شرایط مملکت روز به روز بدتر و اوضاع اقتصادی مردم لحظه به لحظه اسفناک تر میشود ... مطمئنم تا همین چن ماه پیش خیلی از بچچه های شرکت - از جمله خودم - اصلن بلد نبودند چطوری باید فرم درخواست مساعده پر کنند ولی همان تغییر تلخ روز به روزی که ابتدای مطلب گفتم عینهو همه جای مملکت برای بچچه های شرکت ما هم ساری و جاری است ، متاهل و مجرد و خشک و تر هم نمی شناسد ... و سرعت این روند خیلی نگران کننده است ... شاید حتی همان چن ماه پیش فرم های مساعده در دههء آخر ماه برای واحد مالی ارسال میشد اما حالا احتمالن رسیده است به یک سوم اول ماه ... به قول عباس هر روز قسمتهای بیشتری از طبقهء متوسط به زیر خط فقر هل داده میشوند و متاسفانه از این اوضاع گریزی و گزیری نیست ... اصلن یادم نمی آید که قبلن های نه چندان دور مردم توی میوه فروشی برای دقایق طولانی زل زده باشند به قیمتها و توی ذهنشان حساب کتاب کرده باشند ... یادم نمی آید که هیچ زمانی توی سوپرمارکتها پرسیدن دقیق و ریز به ریز قیمت چیپس و پفک و شیر و ماست مثل حالا معمول بوده باشد ... از زمان جنگ که کودک بودم به بعد یادم نمی آید که مردم در صف خرید برنج و گوشت دولتی - نه چندان ارزان - یقهء هم را دریده باشند و صبعانه به یکدیگر بی حرمتی کرده باشند ... و چه تلخ و ترحم برانگیز دل خوش کرده ایم به کلیدی که - تازه اگر بتواند - درهای جاهلانه بسته شدهء پشت سرمان را یکی یکی باز کند که شاید شااااااااااید در خوشبینانه ترین حالتش برگردیم به چار یا هشت سال پیشمان ...

نظرات 16 + ارسال نظر
فرگل یکشنبه 31 شهریور‌ماه سال 1392 ساعت 12:30 ق.ظ

دقیقا همینطور خیلی از این پستتون خوشم اومد مخصوصا جمله اخرش

سهیلا یکشنبه 31 شهریور‌ماه سال 1392 ساعت 12:51 ق.ظ

ای کاش بازم بشه به ۸سال پیش برگردیم.
بخدا من به همینم راضیم.
چون معتقدم برای اوج گرفتن و یه پرش بلند احتیاج به دور خیز داریم.تا به قدرت آقای کلید ساز افزوده بشه.



هعععی برادر من...اینقدر به ماها مرگ دادن که به تب راضی هستیم

سارا یکشنبه 31 شهریور‌ماه سال 1392 ساعت 01:03 ق.ظ http://haleman1.blogsky.com

محبوب یکشنبه 31 شهریور‌ماه سال 1392 ساعت 08:05 ق.ظ http://mahboobgharib.blogsky.com

دقیقاً... اوضاع بدجوری خراب شده... خیلی سخته، مخصوصا برای مردها که بار بیشتری از زندگی روی دوششون هست... ولی واقعا تو همه خونه ها زن و مرد و حتی گاهی بچه ها هم پای هم کار می کنند و باز هم دخل به خرج نمی رسه و همیشه در بهترین حالت،یکی دو قدم عقب تره...

سمیرا یکشنبه 31 شهریور‌ماه سال 1392 ساعت 08:34 ق.ظ http://nahavand.persianblog.ir

روزگار غریبی است نازنین...

ارش پیرزاده یکشنبه 31 شهریور‌ماه سال 1392 ساعت 08:49 ق.ظ

واقعا انتظار داری برگردیم ......در خوشبینانه ترین حالت اینکه همیج جا استاپ کنه ... همین

جعفری نژاد یکشنبه 31 شهریور‌ماه سال 1392 ساعت 09:24 ق.ظ

یه قانون نا نوشته هست که میگه در عصر تکنولوژی جبران پسرفت مصادف میشه با از دست دادن زمان پیشرفت و از دست دادن زمان برای پیشرفت یعنی پسرفت تصادعدی

اگه بخوایم یه تناسب ساده ببندیم، ما با احتساب از دست دادن سال های بسیار زیاد، سال های بسیار زیاد تری رو باید صرف جبران پسرفتی کنیم که خودش برامون ایجاد پسرفت می کنه....

یه کم پیچیده است اما فک کنم نزدیک به واقعیت باشه

پرچانه یکشنبه 31 شهریور‌ماه سال 1392 ساعت 10:24 ق.ظ http://forold.blogsky.com/

با توضیح آقای جعفری نژاد دیگه کاملا شیرفهم شدم که داره چی به سرمون میاد و اومده

نینا یکشنبه 31 شهریور‌ماه سال 1392 ساعت 12:44 ب.ظ

با آقای پیرزاد موافقم
وهمچنین آقای جعفری نژاد
اینکه من گاهی وضع مملکت را در کتابهای جورج اورل به عینه میبینم
ولی میگم ما دیگه چیزی برای از دست دادن نداریم پس به عقب نگاه نکنیم فقط جلو حتی شده تا جلو دماغمون

sanjaghak یکشنبه 31 شهریور‌ماه سال 1392 ساعت 03:14 ب.ظ

سلام استاد
دوستان همراه....
معتقدم داشتن این دغدغه های زیبا و درد آشنای شما دوستان اگه سرایت درستی بین همه مردم داشته باشه.....مطمئنا چاره ساز خواهد بود...شک نکنید عزیزان.
برگردوندن حس اعتماد دول غربی به ایران و دوباره سازی روابط و برقراری نظامهای اقتصادی نو بنیاد خودش سالها تلاش و سعی همه رو میخواد...موفق خواهیم شد...
به امید فردایی بهتر..............

منجوق یکشنبه 31 شهریور‌ماه سال 1392 ساعت 03:46 ب.ظ http://manjoogh.blogfa.com

کلید جواب نداد فعلا آقایان به غلط کردیم قهرمانانه رسیدن

جعفری نژاد یکشنبه 31 شهریور‌ماه سال 1392 ساعت 07:13 ب.ظ

تصادعدی=تصاعدی

اکسیِژن یکشنبه 31 شهریور‌ماه سال 1392 ساعت 10:13 ب.ظ http://khandegerye0000.blogfa.com

به همسرم چند وقت پیش میگفتم تو این بازار گرم طلاق و جدایی.فکر کنم بعده ها همین طلاق نگرفتنامون پس این همه اعصاب خوردی و خستگی و سردی.جزئ شهامتا و افتخاراتمون حساب بشه واسه تعریف خاطرات پیش بچه هامون.

صهبا میم. دوشنبه 1 مهر‌ماه سال 1392 ساعت 01:13 ق.ظ

انتشار الکترونیکی کتاب «شادمانه کردن تنهایی» (مجموعه یادداشت‌های بیل دِربَک) پس از جلوگیری ارشاد از چاپ آن
mediafire.com/?rhms8hcadydhvx8

[ بدون نام ] دوشنبه 1 مهر‌ماه سال 1392 ساعت 08:38 ق.ظ

سلام


کلن صحنه سیاست و زندگی در ایران مثل بازی مار پله ای هست که هیچوقت هم به خونه اصلیش نمیرسیم ...

کوهستان دوشنبه 1 مهر‌ماه سال 1392 ساعت 06:39 ب.ظ http://koohestaan.blogsky.com/

جناب باقرلو،

ضمن تایید مطلب شما، سبوعانه درست است لطفا تصحیح بفرمایید.

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.