چیکاره ها ...

سالها گذشته ... از هر زمانی که فکرش را بکنی سالها گذشته ...  

از دبستان ... از دبیرستان ... از سربازی ... از دانشگاه ... سالها گذشته و هر کدام از ما کوچولوهای آن سالیان دور که حالا برای خودمان آدم گنده ای شده ایم مشغول یک کار و شغلی هستیم ... کاش میشد با همه بچچه های تمام این سالها یکجا جمع شویم و از شغل امروزمان بگوئیم برای هم ... عینهو آن سکانس فیلم ضیافت کیمیایی که همکلاسی های قدیم جمع می شوند توی کافهء ماطاووس و هرکدام تعریف می کنند که چکاره شده اند ... مثلن همین دوستان وبلاگی دنیای مجازی ... چقدر شغلهای مختلف داریم تک تکمان ... تا حالا فک کردید ؟ ...  

.

کارشناس آموزش ! - پزشک - مهندس مشاور ماشینهای سنگین - غرفه دار بازار تره بار - کارمند فرهنگستان ادب و هنر - سردفتر - متخصص بیهوشی - نماینده بیمه ایران - مجسمه ساز - رستوران فست فود - روزنامه نگار - مهندس عمران - کشاورز و مزرعه دار - کاریکاتوریست - کارشناس حقوقی بانک - معلم و دبیر - مدیر آژانس هواپیمایی - سردبیر رادیو - فیلمنامه نویس - بوتیک - انتشاراتی - بهزیستی - استاد مایکروسافت - کارمند دانشگاه - کارمند صدا و سیما ... 

بقیه اش را شما بگوئید !  

.

نظرات 82 + ارسال نظر
سمیرا یکشنبه 22 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 02:21 ب.ظ http://nahavand.persianblog.ir

اما روزنامه نگاری رو عشق است که بهترین شغل دنیاست

مینا یکشنبه 22 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 02:29 ب.ظ http://www.harfebihesaab.blogfa.com

دانشجوی کشاورزی. علاف . امیدوارم مقطع بعدی بتونم رشته ی مورد علاقه امو بخونم و شغل آینده ام در همون زمینه باشه. اگه نشد که همین علافی رو ادامه میدم!‌

هیشکی! یکشنبه 22 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 02:34 ب.ظ http://www.hishkii.blogsky.com


آپ کردم داداشی

فرناز یکشنبه 22 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 02:43 ب.ظ http://www.zolaleen.persianblog.ir

کارشناس تشکیلات یک سازمان دولتی که نمیدانم برای چه؟

زلال یکشنبه 22 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 03:11 ب.ظ

مترجم!

کوشالشاهی یکشنبه 22 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 03:31 ب.ظ

حسابدار

دارالمجانین یکشنبه 22 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 03:58 ب.ظ http://www.darolmajaneeen.blogfa.com

سلام
این نامردیه
از بیکارانه عزیز هیچ تقدیری به عمل نیومدیعنی شما با اینکارت فقط میخواستی بگی دیگه هیچ کس مشکل اشتغال نداره دیگهدرود بر صنف بیکاران

ژاکلین یکشنبه 22 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 04:15 ب.ظ http://17pm.blogfa.com

یکی مونده به آخری و یازده تا مونده به آخری من بودم!

به این آرش ما هم بگین هویجوری هم قبولت داریم! نمی خواد رزومه بدی!

تپل یکشنبه 22 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 04:55 ب.ظ

کنیز حاج باقر

بلوطی یکشنبه 22 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 05:45 ب.ظ http://number13.blogfa.com

دانشجوی پزشکی !! اللحساب مفت کار می کنیم تا سال دیگه که سال پنجی شدیم بهمون حقوق هم بدن :)

من و من یکشنبه 22 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 06:53 ب.ظ

کارشناس حقوقی و عکاس

رها بانو یکشنبه 22 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 09:18 ب.ظ http://rahabanoo.blogsky.com

یک عدد وکیل بانویی که در حاضر بی مجوز و بی دفتر و دستکه !

حمید یکشنبه 22 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 11:19 ب.ظ http://www.abrechandzelee.blogsky.com/

شغل من اینه! :
چسبوندن یه چیزهایی به یه چیزهایی!...
کوبوندن یه چیزهایی روی یه چیزهایی!...
گذاشتن توی یه جایی!...
و نهایتا دادنش دست یه بنده خدایی!...

توضیح خیلی ضروری! : هرکی فکر کرده بنده در خانه فساد کار میکنم کاملا اشتباه فکر کرده! کار من صدور مدارک دانشجویان سازمانی در یک آموزشگاه رایانه اس! :
چسبوندن لیبل روی مدارک!
کوبوندن مهر روی مقوای مدارک!
گذاشتننش داخل پاکت!
و نهایتا داددنش به دست کارپرداز شرکت برای ارسال به سازمان مربوطه!...

نوشتنده یکشنبه 22 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 11:22 ب.ظ http://waytosun.blogsky.com

وکیل پایه یک دادگستری و مشاور حقوقی !

نوشتنده یکشنبه 22 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 11:24 ب.ظ http://waytosun.blogsky.com

به رها بانو :
مگه ما که مجوز و دفتر دست داریم چه کرده ایم ! و یا کجا رو گرفتیم .
داد.گست.ری جمهوری اسلامی دست دلال هاست .

حمید یکشنبه 22 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 11:25 ب.ظ http://www.abrechandzelee.blogsky.com/

به نظر من موضوع این پست خوب نیست...

اونایی که کاری دارن که دلشون نمیخواد یا روشون نمیشه کسی بدونه غصه دار میشن...

اونایی که بیکارن و هر روز هیکل نحس این شهر لعنتی رو بالا پایین میکنن که یه کاری پیدا کنن غصه دار میشن...

شاید بهتر بود یجور دیگه مطرحش میکردی...

حمید یکشنبه 22 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 11:37 ب.ظ http://www.abrechandzelee.blogsky.com/

ولی از این حرفا که بگذریم ماشالا همه اینجا کارشون درسته ها! درب و داغونشون ماییم!...میگفتم بیکاریم سنگینتر بودیم! (آیکون "حداقل اون سینی رو بده یه دور چایی بچرخونم توو مجلس بزرگون!")...

صادق دوشنبه 23 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 12:37 ق.ظ

گلاب به روتون نصاب ماهواره
دیش و ریسیورو اینجور چیزا میفروشم ونصب می کنم

فرشته دوشنبه 23 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 01:04 ق.ظ http://feritalkative.blogfa.com/

مهندس شیمی بعد از این !
دانشجو

مهسا دوشنبه 23 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 01:18 ق.ظ http://www.mlovegod8.blogfa.com

دوس دارم کارمند فرهنگستان ادب و هنر بودن رو...

کلاسور دوشنبه 23 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 01:19 ق.ظ http://celasor.persianblog.ir

ping 192.168.0.1

ارش پیرزاده دوشنبه 23 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 08:46 ق.ظ http://arashpirzadeh.persianblog.ir/

فکر کنم اون میوه تره باری من باشم

کاپوچینو دوشنبه 23 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 10:29 ق.ظ http://capuccino.blogfa.com

کاپو هستم در آینده خونه دار!!!!!!!!
خب البته اینم شغل شریفیه.
به اضافه شغل های شریف دیگر....

کاپوچینو دوشنبه 23 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 10:33 ق.ظ http://capuccino.blogfa.com

البته الان دانشجوی ادبیات فارسیم....
اما....

هاله دوشنبه 23 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 11:32 ق.ظ http://adam-bozorge.blogfa.com

دانش آمور مملکت :دی
فک کنم از همه بدبخ تر من بودم ..نه ؟:دی

سوسن دوشنبه 23 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 11:57 ق.ظ

کاریکاتوریست و مدرس دانشکده هنر

مامانگار دوشنبه 23 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 12:02 ب.ظ

...این کارشناس آموزش باید خیییلی مهم و کاردرست باشه که اول از همه اسمشو نوشتی..
...حالا اسمشو میشه افشاء کنید..؟

دری وری های یک کیبورد به دست دوشنبه 23 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 12:06 ب.ظ http://mydarivari.mihanblog.com/

اوهوم چقد دوس دارم از این ضیافتا و کسایی که مث کیمیایی ضیافت میسازن !

من که از شما کوچیکترم ولی ! گرافیست !

مهربان دوشنبه 23 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 12:31 ب.ظ http://mehrabanam.blogsky.com

برگزاری سمینارها و کنگره های پزشکی
....
چقدر اسم شغل من طولانیه

داود (خورشید نامه) دوشنبه 23 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 10:39 ب.ظ http://poooramini.persianblog.ir

یک دوست...هیچکس

فلوت زن سه‌شنبه 24 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 12:19 ق.ظ http://flutezan.blogsky.com/

یه کتاب فروش !
نه اینکه کتابفروشی مال غ خودم باشه ، نه ! من فقط فروشندشم !

رویا یکشنبه 29 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 01:11 ب.ظ http://nasimesobh.persianblog.ir

چه ایده ای محسن. داشتم به این فکر می کردم که مثلن همین خود ما جدای از اینکه چه کاره شده ایم ولی خداییش چقدر از شغلهای دیگه بی اطلاعیم. درباره بعضی شغلهایی که گفتی حتی درحد هیچی هم نمی دونم. فک کن یه روزی جمعیت وبلاگنویسان جمع بشه و اینهمه تنوع شغلی داشته باشن و ادم در یک جمع ببینه این ادمهایی که پشت مونیتورها نشسته اند و تند و تند می نویسند و تند و تند می خونیمشون چه شکلی اند روزها چیکار می کنند با چی و کی سرو کله می زنند اصن اعصاب معصاب دارن؟
خیلی ایده ی تامل برانگیزی بود. یه روزی اگه عملیش کردی منم میاما! گفته باشم!

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.