسما کم آوردم! (با توجه به اینکه هر صد و بیست هزار سال یک بار این اتفاق - یعنی کم آوردن بنده!- حادث میشه جدا میتونی به خودت افتخار کنی! )
به مامانگار! : خیلی مخلصیم و دیگر هیچ!
تیشتریا
سهشنبه 27 مهرماه سال 1389 ساعت 05:47 ب.ظ
حمید مگه مجبوری هی برادر بزرگترتو بخندونی یا شاد کنی
این داداش بزرگا گاهی اینجوری میشن
حالا شانس اوردین خواهر نداشتین وگرنه همتون سر اون خراب میشدین
بنده به عنوان خواهر دارم تجربه بدست اومده رو میگم
به آلن : مخلصیم آقا! نوش جونت!
منظورم اینه که از دست بنده فقط همین برمیاد که اون رو هم خالصانه در طبق اخلاص گذاشتم برداره بخوره ببینیم خوب میشه یا نه!...
به نینا : به هرحال از کوزه همان برون تراود که دروست!!
راستی کرگدن جان فکر کنم لو رفتیم که با هم یه نسبتی داریم!...

به جان خودم همون اولین باری که خوندم یاد تو افتادم و کلی خندیدم! میگم انقدر خودتو به من نچسبون برای این وقتاسا! (شنیده بودیم کچلا خوش شانسن ولی "ارتباط روشنفکر بودن با کچلی" از اکتشافات ایشونه! تا ثبتش نکرده بیا بریم به نام بزنیم!)...
یکی به اسم "گلابتون" اومده در یک نامه طولانی هر چی از دهنش درومده مستفیضم کرده و در قسمتی از بیاناتش هم گفته "فکر میکردم روشنفکر و درست درمونی از کله ی کچلت که اینجوری برمیومد توش کاه نباشه!"...
آره خوندم کامنتشو !
خیلی باحال بود !!
درسته ما کم میایم اینجا و شماام مارو کم میشناسید... ولی واسمون خیلی ارزش دارید....
[گل][گل][گل][گل][گل]
خییییییییییییییلی جیگرتو
نمیتونی
نمیذارن
نینا به حمید:
قربان تروشاتتان
چشمتون همیشه غل بزنه
...عجب مقاوت و استواریی جناب کرگدن !!!!
...اگه نلسون ماندلا هم بود تاحالا بااین همه خاطرخواه ودوستدار...مقاومتش درهم میشکست و آپ میکرد و ملتی رو از نگرانی میرهانددد ..
حالا چرا سر چوب ؟؟ بنداز ÷شت یه 206
جای خالیتو هیچی و هیچ کس پر نمیکنه ، گوله نمک ، هیچ وقت نرو..باشه..؟
پس چرا هی بای بای میکنی ؟؟
آقا شما تازه شدی شهریار وبلاگستان. نمیشه که همینجوری یکهویی تاج و تخت رو ول کنی و بری. بعدا آیندگان همین چیزهایی رو که راجع به پادشاهای قبلی میگن راجع به شما هم میگن ها. از ما گفتن بود. آخه مملکت که بی شاه نمیشه.
لایک به کامنت مامانگار..
سلام
گرگدن عزیز به نظر من هیچ وقت این کار رو نکن
من این کار رو کردم
ولی خیلی پشیمون شدم !
باور کن
بزرگتری ایرادش هم اینه که دوستای خوبی رو برای همیشه از دست می دی و بعدش کلی غصه می خوری
جای نگرانی نیست !
چون من ده بار تا حالا این کارو کردم !
واسه همین سکته های انتحاریه که از این ده سال وبلاگ نویسی آرشیو درست درمونی ندارم دیگه !
خب یعنی امشب آپ می کنین دیگه ؟!
داش محسن ما همچنان منتظر تداوم مطالب گرم شما هستیما بوخودا راس میگم!
سلام.
من چقدر بد شانسم تازه میخواستم بهت پیشنهاد تبادل لینک بدم. میشه خواهش کنم نری و پیشنهادم رو قبول کنی و بهم افتخار بدی؟؟؟؟؟؟؟
سلام
محسن جان تو که مثل روح سرگردان اینجاها هستی و پرکاررررررررررر
فقط آرامش قبل از طوفانتم آرزوست!!!
کجایی عمو محسن.
به گمونم اینجا روز نوشت های کرگدنی بود که تنها سفر نمیکرد.
حالا که دیگه روز نوشت نیست.
شما هم که همه رو گذاشتی و میخوای تنها سفر کنی.
این رسمشه؟
این آیکون بی ربطه ولی چون با مزه اس و من هر وقت میبینم شاد میشم.گذاشتم که شاید شاد بشی
سلام بابایی. این حرف های دلتنگی چیه که میزنی. ترس برمون داشت . ما قلبمون ضعیفه ها
بودید و همه پاس میداشتند که هستید، باشد که بمانید همانطور که بودید...
یهو چشمه م یه قلی زد:))
تو که باز آپدیت نکردی آدمیزاد لجوج عنود!...
(نمیدونم این آیکونه چیه! همینجوری میخواستم یه جا تستش کنم با خودم گفتم کجا از اینجا بهتر!؟ )...
بنویس دیگه! یه کاری نکن پسوردتو گیر بیارم خودم بجات آپدیت کنما!...
جدا چندتا سوال درباره این آیکونها دارم که از هرکی مپرسم فکر میکنه اسکل کردم و جواب نمیده! واللا جدی دارم میپرسم! :
و 
و 
و 
و
و 
و
و
و
و
و البته
!
الف) اینا چه فرقی با هم داره!؟ :
ب) و ایضا اینا!؟ :
ج) و اینا!؟ :
د) این سه تا تعجب با هم چه فرقی دارن!؟ :
ه) این آیکونها معنیشو چیه!؟ :
با اجازه بزرگترای مجلس:
یه مزه پرونده قیافهش اون شکلی شده، این
عاشقه داره به عشقش فک میکنه و خیره شده به کنج سقف.
داره به یه دختر آمار میده و چشمک میزنه بهش، این
هم داره کار همون قبلی رو می کنه ولی طفلی سکته کرده یخده کجه!
یه سوتی تپل داده ل÷اش از خجالت گل انداخته. این یکی
رفته خواستگاری با اون لبخند ژکوند داره عروس خانومو نیگا میکنه و یه نمور خجالت کشیده.
الف) این
ب) این
ج) این
...حمیدمن این دوتا رو دوسشون دارم...
...بخصوص این
خیلی رمانتیکه...تو عالم دیگه ای سیر میکنه انگار...
د) این
تازه فهمیده اون یارو تو مورد ج رفته خواستگاری عشقش، قیافه ش این شکلی شده. اینم
تعجب نکرده دچار سندرم شیمپلیت حاده طفلک( تنها آیکون ِ بلاگ اسکایه که دوسش دارم). این یکی هم
نگاه عاقل اندر سفیه کرده به من که دارم این جفنگیات رو مینویسم اینجا.
با تشکر به تیشتریا! (با اجازه بزرگترای مجلس البته!) :
الف) یعنی این یه نموره چرخش چشم انقدر ماهیت قضیه رو عوض میکنه!؟ جل الخالق!
ب) خاکم به سر! بنده تا حالا صد جا این دومیه رو گذاشتم! بخدا نمیدونستم معنیش اینه! واللا قصد آمار دادن به هیچکس رو نداشتم! اصلا منو چه به این کارای جوان پسندانه!؟
ج) چرا انقدر تعابیر شما از آیکونها مورد داره!؟ تا حالا فکر میکردم این دومیه معنی "برو بنیم بابا!" داره!
...جددی کرگدن عزیز...فکر کن اگه مام یکی ازاون معدنچی هایی بودیم که ۷۰ روز در قعر ۷۰۰ متری زمین مدفون میشدیم و بعد از ۷۰ روز نورخورشیدرو میدیدیم...چه حالی بودیم...۷۰ روز در هول وولای مرگ و زندگی...به چیا فکر میکردیم و دلمون میخواست که اگه برمی گشتیم روی زمین ..اول ازهمه چه کارایی انجام میدادیم...بازی خوبی میشه...بازی میکنی آیا؟!
به مامانگار! :
آره منم این دوتارو دوس دارم ولی میترسم بکار ببرم برام حرف دربیارن!!
مجددا به تیشتریا! :
منم از خاطرخواهان این آیکون (
) هستم! خیلی باحاله!...یکی این یکی هم این : 
!!
-
- جفنگیات چیه!؟ تو اولین کسی هستی که داره جواب سوال منو میده! بابت اینهمه حس پاسخگویی ازت ممنونم! ایشالا جبران کنیم!
تقصیر تعابیر من نیس حمید خان! آیکونای بلاگ اسکای مورد دارن کلن! مخصوصا اونایی که تو مورد ه بهشون اشاره کردین که من از تفسیر و تعبیرشون خودداری کردم!
والــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــّــا با این نوناشون!
:)) آره این
هم باحاله! انگار دور از جون بزرگترای مجلس این خره و بش شیرین عسلی های بایی چیزی دادن.
این بازی که مامانگار پیشنهاد کرده هم باحاله ها! (کلا معتقدم بهترین کار اینه که همین امروز سردی اینجارو با یه بازی بترکون بشکنی!)...اون طرح بازی خاطره از شغل باباها رو یادته؟...مطمئنم استقبال خوبی میشه...
پست محبوب رو خوندی؟
به قول محسن ۱ گانه
سکوت قلبتو بشکن و برگرد
نذار این فاصله بیشتر از اینشه
به تیشتریا! :
آیکون یکی از اهالی قم که از دیدن آقا بغض تو گلوش چیز شده! (یعنی جمع شده!)...
آیکون یکی دیگه از اهالی قم که خم شده از زیر داره اتوبوس آقارو نگاه میکنه!
آیکون یکی که داره به دوره بعدی ریاست جمهوری فکر میکنه!
آیکون یکی که در ولایت ذوب شده!
آیکون یکی که تو جاده تهران-قم بنزین تموم کرده! (البته قبول دارم اینیکی خیلی معناگرا نیست! تقصیر خودشه میخواست قبل از حرکت باکشو پر کنه!)
باز هم آیکون یکی از اهالی قم که مامانش صبح بیدارش نکرده و از مراسم استقبال جا مونده و حالا هم به نشانه اعتراض چشماشو بشته!
نخیر تیتشریا جان! این ذهن شماس که مورد داره! اون آیکونهایی که تو مورد (ه) بهشون اشاره کردم خیلی هم تعبیرهای معناگرایی دارن! خودم میدونستم ولی نگفتم که دست شما منحرفارو رو کنم! ببین! :
...من اگه ۷۰ روز ۷۰۰ متری زمین مدفون میشدم...وقتی میومدم روی زمین...اولین کارم این بود که میرفتم تو کویر...یکی ازاین چاههای عمیق و خشک رو پیدامیکردم و با یکسری وسایل اولیه موردنیازمیرفتم تو چاه...و بقیه عمرمو اونجا به زندگی ادامه میدادم...
پس چی!؟...نکنه فکر کردی میخوام اینارو بگم!؟ :
آیکون یکی که داره یکی از فیلمای آنجلیناجولی رو نگاه میکنه!
آیکون یکی که خوشحاله داره یکی از فیلمای آنجلینا جولی رو نگاه میکنه!
آیکون همون "یکی"که مشتاقانه منتظره فیلم به جاهای خوبش برسه! ( ایشون تازه با پدیده ویدیو آشنا شده بوده و جلو زدن فیلم رو بلد نبوده!)...
آیکون همون بنده خدا وقتی فیلم به جاهای خوبش رسیده!
آیکون ایشون وقتی فیلم تموم شده!
آیکون کسی که به کفاره این گناهانی که در بالا مرتکب شده دهن دماغش حذف شده و چشماش هم ضربدری شده!
من قطعن اولین کاری که میکردم
یه سیگار مَشــــــت روشن میکردم و زیر نور خورشید خانوم با ولع می کشیدم !
به مامانگار! :
تو رو خدا ببخشید کامنتای چرت و پرت بنده هی وسط کامنتای جدی و درست درمون شما میفته! قول میدم آخریش باشه!...فعلا...
...آخه میگن زیر زمین یه جور زندگی خاصی درجریانه...اونجا موجودات خاص و انرژی ها و حس و حال های عجیب غریبی داره...خدارو بیشتر حس میکنی...ماهم که خوره کشفیات جدید و عجیب و غریب...حتی آدم های ریزه میزه...مثل اونایی که درجریان مترو کندن تهرون دیده بودن هم فراوون زندگی میکنن اونجا...
آن روی سکه!:
: آیکون کسی که چیز تو گلوش گیر کرده ( چیز هر چیز مورد دار یا معناگرایانه ای میتونه باشه)
: این داره بالایی رو نگاه میکنه به جای اینکه اون چیزو بکشه بیرون غش کرده از خنده.
: اینم عاشقه و زل زده به کنج ِ اونوری ِ دیوار.
: این تو ولایتشون چندتا چیز دیده( ینی هلو دیده) این ریختی شده.
: اینم داره میگه چرا دروغ میگی ماشین من گازسوزه!
: این بنده خدام تو یه حادثه تو اتوبان تهران-قم چشماشو از دست داده( این یکم معناگرایانه س)
...به کرگدن:...پس این سیگار واقعا معجزه میکنه...باید درموردش تجدیدنظرکنم بالام...
کامنتات درمورد این آیکونها مثل همیشه قشنگ بود ..بسکه خندیدم مزاحم درس خوندن نسیم شدم...داره چپ چپ نگاه میکنه..ادامه بده ...کامنت تو خواهان بیشتری داره مسلما...ما باید بریم کنارا وایسیم..
به حمید:...
من هم عذر می خوام.
و اینکه....
من اگه بودم اول میرفتم حموم حسابی میشستم خودمو. بعد تا وقتی که هوا تاریک شه راه میرفتم تو شهر.
:))) این خیلی خوب بود حمید:
آیکون کسی که به کفاره این گناهانی که در بالا مرتکب شده دهن دماغش حذف شده و چشماش هم ضربدری شده!
به تیشتریا! :

تو محشری تیشتریا! من رسما کم آوردم! (با توجه به اینکه هر صد و بیست هزار سال یک بار این اتفاق - یعنی کم آوردن بنده!- حادث میشه جدا میتونی به خودت افتخار کنی!
)
"این داره بالایی رو نگاه میکنه به جای اینکه اون چیزو بکشه بیرون غش کرده از خنده"...
به مامانگار! : خیلی مخلصیم و دیگر هیچ!
احوال آدمیزاد به کسر دال ؟؟؟
ای آدمیزاد به کسر دال حالت چطوره؟
والا با این کامنتای حمید و تیشتریا میترسیم شکلک بفرستیم !!!