درباره من
پیوندها
دسته‌ها
- روزنوشت 292
- کوت آه 114
- نظربازی 13
- خبرتلغراف 21
- نستعلیقات 2
- چند شماره ای 16
- هذیان های خط خطی 29
- عقاید تک نفره 108
- فقطعکس 25
- خودت بخون خودت ببین 58
- تاواریشانه 18
- خوشم میاد بدم میاد 4
- پیشآپدیت 8
- سه تصویر کات 7
- شیرزاد 10
- دوووربین 10
- نامه های کرگدن به محسن 4
- دیگران نوشت 17
- بازی وبلاگی 16
- خیلی شخصی 9
- سه اپیزودی 6
- تشکرجات 6
- پست صوتی 3
- خاطره باز 19
- مغزهای شیطون بلا ! 3
- پست رمزدار 1
- عمه ناهید 4
- سینما سینما 4
- تولدانه 5
- سفرنامه 2
- بامززه جات! 21
- عشق احتمالن یعنی ... 1
- شـــــــعـــــــ ر 14
- از پشت عینک من 6
- لغتنامهء شخصی 1
- خواب دیدم خواب می دیدم 3
- سر چی ببندیم ؟! 1
- کاریکاتور ... پس که اینطور 2
- موسیقآوا 3
- پُش وانتی ! 1
جدیدترین یادداشت‌ها
همهبایگانی
- آذر 1393 4
- آبان 1393 12
- مهر 1393 6
- شهریور 1393 7
- مرداد 1393 14
- تیر 1393 14
- خرداد 1393 7
- اردیبهشت 1393 9
- فروردین 1393 4
- اسفند 1392 21
- بهمن 1392 16
- دی 1392 21
- آذر 1392 19
- آبان 1392 28
- مهر 1392 19
- شهریور 1392 13
- مرداد 1392 10
- تیر 1392 9
- خرداد 1392 14
- اردیبهشت 1392 11
- فروردین 1392 17
- اسفند 1391 17
- بهمن 1391 19
- دی 1391 15
- آذر 1391 18
- آبان 1391 15
- مهر 1391 13
- شهریور 1391 20
- مرداد 1391 21
- تیر 1391 20
- خرداد 1391 22
- اردیبهشت 1391 25
- فروردین 1391 25
- اسفند 1390 22
- بهمن 1390 18
- دی 1390 22
- آذر 1390 28
- آبان 1390 23
- مهر 1390 23
- شهریور 1390 30
- مرداد 1390 19
- تیر 1390 21
- خرداد 1390 24
- اردیبهشت 1390 20
- فروردین 1390 20
- اسفند 1389 25
- بهمن 1389 7
- دی 1389 17
- آذر 1389 32
- آبان 1389 34
- مهر 1389 25
- شهریور 1389 18
آمار : 1515060 بازدید
Powered by Blogsky
عکس محل کار بچچه ها
۱- راضیه
۲- هیشکی
۳- فرزانه
۴- کودک فهیم
۵- مریم
۶- خودم
۷- علی
۸- هاله
۹- مهربان
۱۰- بابک
۱۱- حبیب
۱۲- فسیل
۱۳- شمیم یار
۱۴- گل گیسو
۱۵- پرنسس بانو
۱۶- محسن پاییز بلند
۱۷- آلن
۱۸- محدثه
۱۹- مریم میم
۲۰- اردیبهشتی
۲۱- سیمین
۲۲- محبوب
۲۳- علیرضا
۲۴- بابا محمود
۲۵- عاطفه
۲۶- مهدیه
۲۷- باران
۲۸- داود پور امینی
۲۹- میلاد
۳۰- ابی
۳۱- نوا
۳۲- مجید
۳۳- سمیه
۳۴- پروین بانو
۳۵- جزیره
۳۶- فرشته
۳۷- بی نشون
۳۸- تیراژه
۳۹- صدف
۴۰- وانیا
محسن باقرلو
جمعه 11 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 04:12 ب.ظ
سوماتریپتان یه مدته کم شده ولی فک کنم میتونم برات پیدا کنم.حالا چجوری بهت خبر بدم؟
آخ آخ منصوره جانم جا موند
این دخمل از همه نازک تره!
سلام عزیزم
ماشالا اینقدر زیادین آدم قاطی می کنه!
سیمین جان جات خالی دخمل
هر چی تو فیسبوک ببینمت اینجا یه مزه ی دیگه داره
درضمن تیراژه به سیبیل کلفتا سیانور نده گناه دارن! درضمن قرار چایی رو تخت بخوریم؟!؟
قربونت برم آنا جونم.
شما عزیز دل مایی تیراژه جان.
بچه ها شماره ی بیست به نظر میاد یه ربطی به شهرداری داره ها!
هر چی فک می کنم تشخیص نمیدم شغل ایشون چیه!
بی زحمت یکی منو روشن کنه
آنا من گفتم!
اردی سرشماری میکنه! توو کار سرشماریه!
سیمین یه نگاه به کامنتها بنداز ببین مدال طلای شلختگی از طرف کی به کی رسیده
الهام یه کامنت دادری که کور و اینها نفهمیدم
انا جان شما تشریف بیار رو تخت سلطنتی شاه مخلوع بهت چای میدم!
والا با این ادا و اصول هاشون!!
اناهیتا همون جور که عارفه گفت اردیبهشت، کارش آمارگیری
از بچه های سرشماریه
واااا ی
عالیه
خسته نباشید
دستتون درد نکنه
اشتباهی گفتم عارفه؛ الهام گفتش که الان دوباره گفتش
چقد عکسا قشنگ بودن!
مرسی
برای بچه هایی که احیانا براشون سخته و فقط می خواند کامنتهای مربوط به خودشون رو بخونند می تونند دکمه ی Ctrl+F رو بزنند و در صفحه ی کوچیکی که باز میشه اسم خودشون یا شماره ی عکسشون رو تایپ کنند و Enter هم بزنند و اونوقت تمامی متنهایی که در مورد اونها نوشته شده،هایلایت میشه.
مرسی آنا جونم.اینجا هم میام .آره راست میگی اینجا یه لطف دیگه ای داره
تیراژه خانوم درسته که همۀ مردها غیبشون زدش اما هنوز یکیشون صحنه رو خالی نکرده
خو اونایی ک کار دارن ی فکری هم بحال ما بیکارا کنن!!
والااا
میلاد داشت گریم در میومدااا! آخه کشف خودمه!
(الهام گفتش که الان دوباره گفتش!!!)
هرررررررررررررررر.میلاد..شما اول جمله بندیتو درست کن بعد بیا مدال خیرات کن!
میلاد بی زحمت یه سر به مسنجر بزن شاید یکی یه سوال داشته باشه ها!!!
تیراژه چرا ساکت شده؟ یعنی سیانور و خودش خورده؟!؟
این جزیره ی اتیش پاره کجاست؟
دخملک زبون دراز چی شد؟
بچه ها راضیه کیه؟ اسم بلاگشون چیه؟
چقد سوال دارم!
ممنون خواهری
وبلاگتو از بس به روز نکردی، یادم رفته ادرسش، ادرسشو بده بهم
منصوره جان؟..حالا این که وگفتی یعنییییییی چهههههههه؟!!!(با لهجه ی شیرفرهاد!)
میلاد جان شوما هیچوخت تنها نیستی... تیراژه برو قند بیار یرررررره !
داداش سوتی میگیری ( ایکون میلاد در نقش داش مشتیا )
رسوبهای نقره های میلاد جان! وبلاگ سیمین
نخیر انا جان..مثل اینکه دوز سیانور پایین بوده دارم بیشترش میکنم که کفاف سیبیل کلفتهای عزیز رو بده!
ای رو رو برم هی..ای رو رو برم...
نیما تو که گفتی داری میری بد مشدی..باز که اینجایی روح سرگردان؟!
آنا ی سر ب فیس یوکت بزن
ایول به نیمای همیشه در صحنه
دارم میشمرم تیراژه....
یک یک یک یک ....
آخه بعضی بچه ها ممکنه سختشون باشه که هر هفت تا صفحه کامنتها رو بخونند تا ببینند چه کسی در مورد عکسشون نظر داده.برای همین در هر صفحه می تونند این روشی که گفتم رو انجام بدند که مثلا اگر کسی در کامنتها در موردشون صحبتی کرده و اسمشون رو برده،اسمشون بین کامنتها رنگی میشه و راحت تر می تونند نظراتی که مرتبط با خودشونه رو پیدا کنند.
داری شمارش معکوس میکنی برای به نکاح حضرت عزراییل درومدن؟!
بشمر یره...بشمرررررررر
مرسی منصوره جان
تیراژه لینک ادرس وبلاگ سیمین بزار
آره انگاری دیگه ساعت عمرت به نفس های آخرش افتاده. سماور رو خاموش کن که باید راهی سفر بشی ننه قهوه چی !
مررررررررررررررسی منصوره این کار خیلی خوبیه
تیراژه فعلا بیا من بهت بستنی متری بدم تا چایی رو تخت سلطنتی!
الهام جان این درخواست مال توئه؟ خودتی؟
به تیراژه و آنا:
خواهش می کنم.عزیز دلید.
بچه ها به نظرتون چرا نیما از اینجا دل نمی کنه؟!؟
آره آنا
فعلا وقته بستنیه
چای ها فعلا سیانوری شدن!
آره آنا جونم
واااای چقدر دلم لک زده برای بازی شب یلدای پارسال و بازی رونمایی از معابد بلاگستان.
یادتونه بچه ها؟
سلاممم به جمیع دوستان خوب
و جناب باقرلو...
دستتون درد نکنه..
نیما نفس های آخرشه
دوست داره کنار ما باشه این دم آخرشو
راحتش بذارین این بی نوا رو
سلام به فاطمه جانم،دوست قدیمی.
آره منصوره..یادمه..یادش به خیرررررررررر
سلام فاطمه جان
سلام فاطمه بانوی شمیم یار
سلام
مرسی محسن جان که عکسه منم گذاشتی
دوستم تو این خاطره هم شریک باشم میدونم دیر فرستادم و افتادی به زحمت
مرسی همه ی بچه هایی که شرکت کردین
برام دعا کنید
واااااااااااااااای منصوره عالی بود...چقدر سیستم هامون از پارسال تا حالا فرق کرده! ( البته مال من فرق کرده! )
سلام خانم معلم...به شاگردهاتون بگید معروف شدن!
این نیما عجب جونی داره ها! خوشم میاد جا نمی زنه...نیما خانمت کجاست؟ ممد و میگما
سلام
چشم وانیا جانم
سلااااام همشهری
میگم اون آدرسی که قرار بود واسم میل کنی هنوز نرسیده. این محیط کارتون هم باحال بود خانوم معلم تمبل !