حمید چند ضلعی !
وحید آخرین باقرلو !
حامد جیگر طلا !
یوتاب
نئوبلاگر
دختر آبان
پسر آبان
م.ح.م.د
سپهر خان
بهار سلام تنهایی ( مامان سپهر خان )
بابای آرتا خان
نیما
ماهی تنگ بلور
احسان پرسا
مسی ته تغاری
می نو
رعنا
تیشتریا
نازگل ( کاغذ کاهی )
آلن
عاطفه
شکیبا
هاله
احسان جوانمرد
میثمک
حسین ترابی ( پسر یک مزرعه دار )
آوا
کودک فهیم
آنتروپوید
آرش ناجی قلمدون
آرش پیرزاده ( بابای هانا )
حرفخونه
هیشکی
ماهان مومنی
نینا
آناهیتا
امید
ایرن
مهدی پژوم
کیامهر
ابله خاتون
نیمه جدی
مونا شهریاری
میس اووووووم !
هومن
خیلی کار جالبی بود!!
نه خسته!!
سلام.ما مخلص شماییم.والا ما با جون شما کار نداریم.اما میدونم خانواده ماهی تنگ بلور با جون ما کار خواهد داشت.
طرح خیلی جالبی بود جناب کرگدن.. خوشمان امد..
این بلاگ اسکای هم که ایکون گل نداره!..
وحید:
من گفتم این حاج وحید هی داره میگه بهترین اتاق واسه ماهی تنگ بلوره ، کلک بگو چه هدفی داشته !
کرگدن جان حالا که دستت تو کار خیره ، من عاشق اتاق نیما شدم !!!
یعنی واقعا ته ته ته هرچی شهریاره خودتی.این فکرا از کجا میادو به کجا میره الحق و الانصاف موندم توش و توت.خلاصه دمت گرم.نمی دونم ژست اول چش روشنی گفتم یا نه...ولی بببببببببع...منزل نو مبارک عزیزم.با یه غزل به روزم.حال داشتی بیا.حال نداشتیم خوب محسنی دیگه چی کارت کنم کچل(نیست خودم خیلی مو دارم)
جیگرتو مهدی تپل !
هیچ معلومه کجایی تو بچچه ؟!
خیلی مخلصتم ...
به خانومت خیلی سلام من و مریمو برسون عزیز ...
یکی از بچه ها حرف خوبی زده بود! برای رعایت حال دیگران که کامنتارو الان رفرش کنی سر مدرسه رفتن بچه دومت همه کامنتارو باز میکنه آدم روش نمیشه کامنت بذاره و بار اضافه رو دوش مخاطبین سرعت پایین اینجا بذاره!...
پیشنهادات من رو هم که رسما به جاهای معلوم دایورت میکنی و نمیذاری این مشکل به صورت ریشه ای حل بشه!...خب بابا چه اشکالی داره بگی ادامه کامنتها در پست بعد!؟...حداقل جوابمو بده خب!
کرگدن همیشه خلاقی
یعنی همییییییییییییییییشه
من اومدم بگم من اصلا قصد ازدواج ندارم کسی اصرار نکنهآیکن خر کیف نداره نمیدونم چرا؟!!
بچرخ تا بچرخیم ببم جان!...
حالا که اینجوری کردی در پیش نویس پستی که شب میخوام تقدیم مجلس محترم کرگدن کنم واسه عکس تو یه چیزی مینویسم که سر به جنون بذاری! (خودم میدونم "سر به بیابون" درسته! اینچیزا دیگه به توی رقیب مربوط نیست!)...
[آخ جون! من میمیرم واسه رقابت ناسالم!]...
از اینکه کاغذ دیواری خال خال گوساله ائی بنده انقد مورد توجه بود تشکر میکنم
عزیزان بنده همین حالا عکسمو برای کرگدن فرستادم...هر آن ممکنه آپدیتش کنه! خواهشا اگه بچه ای بیمار قلبی ای پیرمرد ناتوانی چیزی دم دستتون هست از مانیتور دورش کنین! یا با یه چیزی بکوبید تو سرش (به هرحال مصدومیت بهتر از سکته اس!)...پس بیفتن خونشون گردن خودتونه ها!...
عجب آدمی هستیا! حالا باید عکس منو میذاشتی اون اول که جلوی چشم همه باشم و خواری و خفت بکشم!؟...اصلا عکس منو بده برم!...
یا حداقل اسم بالاشو عوض کن بنویس "آقای دوشمبه از مناطق سیل زده پاکستان!"...
سلام
زن(منظور ماهی تنگ بلور هست)شام چی داریم؟؟؟
ای جااااااااااااااااااااااان . این وحید چه بزرگ شده . اییییییییییییییییییییییین گذه بود من دیدمش بعد الان من دچار نوستالوژی شدم با دیدن عکس وحید
حاج وحیدتون مظلوم تر از همتونه ...
حاج حمیدتون به نظرم اهل بگو بخند تز از همتونه
وحید وب گپ مطمئنم دفعه ی بعدی میره با ماهی تنگ بلور مصاحبه میکنه !
وای خدای من اینجا چه خبره.چقدر کامنت
میگم ماهی تنگ بلور عزیزم.من خودم کدبانو هستم.توی یک پست مونده به آخرم دستور آشپزی هم دادم.این وحید اگر زیاد اذیت کرد همونو بذار جلوش
این برای ماهی تنگ بلور:
------
بچه ها واقعا جو صمیمی ای دارید.لذت بردم.
به جان خودمون ما عکس گرفتیم که بفرستیم اما دیدیم مامان کابل یو اس بی رو با خودش برده.
ما وقعن دلمون می خواست تو این بازی شرکت کنیم
اخه چرا؟؟؟؟؟
فکرتون عالی بود
می تونم بگمآفریـــــــــــــن ؟
اومدم بگم آپ دیتم...اما خب...خیلی هم مهم نیست...چه خبره اینجا...خواستگاری و اینا رو من هستم....آقا من اصلا قیم قانونی ماهی تنگ بلور...چون از کاغذ دیواریاش خیلی خوشم اومده...پس تو مصاحبه...وحید خان!... منم باید باشم...
منظور تو روز مصاحبه بود...نه توی خود مصاحبه!...
عکس مهدی رو نیگا می کنم...حاااااااال می کنم...چقدر این بچچه با شخصیت و با پرستیژزه...
اصلن این حمید خان شیطنت از چشم سیاش میباره!
اسپیکراتونم چشمو گرفته آقا حمید (اسپیکرن دیگه اون دوتا طولانیا؟ D:)
محل کار آقا وحید و آقا حامدم یه جاس! (شکلک یه دختر باهوش)
حمید رمز موفقیتتو به ما هم بگو! چه جوری روز به روز وزن اضافه می کنی؟!
مرسی بانوفقط نگی مهریه رو کی داده کی گرفه آ..میریم مزنیم تو کار بیزنس میکنیم خفن..وحیدم میندازیم زندان که از اونجا واسمون عکس بفرسته
سلام به تک تک شون و همه شون موفق و سلامت و خوش و با شور و شوق زندگی به کامشون باشه
فقط ماهی تنگ بلور ، وحید نه کار داره نه انبر دستی
اما من کار که ندارم ، اما رو میزمو دقت کنی انبر دستی دارم ها ...
اصلا قول میدم این هفته چهره ی خوب بلاگزیت بشی
خوبه ؟!
این کامنت صرفا جهت در آوردن لج حاج وحید بود و ارزش دیگری نداشت !
حمیدو از رختخواب بلند کردید نشوندید پای پی سی ؟ :دی
درمورد وحید هم باید بگم ببخشید ایشون اصلا آپ میکنن که محل آپدیت داشته باشن ؟
سلام.ای محمد بلاگزیت اینجوری حامی ما بودی؟؟؟بشکنه این دست که نمک نداره
خدای من!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
حمید چه قدر تپل شده!!!!!!!!!!!!!!!
کرگدن خان منم واستون ایمیل کردم
منو بذارید اول چون دیر اومدم باید برم اول ملت منو ببینن!!!!
:دی
وحید جون. چت نکن پسرم زشته اینکار
اینجا فقط خواستگاری کم داشت که اون هم جور شد!!!
این کامنتا خودش یه پسته جذابه.کشتو کشتار داشته، انبر دست داشته، کوری داشته، ...........
من پیشاپیش تبریک میگم به ماهی و وحید.
یه سوال داشتم، این الان مثلن معادل ِ اون شکلک پرشین بلاگه که داره از خنده غش می کنه افتاده رو زمین؟
عالیه چقد کیف کردم با عکسا
اولن سلام . وخت بخیر...
ما هم اکنون در کافینت به سرمیبریم...
دویومن هنوز تو تحریمیم...
سیومن هزاااااااااااااااااااااااااااااارتاااااااا و شونصدتاو هفففتا دسسسسسسسسست درد نکنه داداشی.
واقعن بازی زیبایی بود .
خیلی حوصله و عشق میخواد که آدم این پست و راست و ریس کنه..
اول و آخر همه ی بلاگرا خودتی...
حامد خدا بگم چی کارت کنه! چرا نگفتی مثل کوزت افتادم توی عکس!!! خودم دلم به حال خودم سوخت! به خدا من معتاد نیستم!!!!!!!!
سلام.اینجا صاحبش اجازه چت داده پس دیگر به بیگانگان احتیاجی نیست.هه
میگم نکنه این ماهی خانوم ما فقط بلت باشه ماهی درست بکنه؟؟؟
ماهی خانوم ، به حرف این حاج وحید ما گوش ندی ها
ببین این هرهفته میره قرار وبلاگی ، یک رفیق بازیه ، من میشناسمش ، اصلا اهل کار و زندگی نیست که ...
اما من از همین میزم معلوم میشه ، انبردست دارم رو میز یعنی اهل کارم ، برج ایفل داره یعنی خارج برو ام ، موبایل دارم یعنی مایه دارم ، کار صنایع دستی دارم یعنی هنر دوستم ، کتاب دارم یعنی اهل مطالعه ام
اصلا ماشالله از هر انگشتم هزار تا هنر میریزه
مبارک باشه آغا وحید من سیغه رو جاری کنم؟
نئو پاشو بیا برای این وحید یک نقدعوا بنویس.
کجایی تو؟
اسم پستت رو هم بگذار کامنت گذار زرد!!
لا اله الا الله!!
نمی گن یک کودک از اینجا رد بشه یاد بگیره
استغفرالله ربی و اتوبه علیه
ممد اگه به آرزو نگفتم=))
البته صیغه
از همه این عکسا به نظرم چهار تاش بیشتر به دلم نشست.
به اونایی که من توذهنم تصوریرشونو ساخته بودم نزدیک تر بودند:
۱. عکس داداشی(کرگدن) :خیلی طبیعیه ... دقیقن همون تیپی که اولین بار تو خونه شون دیدمش همون طور ساده و خاکی.
۲. عکس آقای کیامهر: بیشتر به این خاطر که توی سفر بود وانقدر این پست و داداشی و...براش مهم بود که از همون جا عکسو انداخته و فرستاده.و این خیلی با ارزشه.
۳. عکس آقای مهدی پژوم : که دقیقن همون تصوری ِکه از خونه شون با اون کتابخونه و از خودشون داشتم .خوش به حالش با این همه کتاب!
4. عکس ایرن: خیلی قشنگه..آدم حس میکنه تو خونه ی خودشه . میز کامپیوترش منو کشته!
خوش به حالش که اطاق یه پنجره رو به بیرون داره..چه نور نازی افتاده تو خونه!
من توی این عکس چادر سرم بوداااا
کار عوامل بیگانه ست
من تحت هر شرایطی به اسلام پایبندم