خداحافظ آقای ویلیامز خنده رو و مهربان ...

ویلیامز خود را کودکی آرام می داند که اولین بار ادای مادربزرگش را برای مادرش در آورد و حتی تا زمان حضور در گروه تئاتر درام دبیرستانش هم نتوانست بر خجالتش غلبه کند ...

.
این دو سطر که جایی خواندم شاید بهترین و کامل ترین تعریف از مرد کوتاه قد خنده رویی باشد که نگاهش حس خوب مهربانی و انسان بودن به آدم میداد ... من آدم فیلم بین و فیلم بازی نیستم و حتتا آخرین فیلمی که دیده ام یادم نیست لذا متاسفانه یا خوشبختانه نمی توانم با حسرت از هنرنمایی هاش در انجمن شاعران مرده و بی خوابی و ویل هانتینگ خوب و غیره یاد کنم چون اصلن این فیلمها را ندیده ام ، اما قد تمام دفعاتی که با همان ذوق و شوق اولین بار ، پای تماشای جومانجی نشسته ام مدیون این مرد هستم ... مردی که قطعن دنیا از امروز به بعد لبخندها و نگاهش را کم خواهد داشت تا همیشه ... 

.

برای خودم هم عجیب بود و شاید بخندید ولی شنیدن خبر مرگ رابین ویلیامز به اندازهء مرگ آدمهای نزدیک زندگی م تلخ بود و احتمال خودکشی بودنش به غایت شوکه کننده ... خودکشی کمدین بدون هیچ شرح و تفصیلی خودش به اندازهء کافی عبارت و ترکیب تلخ و غریبی ست ، آنقدر که بتوان به تیر خلاص بر پیکرهء امید تشبیهش کرد ... امثال ما عوام الناس خسته و بریده به جهنم ولی ای کاش اگر رابین ویلیامزها توی زندگی واقعی شان در باتلاق افسردگی و تنهایی اسیر میشوند تاس دست کسی باشد که وختی می اندازد برایشان جفت شیش بیاورد ، دستشان را بگیرد ، نجاتشان بدهد و راضی و امیدوارشان کند به ماندن ، آخر حیف است ، دنیا واقعن بدون آنها جای مزخرف تر و غیر قابل تحمل تری میشود ... 

.

خداحافظ آقای ویلیامز خنده رو و مهربان ... هر جا که هستی مواظب خودت باش مرد ...

.