دووم بیار ایبوی باشکوه خاطراتِ دور

 

قبلن هم اینجا نوشتم دربارهء ابراهیم تاتلیسس و میزان علاقه ام از قدیم تا حالا به صدا و موسیقی و کاراکترش صرف نظر از همه حرف و حدیث هایی که همیشه حول و حوالی ش هست ... برای من مردی که امشب روی تخت بیمارستان افتاده و دارد با ملک الموت شطرنج بازی می کند نه یکی از کله گنده های مافیای اقتصادی و سیاسی و نظامی ترکیه و نه صاحب چندین و چند کارخانه پشم و فرش و شراب و آهن و بیحد ملک و املاک و شهرک و مجتمع و برج و هتل است و نه مالک شبکه های متعدد رادیو تلویزیونی با قدرت و نفوذی باور نکردنی ...  

برای من ابراهیم تاتلیسس تا آخر دنیا همان جوان روستایی غمگین یقه بازیست که در فراق معشوقهء بابا پولدارش که به اصرار پدر دارد عروس دیگری می شود توی کافه محقری توی شهر نشسته و دارد راکی می نوشد ، سیگار می کشد و محزون ترین آواز دنیا را می خواند ... 

برای سلامتی اش از صمیم قلبم دعا می کنم ...