سلااااااااااااااااااااااااااااااام کرگدن عزیز. شما هم ذهنت لال مونی گرفته امشب ؟! انشالله خوب بخوابی و فردا یه پست مفصل برامون بنویسی ! هر چند این پستت هم با وجود کوتاهیش حرف داشت بس طولانی !
واحه
چهارشنبه 3 فروردینماه سال 1390 ساعت 02:27 ق.ظ
خوب بودها اگه می شد الان خوابید تا عید سال بعد! وقتی آدم بیدار می شد حتما بعضی چیزها تغییر کرده بود! یا لااقل یکسال از تحمل کردن زندگی، فراغت یافته بود!
سلااااااااااااااام کرگدن عزیز .... با تاخیر عیدت مبارک ... و بعد هم اینکه گاهی سکوتت هم فریادش از تمام داد و بیداد ها بیشتر است ... سبز باشی و عاشق ...
دروووووووووووووووووووووووووود ای شعر بود؟ لالایی بود؟ تراوشات یک ذهن مطلاتم بود؟ واپس زنای های یه معده ی دردمند و دلتنگ عصاره گندم بود؟ چی بود؟!! هرچی بود لالای اصحاب کهف نبود که بخونی و خوابت ببره اونم ۳۶۵ روز بیضویه دیگه.. ما کهع خوندیم همون یه تیکه خواب نداشتمونم از سرمون پرید.. . . . . پس میریم و خقه میشیم تا سال دیگه ببینیم دنیا دس کی به میه مگه؟
مدتی نبودم و اینکه الان میبینم بازم دارین مینویسین خیلی خیلی خیلی خوشحالم . واقعا کللی ذوق کردم . عیدی خوبی بود از طرف شما . همیشه شادی رو براتون آرزومندم و سلامتی . عیدتون هم مبارک .
راستی الان دارم صداتون هم که برای نوروز فرستاده بودین رو میشنوم
مامانگار
چهارشنبه 3 فروردینماه سال 1390 ساعت 12:54 ب.ظ
....تبریک سال نو و عیدمبارکی گفتن !... ..هرچند برای یه کرگدن بی دل و دماغ هم باشه..اما واجب و دوست داشتنیه !... ..به تو و مریم بانوی عزیز صمیمانه عیدرو تبریک میگم... ...امیدوارم سفر خوب و خوشی داشته باشیدوبسلامت برگردید... ..و سالی که شروع میکنید برخلاف انتطارتان...سالی متفاوت....با ایده های جدید..و حال و روزی بهاری باشه...
سلااااام چقدر دوست داشتم این پست نیمه شبی رو.... "وختی دل و سر یکدل نیستند و سرسری اند" یکدل میشن....بعضی وقتا مثل بچه ها با هم قهر میکنن دل و سر.....ولی دور از هم طاقت نمیارن....آشتی میکنن....
پیشاپیش عذر میخوام اگه تواین شعرجاییش بد صحبت شده.این فقط یه شعره تلفیقی از دوتا پست آخر آقایون کیامهر وآقا محسنه که تقدیم میکنم به هر دوشون فقط یه عیدی کوچولوبود.نقصیاشو ببخشید.ببخشید اگه یکم بی ادبی توش صحبت شده...واز اشخاص نامبرده هم عذر میخوام نشستم پای دکمه ها یابه کنار سبزه ها به دور نظاره می کنم شهرو تماشا می کنم زمین چرا این شکلیه!! الان زمان چی چیه!! عقلم کجاس؟ دلم کو؟ جاده کجاس؟راهم کو؟ میخوام برم نمیشه دلم راضی نمیشه ابروستاره جوجه سرم داره می گیجه مریم بانوکجایی؟ بخوابم تا عیدبعدی؟ سفر با' کیا 'می چسبه دوغ محلی می چسبه داش مهدی با مرامه یه کیس تمام کماله دیشب رفتیم محلات توی اون آب گرم هات جای همشون خالی بود(استعاره از دوستان نام برده شده) آب محلات عالی بود فردا میریم اردبیل شاید بیاریم دست بیل 'کیا'سفر سلامت برو خیالت راحت یاحق...
بی خوابی زده به سرت کرگدن ؟
یا شاید هم اثرات گندمه ؟
امیدوارم همین جاده شدن دل و سر را یکی کند
ولی سر و ته را نه خدای ناکرده
جاده فریاد میزنه.... بیییییییاااااااااااااااااااااا
سلااااااااااااااااااااااااااااااام کرگدن عزیز.
شما هم ذهنت لال مونی گرفته امشب ؟!
انشالله خوب بخوابی و فردا یه پست مفصل برامون بنویسی ! هر چند این پستت هم با وجود کوتاهیش حرف داشت بس طولانی !
خوب بودها اگه می شد الان خوابید تا عید سال بعد! وقتی آدم بیدار می شد حتما بعضی چیزها تغییر کرده بود! یا لااقل یکسال از تحمل کردن زندگی، فراغت یافته بود!
سلااااااااااااااام کرگدن عزیز ....
با تاخیر عیدت مبارک ...
و بعد هم اینکه گاهی سکوتت هم فریادش از تمام داد و بیداد ها بیشتر است ...
سبز باشی و عاشق ...
خوابهای خوب خوب ببینی
دروووووووووووووووووووووووووود
ای شعر بود؟
لالایی بود؟ تراوشات یک ذهن مطلاتم بود؟ واپس زنای های یه معده ی دردمند و دلتنگ عصاره گندم بود؟ چی بود؟!!
هرچی بود لالای اصحاب کهف نبود که بخونی و خوابت ببره اونم ۳۶۵ روز بیضویه دیگه.. ما کهع خوندیم همون یه تیکه خواب نداشتمونم از سرمون پرید..
.
.
.
.
پس میریم و خقه میشیم تا سال دیگه ببینیم دنیا دس کی به میه مگه؟
خدا نکنه محسن جان! واسه چی خفه بشی؟؟؟ تو هنوز زمان داری و حالا وقت/ تکیه دادن به عصا نیست بیا برگردیم...
عمو محسن...
میگم شما میخوای بر یه آب به سرو صورتت بزن...
یه چیزی بخور...
بعد بیا...
هان...
سلام کرگدن خان
اگه قهر نیستی یه سر بهم بزن
خیلی وقته ردی ازت نیست این ورا
امیدوارم یکی بشن...همین روزا...همین جاها...
ای مرده شور این دنیا رو ببرن که هیچ وقت دل و سر با هم یکی نمیشه ...شایدم ما بلد نیستیم یکیش کنیم ..به هر حال خوابیدن رو هستم ...
آخ که چه قدر دلم واسه یه خواب راحت تنگ شده.
فکر کنم این خواب بعد گندم باشه ها ! میچسبه ها... برو لالا ، بعدا بیا
مدتی نبودم و اینکه الان میبینم بازم دارین مینویسین خیلی خیلی خیلی خوشحالم . واقعا کللی ذوق کردم .
عیدی خوبی بود از طرف شما .
همیشه شادی رو براتون آرزومندم و سلامتی .
عیدتون هم مبارک .
راستی الان دارم صداتون هم که برای نوروز فرستاده بودین رو میشنوم
....تبریک سال نو و عیدمبارکی گفتن !...
..هرچند برای یه کرگدن بی دل و دماغ هم باشه..اما واجب و دوست داشتنیه !...
..به تو و مریم بانوی عزیز صمیمانه عیدرو تبریک میگم...
...امیدوارم سفر خوب و خوشی داشته باشیدوبسلامت برگردید...
..و سالی که شروع میکنید برخلاف انتطارتان...سالی متفاوت....با ایده های جدید..و حال و روزی بهاری باشه...
کرگدن جون گفتی جاده گفتم شاید می ری سفر!
خوب بخوابیم! آیکن شیرازی گشاد!
سالم برگردی و خوش الهی
چه جمله ی نابی گفتی وقتی دل و سر با هم یکی نیستن...
اخی ی ی ی ی ی ی !!!!
سال نو مبارک آقا محسن باقرلو....
بابا شاعر... بابا وای کشتی مارو.......
sسلام محسن جان
حال و احوال؟
خوبی؟
اوضاع میزونه؟
سلااااام
چقدر دوست داشتم این پست نیمه شبی رو....
"وختی دل و سر
یکدل نیستند و سرسری اند"
یکدل میشن....بعضی وقتا مثل بچه ها با هم قهر میکنن دل و سر.....ولی دور از هم طاقت نمیارن....آشتی میکنن....
بی خوابی شبانه از بین تک تک کلمه ها تابلو ...
نه....................
:((
زندگی باید کرد !
گاه با یک گل سرخ ،
گاه با یک دل تنگ ،
گاه باید رویید در پس این باران ، ...... گاه باید خندید بر بی غمی
[گل]
بیایید بــرای آرامش هــم دعـــا کنیم...[گل]
خوش بگذره استاااااااااد...
ما هم دلمون خواست...
رفیق...
جاده...
ماشین بازی...
زیارت...
امیدوارم سال خوبی داشته باشی محسن دادا.. به مریم ترین هم سلام برسانید..
پیشاپیش عذر میخوام اگه تواین شعرجاییش بد صحبت شده.این فقط یه شعره
تلفیقی از دوتا پست آخر آقایون کیامهر وآقا محسنه که تقدیم میکنم به هر دوشون
فقط یه عیدی کوچولوبود.نقصیاشو ببخشید.ببخشید اگه یکم بی ادبی توش
صحبت شده...واز اشخاص نامبرده هم عذر میخوام
نشستم پای دکمه ها
یابه کنار سبزه ها
به دور نظاره می کنم
شهرو تماشا می کنم
زمین چرا این شکلیه!!
الان زمان چی چیه!!
عقلم کجاس؟ دلم کو؟
جاده کجاس؟راهم کو؟
میخوام برم نمیشه
دلم راضی نمیشه
ابروستاره جوجه
سرم داره می گیجه
مریم بانوکجایی؟
بخوابم تا عیدبعدی؟
سفر با' کیا 'می چسبه
دوغ محلی می چسبه
داش مهدی با مرامه
یه کیس تمام کماله
دیشب رفتیم محلات
توی اون آب گرم هات
جای همشون خالی بود(استعاره از دوستان نام برده شده)
آب محلات عالی بود
فردا میریم اردبیل
شاید بیاریم دست بیل
'کیا'سفر سلامت
برو خیالت راحت
یاحق...
۱ هی تو کی برگشتی؟ها؟سلام!
۲ سال نو مبارک!
۳ من مثل بقیه هی باهات مخالفت نمیکنم.اگه میخوای خفه شی من مزاحمت نمیشم.راحت باش!
چه بی اعصاب!!!!!!!!!
میگم شما یه مدت کلا به خودت تعطیلی بده من نگرانم کاربه جاهای باریک داره میکشه؟!
ظهر اولین روز کاری شما بخیر
خوبید؟
قلم شیوایی دارید.
بهار نو مبارک.
به من هم سر بزن.[لبخند][گل]