قسط بانک مسکن خانه ای که خریدیم از ماه قبل شروع شد ... ماه پیش چون اولین قسط بود حتمن باید میرفتم شعبه که رفتم و این شعبه رفتن برای خودش داستانی ست سگ مصصب ! ... یا مستلزم مرخصی ساعتی ست و یا منتظر ماندن برای پنجشنبهء یک هفته در میانی که آف هستم ... فردا موعد قسط دوم بود و از دیشب موقع خواب عزا گرفته بودم که بعد از دو هفته انتظار و رویابافی شیرین برای یک روز تا لنگ ظهر خوابیدن ، این یک روزی هم که آف هستم را باید سگخواب بیدار شوم و هلک هلک بکوبم تا خیابان ولیعصر سر تخت طاووس برای دادن ( قسط ! ) از 9/5 توی جام وول میخوردم و دلم نمی آمد بلند شوم تا بلاخره نیم ساعت پیش دل به دریا زدم و لش خوابالودم را کشیدم تا دستشویی و آبی به سر و صورتم زدم و بعد از کوفت کردن یک لیوان شیر پرچرب با کلوچه سوغات شمال ، درست وختی که رفتم سمت شلوار ولو شده روی زمین یادم افتاد که ماه قبل خانم پشت باجه گفته بود الان که اولین قسط پرداخت شد ظرف چند روز کارت عابر بانک این حساب فعال میشود و از ماه بعد می توانید قسط را اینترنتی پرداخت کنید ... انقدر ذوق زده شدم که انگار دنیا را بهم داده باشند ... پریدم پشت کامپیوتر تست کردم و بدون هیچ گیر و گور و مشکلی پرداخت شد ... سیصد و چهل هزار تومن از حسابم کم شد ولی به جان عزیزتان حس و حالم شبیه کسی بود که سیصد و چهل هزار تومن روی زمین پیدا کرده باشد ! درست عینهو خر تیتاپ میل کرده ! اینجور وختها جددن درک نمی کنم که ما چجور ملتی هستیم که بدبخت بانکها مجبورند برای تشویق کردنمان به استفاده از خدمات بانکداری الکترونیک در ساختن تبلیغات تلوزیونی مسخره و ضایع با هم مسابقه بدهند !