سلام استاد ... دوستان کاملا موافقم....ولی یه شکی این وسط هست...یعنی یه سوال؟! به نظر شما استاد چند درصد مردم خودمون شامل این بحث و داخل اونند؟؟؟؟؟؟ میخوام نظرتون رو بدونم....منم موافقم که خیلی انسان درد آشنا داریم ...ولی اینا اگه زیاد بشن اتفاقات خوبی باید بیفته ...ولی فعلا..................... البت نظر این حقیر ه و ممکنه اشتب باشه....
مثه تموم سکه های دنیا ، این سکه هم ، خوب یا بد ، دو رو داره ...
نمی دونما شاید مشکل از منه ، اما یه حس خوبی داره وقتی فکر می کنی یکی داره از بیرون تنت ، یه آدم دیگه داره غم و غصه ات رو می خوره ، داره هیکلشو می ندازه زیر تابوت غصه هات
اگه نمی شد غصه ی دیگری رو بخوری ، لابد دیگران هم نمی تونستن غصه ات رو بخورن دیگه ... هان ؟!
نمیدونم ،من دچار تناقض شدم هم موافقم هم مخالفم. هم میخام بگم گل گفتین هم میخام بگم خب اونوخت دیگه واژه ی "آدم" خیلی براش زیاده. خب پس هیچی نمیگم و شما رو به خدای بزرگ میسپارم و دکمه ی ارسال و میزنم و پنجره ی کامنتدونی رو میبندم
کلاغ هیچ وقت غصه همنوعهاشو نمیخوره؟ موجود عجیبیه کلا! تک و تنها برای خودش خوشه!!! لاکپشتها هم عمرشان طولانیست..اونا چی؟ از این حرفها گذشته به فکر همدیگه بودن بد نیست اما حد داره متاسفانه حدش فراموش میشه اول آدم باید به فکر خودش و فقط خودش باشه و بعد دیگران در سایه ی موفقیت و آرامش خودش است که میتواند به دیگران کمک کند و کاری از پیش ببرد اما معمولا این معادله از اخر به اول شروع میشه غیر ازاین باشه هم به اون آدم میگن خودخواه و خود پرست و سنگدل اما خب..یه ادمایی تو زندگی ادم هستند مثل همسر و پدر مادر و مخصوصا فرزند که دلنگران بودنشان بدیهی ترین امر انسانی هر فرد است خودم نفهمیدم دقیقا چی گفتم! من هم مثل جزیره! با سلام و صلوات کد رو وارد میکنم و این چند خط را ارسال میکنم و خلاص! باشد که رستگار شوم!!!
آره داداش... شاید... هر چند من دیدم کسانی رو که فقط و فقط غصه خودشون رو میخورن... غصه ی دیگران واقعا داغون کننده تر از غصه خودته... چون حداقل درباره خودت می دونی که دقیقا چه مرضی داری و کجای کار می لنگه... اما درباره دیگران، هر چی هم سعی کنی خودت رو جای اونا بذاری، باز هم نمی تونی بفهمی که چقدر و چطوری درد می کشن...
یه روز داشتم به ابی می گفتم، دلم می خواست یه نیرویی داشتم که یه کمی از بار درد و غم دیگران رو می خریدم تا یه کم بارشون سبک تر می شد. . . جداً کاش یه سیستمی وجود داشت که وقتی یکی دردی داشت، همه جمع می شدن و یه گوشه اش رو بر می داشتن و میذاشتن تو دل خودشون تا زیاد به هیچ کس فشار نیاد... من حالم خوب نیست... هی زر می زنم...
با اینکه عاشق کامنت دوم محبوب عزیزمان شدم، اما میخواستم بگم مامان بزرگ من یکی از فلاسفهء بزرگ تاریخ بود. تا میدید داریم غصه میخوریم میگفت: غصه نخور مادر. غصه ان ِ سّگه. اما البته خودش هی یادش میرفت به این توصیهء عمیق و فلسفی عمل کنه. یعنی رو این باید تمرین کنیم. که هی یادمون نره ....
خیلی از اوقات غصه خوردن ها هم به خودمون برمی گرده... یعنی ته تهش باز خودمونیم...
یعنی خودخواهی مون... البته نه همیشه...
ولی مثلا وقتی عزیزی رو از دست می دهیم بیشتر از اینکه برای اون غصه بخوریم برای خودمون غصه می خوریم که یکی از دارایی های عزیزمون کم شده... یک کمبود یک جای خالی پیدا کردیم که پر کردنش گاهی غیرممکنه...
کلاغها از اجتماعی ترین موجوداتند یه سرچی در موردشون بکنید می بینید به شدت نسبت بهم احساس مسئولیت دارند در خطرها تا جای ممکن خودشون رو به خطر می اندازند تا کلاغ آسیب دیده دیگه ای رو نجات بدهند... معمولا وقتی صدای قارقار جمعیت کلاغ ها رو می شنوید باید مطمئن باشید یک اتفاقی افتاده که دارند همدیگر رو برای کمک رسانی خبر می کنند... به همین دلیل هم از قدیم الایام مردم قارقار کلاغ رو نشونه خبر بد قرار دادند ولی خب این اتفاق بد در جمع خود کلاغها اتفاق افتاده...
نمی دونم بگم خوبه یا بده. شاید تقصیر سعدی بوده که گفته بنی آدم اعضای یکدیگرند... شاید هم تقصیر خود ما ...اما غصه دیگران رو خوردن تا یه حدی خوبه . غصه ای که فقط غصه خوردن نباشه . و اگر کاری از دستمون بر میاد براشون انجام بدیم . بعضی وقتها هم همین که می گی رفیق می دونم غصه داری خودش کلی ... نمی دونم ..
اول که اول!
سلام استاد ...
دوستان
کاملا موافقم....ولی یه شکی این وسط هست...یعنی یه سوال؟!
به نظر شما استاد چند درصد مردم خودمون شامل این بحث و داخل اونند؟؟؟؟؟؟
میخوام نظرتون رو بدونم....منم موافقم که خیلی انسان درد آشنا داریم ...ولی اینا اگه زیاد بشن اتفاقات خوبی باید بیفته ...ولی فعلا.....................
البت نظر این حقیر ه و ممکنه اشتب باشه....
گل گفتی
اگه آدمیزاد
می فهمید هیشکی نیس ک بیاد و شریک غصه هاش شه
شک نکن ک سی سال بیشتر نمی کشید...
میگن کلاغ پنیر میخوره
می دونی بزرگ
مثه تموم سکه های دنیا ، این سکه هم ، خوب یا بد ، دو رو داره ...
نمی دونما شاید مشکل از منه ، اما یه حس خوبی داره وقتی فکر می کنی یکی داره از بیرون تنت ، یه آدم دیگه داره غم و غصه ات رو می خوره ، داره هیکلشو می ندازه زیر تابوت غصه هات
اگه نمی شد غصه ی دیگری رو بخوری ، لابد دیگران هم نمی تونستن غصه ات رو بخورن دیگه ... هان ؟!
نمی دونم شایدم چرت گفتم :-)
آخه آدمیزاد گناه نداره ؟!!
نمی دونم ها ولی یه وقتایی دلت به این خوشه... چه واسه اینکه واسه یکی غصه بخوری ... چه یکی واست غصه بخوره
آره واقعا..حتی به جایی میرسی
گاهی که حتی حتی حتــــــی
غصه اونایی که بهت بدکردن
رو هم میخوری چه برسه
به عزیزات و کسایی که
دوستشون داری......
یاحق...
نمیدونم ،من دچار تناقض شدم
هم موافقم هم مخالفم. هم میخام بگم گل گفتین هم میخام بگم خب اونوخت دیگه واژه ی "آدم" خیلی براش زیاده.
خب پس هیچی نمیگم و شما رو به خدای بزرگ میسپارم و دکمه ی ارسال و میزنم و پنجره ی کامنتدونی رو میبندم
شاعر میگه
"تو کز محنت دیگران بیغمی"
از تیره کبکهای سر زیر برفی!!
کلاغ هیچ وقت غصه همنوعهاشو نمیخوره؟
موجود عجیبیه کلا! تک و تنها برای خودش خوشه!!!
لاکپشتها هم عمرشان طولانیست..اونا چی؟
از این حرفها گذشته
به فکر همدیگه بودن بد نیست
اما حد داره
متاسفانه حدش فراموش میشه
اول آدم باید به فکر خودش و فقط خودش باشه
و بعد دیگران
در سایه ی موفقیت و آرامش خودش است که میتواند به دیگران کمک کند و کاری از پیش ببرد
اما معمولا این معادله از اخر به اول شروع میشه
غیر ازاین باشه هم به اون آدم میگن خودخواه و خود پرست و سنگدل
اما خب..یه ادمایی تو زندگی ادم هستند مثل همسر و پدر مادر و مخصوصا فرزند که دلنگران بودنشان بدیهی ترین امر انسانی هر فرد است
خودم نفهمیدم دقیقا چی گفتم!
من هم مثل جزیره! با سلام و صلوات کد رو وارد میکنم و این چند خط را ارسال میکنم و خلاص! باشد که رستگار شوم!!!
آره داداش... شاید...
هر چند من دیدم کسانی رو که فقط و فقط غصه خودشون رو میخورن...
غصه ی دیگران واقعا داغون کننده تر از غصه خودته... چون حداقل درباره خودت می دونی که دقیقا چه مرضی داری و کجای کار می لنگه... اما درباره دیگران، هر چی هم سعی کنی خودت رو جای اونا بذاری، باز هم نمی تونی بفهمی که چقدر و چطوری درد می کشن...
یه روز داشتم به ابی می گفتم، دلم می خواست یه نیرویی داشتم که یه کمی از بار درد و غم دیگران رو می خریدم تا یه کم بارشون سبک تر می شد. . .
جداً کاش یه سیستمی وجود داشت که وقتی یکی دردی داشت، همه جمع می شدن و یه گوشه اش رو بر می داشتن و میذاشتن تو دل خودشون تا زیاد به هیچ کس فشار نیاد...
من حالم خوب نیست... هی زر می زنم...
دقیقا
" اما اگر بگذارند ...
Doroooooooooooooooood GHANARI, kalagh ha be matame paybandiye matarsak salha be sog mishinand, to bekhan marsiye khosh navaye bostan
با اینکه عاشق کامنت دوم محبوب عزیزمان شدم،
اما میخواستم بگم مامان بزرگ من یکی از فلاسفهء بزرگ تاریخ بود. تا میدید داریم غصه میخوریم میگفت: غصه نخور مادر. غصه ان ِ سّگه.
اما البته خودش هی یادش میرفت به این توصیهء عمیق و فلسفی عمل کنه. یعنی رو این باید تمرین کنیم. که هی یادمون نره ....
خیلی از اوقات غصه خوردن ها هم به خودمون برمی گرده...
یعنی ته تهش باز خودمونیم...
یعنی خودخواهی مون... البته نه همیشه...
ولی مثلا وقتی عزیزی رو از دست می دهیم بیشتر از اینکه برای اون غصه بخوریم برای خودمون غصه می خوریم که یکی از دارایی های عزیزمون کم شده... یک کمبود یک جای خالی پیدا کردیم که پر کردنش گاهی غیرممکنه...
کلاغها از اجتماعی ترین موجوداتند یه سرچی در موردشون بکنید می بینید به شدت نسبت بهم احساس مسئولیت دارند در خطرها تا جای ممکن خودشون رو به خطر می اندازند تا کلاغ آسیب دیده دیگه ای رو نجات بدهند... معمولا وقتی صدای قارقار جمعیت کلاغ ها رو می شنوید باید مطمئن باشید یک اتفاقی افتاده که دارند همدیگر رو برای کمک رسانی خبر می کنند...
به همین دلیل هم از قدیم الایام مردم قارقار کلاغ رو نشونه خبر بد قرار دادند ولی خب این اتفاق بد در جمع خود کلاغها اتفاق افتاده...
نمی دونم بگم خوبه یا بده.
شاید تقصیر سعدی بوده که گفته بنی آدم اعضای یکدیگرند...
شاید هم تقصیر خود ما ...اما غصه دیگران رو خوردن تا یه حدی خوبه . غصه ای که فقط غصه خوردن نباشه . و اگر کاری از دستمون بر میاد براشون انجام بدیم .
بعضی وقتها هم همین که می گی رفیق می دونم غصه داری خودش کلی ...
نمی دونم ..
آره خب....بلکه هم بیشتر!!!
کاملا درسته ...
موفق باشی
اگه ادمیزاد همیشه یادش می موند غصه ها موندگار نیستن، الان هممون نوح بودیم!
اینطوریام نیس، بشر بالتخم و تحقیق جونور خود خواه و مازوخیستیه! از همه بیشتر غصه ی خودشو میخوره.
الان هم اگه داره غصه دیگرونو میخوره واسه اینه که به خودش دلداری بده و غصه های خودشو فراموش کنه
چه جالب 300 سال..خیلیه..