کلاغی نشسته 

بر بالاترین شاخهء کاج قدیمی بلند 

و من حتمن باید روی پشتبام ساختمان باشم 

که بتوانم همردیف و چشم در چشمش بشوم ...

نظرات 9 + ارسال نظر
سنجاق...ک دوشنبه 30 بهمن‌ماه سال 1391 ساعت 12:30 ب.ظ http://www.sanjaghak2011.blogfa.com

اول....

سنجاق...ک دوشنبه 30 بهمن‌ماه سال 1391 ساعت 12:35 ب.ظ

سلام استاد...
دوستان عزیز...
رفتن به نقطه ی بالای پشت بام خوبه و این بالا رفتن حس خوبی به انسان میده ....حس رهایی و پرواز...
ولی استاد چشم تو چشم شدن با یه کلاغ زیاد نمی تونه خوب و ایده ال باشه....
البت اگه خوب فکر کنیم و به گذشته های زندگی و خلقت بیندیشیم ...میشه یه جورایی با کلاغ فیس تو فیس شد و به خیلی از داستان ها و عشق های آتشین و مرگ و میرها و .رمز و رموز زندگی پر فراز و نشیب نسل انسان پی برد....
تا بعد...

الی دوشنبه 30 بهمن‌ماه سال 1391 ساعت 01:51 ب.ظ

میگن شگون نداره استاد.من جای شما بودم در بالا ترین نقطه پشتبام میرفتم و با یه لنگه دمپاییی میزدم بهش...

پروین دوشنبه 30 بهمن‌ماه سال 1391 ساعت 05:49 ب.ظ

با اینکه کلاغ هم بالاخره دل داره برای خودش، اما محسن جان از کلاغ بهتر برای چشم تو چشم شدن پیدا نکردی؟
بیخیال شو و بیا پایین و به کارهات برس!!!!

جزیره دوشنبه 30 بهمن‌ماه سال 1391 ساعت 07:15 ب.ظ

من الان نفهمیدم این پست چه چیز خاصی میخواست بگه

باغبان دوشنبه 30 بهمن‌ماه سال 1391 ساعت 09:34 ب.ظ http://www.laleabbasi.blogfa.com

منم از صبح چند بار اومدم خوندم
ولی هنوز نتونستم کدگشایی کنم اینو
چه لزومی داره همردیف و چشم در چشم کلاغی بر بالاترین شاخه کاج قدیمی بلند بشین؟

تیراژه دوشنبه 30 بهمن‌ماه سال 1391 ساعت 09:37 ب.ظ http://tirajehnote.blogfa.com

چرا کلاغ؟!
به خاطر خوش خبر بودنش در بعضی فرهنگ ها
یا به خاطر شوم بودنش در بعضی فرهنگهای دیگر؟
به خاطر معروف بودنش به زندگی انفرادی
یا طولانی بودن عمرش؟


شاید هم به خاطر فراغت و آسودگی اش
و جایگاه رفیعش بر بالای کاج قدیمی بلند..
یا به خاطر پرواز؟

کوت آه..مثل لحظه ای چشم در چشم شدن با کلاغی بر کاج ..

سهراب سپهری دوشنبه 30 بهمن‌ماه سال 1391 ساعت 11:33 ب.ظ

من نمی دانم که چرا می گویند

اسب حیوان نجیبی ست، کبوتر زیباست؟!

و چرا در قفس هیچکسی کرکس نیست؟

گل شبدر چه کم از لاله قرمز دارد؟!

چشمها را باید شست

جور دیگر باید دید...

ن.ح سه‌شنبه 1 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 08:09 ب.ظ http://cryptic.persianblog.ir

گاهی چقدر به کلاغ ها حسودی میکنم...

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.