چیکاره ها ...

سالها گذشته ... از هر زمانی که فکرش را بکنی سالها گذشته ...  

از دبستان ... از دبیرستان ... از سربازی ... از دانشگاه ... سالها گذشته و هر کدام از ما کوچولوهای آن سالیان دور که حالا برای خودمان آدم گنده ای شده ایم مشغول یک کار و شغلی هستیم ... کاش میشد با همه بچچه های تمام این سالها یکجا جمع شویم و از شغل امروزمان بگوئیم برای هم ... عینهو آن سکانس فیلم ضیافت کیمیایی که همکلاسی های قدیم جمع می شوند توی کافهء ماطاووس و هرکدام تعریف می کنند که چکاره شده اند ... مثلن همین دوستان وبلاگی دنیای مجازی ... چقدر شغلهای مختلف داریم تک تکمان ... تا حالا فک کردید ؟ ...  

.

کارشناس آموزش ! - پزشک - مهندس مشاور ماشینهای سنگین - غرفه دار بازار تره بار - کارمند فرهنگستان ادب و هنر - سردفتر - متخصص بیهوشی - نماینده بیمه ایران - مجسمه ساز - رستوران فست فود - روزنامه نگار - مهندس عمران - کشاورز و مزرعه دار - کاریکاتوریست - کارشناس حقوقی بانک - معلم و دبیر - مدیر آژانس هواپیمایی - سردبیر رادیو - فیلمنامه نویس - بوتیک - انتشاراتی - بهزیستی - استاد مایکروسافت - کارمند دانشگاه - کارمند صدا و سیما ... 

بقیه اش را شما بگوئید !  

.

نظرات 82 + ارسال نظر
کیامهر یکشنبه 22 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 12:08 ق.ظ

اول

کیامهر یکشنبه 22 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 12:08 ق.ظ

خداییش اول شدن بدون رانت اطلاعاتی خیلی حال میده ها

دکمهء سند رو زدم
وبلاگو باز کردم دیدم زده یک کامنت !
به مریم میگم این بچچه از کجاااا فهمید به این سرعت ؟!

کیامهر یکشنبه 22 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 12:10 ق.ظ

مهندس مکانیک - کارشناس خدمات پس از فروش ماشین آلات راهسازی

اون ( مهندس مشاور ماشینهای سنگین )
منظورم تو بودی !
ببخشید پس عنوان دقیقش میشه این که گفتی !!

کیامهر یکشنبه 22 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 12:11 ق.ظ

به این میگن همزمانی دلی
قربون شما
خیلی ارادت داریم ها
در حد ارادت حواریون به مسیح

کرگدن یکشنبه 22 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 12:12 ق.ظ

حواریون جمع حوریه ؟!
جووووووووووووووون !

کیامهر یکشنبه 22 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 12:13 ق.ظ

آره می دونم
خواستم یه کم کلاس بذارم
ضایع بازی درآوردم ؟

من یکشنبه 22 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 12:13 ق.ظ http://adib68.blogsky.com

بیهوا سرک کشیدم به وبلاگ اتون :
من یه کم کوچولو ترم !
دانشجوی مملکت

کیامهر یکشنبه 22 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 12:14 ق.ظ

آره شما حوری حساب کن ولی در حد حرفا
عمل نکنی یه وقت

کرگدن یکشنبه 22 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 12:25 ق.ظ

بابا مهندس مکانیک !
آقای مکانیک این تاکسی ما روغن کم میکنه چیکار کنیم ؟!!

آلن یکشنبه 22 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 12:36 ق.ظ

خصوصی دارید دوست عزیز

چشم حاج آقا جون !

آلن یکشنبه 22 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 12:54 ق.ظ

قربون تو

آرش یکشنبه 22 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 01:03 ق.ظ

مهندسی صنایع غذایی
بعدش صادرات کالا به آسیای میانه
بعدش تولیدی پوشاک زنانه
بعدش صادرات کالا به افغانستان
بعدش تولیدی پوشاک مردانه و لباس داماد
بعدش کارخانه ی ظروف آلومینیومی تو افغانستان
بعدش مسئول فنی کارخانه ی لبنیات
بعدش تهران و فست فود
بعدش خدا می دونه ... کمی خسته ام ولی امیدوارم خیلییییییییییییی امیدوارم.

بعدش مدیر تولید
و سرپرست نظارت بر کیفیت
کارخانهء کاندوم سازی !!

کرگدن یکشنبه 22 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 01:09 ق.ظ

حالا نمیشد با این جزئیات
رزومه تو نمی ذاشتی ؟!
راستشو بگو الان داری واسه کی و چی بازاریابی می کنی نکبت ؟!!

کرگدن یکشنبه 22 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 01:23 ق.ظ

چه رزومهء مالامال افغانی !
بیشتر شبیه روزمهء بن لادنه !!

آوا یکشنبه 22 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 01:26 ق.ظ

خ.ص.و.ص.ی
یاحق...

آرش یکشنبه 22 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 01:54 ق.ظ

یادم نبود که نباید تورو جدی گرفت!
.
آره توی کارخانه ی کاندوم سازی داریم یه نوع king size میزنیم واسه آفریقا . میشه بیای کارخونه تا از روی دماغت شبیه سازی کنیم؟؟

فاطمه (شمیم یار یکشنبه 22 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 01:55 ق.ظ

سلاممم
جالب بود..
یکی از حس های خوب همینه که بدونی دوستای گذشته ات الان چه حال وو روزی دارن...
و یا به قول شما الان بچه های وبلاگی...
من خوشحالم که به عنوان یک معلم در دنیای مجازی از خیلی از بر و بچه ها خیلی چیزا یاد می گیریم..
دوست دارم معلم ها حضور قوی تری داشته باشند در ایجاد ارتیاط های غنی و قوی....

پونه یکشنبه 22 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 02:02 ق.ظ http://jojo-bijor.mihanblog.com

من مادر هستم خانه دا

کلاسور یکشنبه 22 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 02:45 ق.ظ http://celasor.persianblog.ir

فکر خوبیه! من موافقم. فکر کنم خیلی جالب بشه ! البته ما جمع کوچکتر این جمع رو می تونیم فردا تو شرکت داشته باشیم !!!

پروین یکشنبه 22 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 05:29 ق.ظ

من برعکس من عزیز, یه کم بزرگترم!
اول ها دانشجو
بعد معلم
بعد پاکسازی
بعد ادیتور
بعد خانه دار
بعد مهاجرت
بعد خانه دار
بعد افسرده
بعد دوباره دانشجو
بعد منشی دکتر
بعد هم فکر کنم آخرش جنازهء دور از وطن :(

سپیده یکشنبه 22 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 06:35 ق.ظ

دامپزشک؛
دانشجوی غریب دور از وطن...

سحر یکشنبه 22 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 08:03 ق.ظ http://dayzad.blogsky.com/

مهندس کامپیوتر چی پس؟؟؟
اینم به لیستت اضافه کن داداش محسن

مریم یکشنبه 22 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 08:08 ق.ظ http://mazhomoozh.blogfa.com

دانشجوییت هم شغل محسوب می شه آیا؟

هیشکی! یکشنبه 22 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 09:17 ق.ظ http://www.hishkii.blogsky.com

سلام عرض شد صبح بخیر ( به توان یازده !) آقا من یازده روزه نت ندارم دق کردم وختم نداشتم برم کافی نت یکی نیومد حال مای کمتر ین رو بپرسه

مامانگار یکشنبه 22 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 09:28 ق.ظ

...خییلی جالب بود کرگدن جان...
..فکرکن میتونیم یه شرکت مشاوره ای مجازی بزنیم..در زمینه کلیه خدمات متصوره در عالم!!...
...از مشاوره مهندسی ..تا میدان داری تره بار...از آژانس هواپیمایی و..تادامپزشکی و.. فست فود !!!...
...بی شک شرکت موفقی میشه !!

نازنین مریم یکشنبه 22 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 09:30 ق.ظ http://morgheasir.persianblog.ir

منم گاهی که عکسای دوران دبستان رو میبینم با سه چهارتون هنوز دوستم و از حال خیلی ها باخبرم همیشه تعجب میکنم..میگم وااای ببین فلانی چقدر کوچلو بوده ادم باورش نمیشه الان مثل فلان کاره هست..خیلی جالب و با نمک و گاهی گریه داره...
درباره دنیای مجازی بازی جالبی میشد اگه کنار عکس کودکی هر کسی میاومد میگفت الان چه کاره هست...
خب منم شغل اولم دانشجو

هیشکی! یکشنبه 22 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 09:34 ق.ظ http://www.hishkii.blogsky.com

عرضم به ختمتتون که
دفتر دار و همچنین نیمچه طراح (طراحی برای لیبل و بسته بندی کالُا فلکسو . روتوگراو. لمینت .کلدسیل. افست)

سهبا یکشنبه 22 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 09:40 ق.ظ http://sayehsarezendegi.blogsky.com/

سلام .
اگه منم حساب میشم ، میگم : حسابدار یه شرکت دولتی !

تپل یکشنبه 22 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 10:00 ق.ظ

استاد دانشگاه هم یادتون نره حالا دانشگاهش زیاد مهم هم نباشه ...خوب نباشه ...

مامانگار یکشنبه 22 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 10:01 ق.ظ

...والبته..خدمات حسابداری و حسابرسی...گرافیک و طراحی لیبل...و افست..و خدمات رایانه ای...
...در مورد دانشجویان عزیز هم میشه یه کانون فرهنگی مدادچی راه انداخت و تدریس خصوصی و کلاس کنکور واینا داشت..
...دوستان ادامه بدن لطفن..

Alaa یکشنبه 22 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 10:46 ق.ظ

فارغ التحصیل علوم سیاسی از دانشگاه تهران
شغل فعلی D:
مدیر صادرات یک شرکت خصوصی

روشنک یکشنبه 22 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 10:53 ق.ظ http://hasti727.blogfa.com

سلام ....
بنده که معرف حضور هستم
مدیر یه شرکت هواپیمایی و استاد حق التدریس دانشگاه مفخم و نخبه پرور و ازاد ازاد ازاد غیر اسلامی

وانیا یکشنبه 22 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 10:56 ق.ظ

ما قرار سال 92کنار هم جمع بشیم نمیدونم میرم یا نه!!!!
کارشناس بهداشت محیط
بیکار و بیعار

اشرف گیلانی یکشنبه 22 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 11:14 ق.ظ http://babanandad.blogfa.com



افسرده
بیکار
و از این قبیل دوستان که فراوان اند...

هاله بانو یکشنبه 22 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 11:26 ق.ظ http://halehsadeghi.persianblog.ir/

پس من چی؟؟؟؟؟
حسابرس و حسابدار

هاله بانو یکشنبه 22 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 11:30 ق.ظ http://halehsadeghi.persianblog.ir/

آخه چرا کسی منو دوست نداره
بعد می گن تو خجالتی هستی ...
صدات از دسی بل بالاتر نمی ره ...
حرف نمی زنی ...
خوب همین کارها رو می کنید بچه عقده ای می شه دیگه

وروجک یکشنبه 22 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 11:36 ق.ظ http://jighestan.blogfa.com

اچار فرانسه هستم
سفارشی کار می کنم
تو همه ی زمینه ها هم کار راه اندازم
به جز چیز

شب گلک یکشنبه 22 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 11:47 ق.ظ http://www.shabgolak.blogfa.com/

آخی واقعن خیلی حس جالبی داره این دورهم جمع شدن های قرار دادی توش پر از سوپرایزه همیشه...گاهی کاملن اون آدم بعد از سالها با تصویری که تو ازش داشتی فرق کرده
راستش من هنوز خودم نمی دونم چی کاره ام...انقدر که از این شاخه به اون شاخه می پرم

شازده کوچولو یکشنبه 22 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 11:51 ق.ظ http://www.shazdehkocholo.blogfa.com

کارشناس امور مدرسان

نینا یکشنبه 22 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 11:55 ق.ظ

کارشناس امور مالی با جیب خالی
کسی حسابدار نمیخواد؟؟

دلارام یکشنبه 22 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 11:58 ق.ظ

مترجم
البته نه خیلی تخصصی ها

امیرحسین... یکشنبه 22 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 12:01 ب.ظ http://afrand.blogfa.com

موزیسین( اگه شغل هم به حساب بیاد!)
سرپرست کارگاه
مامور شهرداری
صندوق دار
کارگر ساده
منشی خانم با روابط عمومی بالا ترجیحا مجرد

هاله بانو یکشنبه 22 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 12:03 ب.ظ http://halehsadeghi.persianblog.ir/

این کارمند فرهیخته فرهنگستان ادب و هنر اونوقت کی هستن؟؟؟؟؟؟؟

شمیم یکشنبه 22 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 12:08 ب.ظ

چه کار جالبی...واقعا چقدر تنوع زیاده!! مرسی از ابتکار جالبتون.
دانشجوی بدبخت دکتری برق... که روزی صد بار به خودش و ادیسون و مخترع مقطع دکتری فحش میده.

مسی ته تغاری یکشنبه 22 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 12:21 ب.ظ

وای خدا شما ها خیلی باحالید
مردم از خنده به کامنت های تو و آرش
حیف که از این کچل دل خوشی ندارم میترسم ازش بیشتر تعریف کنم پررو شه

منم یه مدت
آموزشگاه کامپیوتر داشتم
بعدش کارشناس وام دانشجویی بودم
بعدش افسرده
بعدش خوابیدن روزانه شغلم بود
2 سال توی این احوالات بودم
حالا هم کارشناس مالی
هم معلم
هم دانشجو

البته درسی که خوندم به هیچکدوم از این مشاغل ربطی نداشت

سبا یکشنبه 22 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 12:56 ب.ظ http://www.khaneibarab.persianblog.ir

پژوهشگر مسائل اجتماعی ایران
مسئول انتشارات
مدرس دانشگاه

علیرضا یکشنبه 22 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 01:47 ب.ظ http://yek2se.blogsky.com/

اینجانب دارای صفت فاعلی مرکب مرخم دانشجوینده
البته ادبیات نه ... دو سال دیگه مهندس بعد از این ...
کمی شاغل نزد پدر جان !
زیادی هم بیکار
در کل
علاف

علیرضا یکشنبه 22 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 01:48 ب.ظ http://yek2se.blogsky.com/

گاهی هم معلم
از نوع خصوصیش

نیما یکشنبه 22 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 02:06 ب.ظ

شغل اصلی ، خزیدن در گوشه تنهایی !
شغل فرعی ، دانشجوی یکی از دانشگاه های مملکت اسلامی که دارای دو فروند شهید گمنام شده
شغل عشقی ، آموزش انگلیسی توی موسسه !

سمیرا یکشنبه 22 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 02:20 ب.ظ http://nahavand.persianblog.ir

حالم به هم میخوره ازش ولی خب یه شغله دیگه! مسئول روابط عمومی

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.