بلاخره چانه زنی از پایین در مقابل فشار از بالا تاب نیاورد و مجبور شدم خواستهء مریم را همی گردن نهاده و بخاری را راه بیندازم ! ... الان یحتمل دارید توی ذهنتان مرد حدودن چهل سالهء خسته از کار روزانه ای را تصور میکنید که رفته توی امباری یا زیر زمین یا هر قبرستان دیگری و لابلای اشیاء و لوازم عتیقه و بوگندو خودش را با خاک یکسان کرده و چندین ساعت بخاری و ملحقاتش را جُسته و دست آخر درست زمانی که نامیدی بر تمام بودنش مستولی شده بوده خیلی اتفاقی جنازهء بخاری قدیمی را لای خنزر پنزرها یافته و ارشمیدس وار فریاد کنان ندای ویکتوری سر داده و بعد هم آچار پیچ گوشتی و لوله و زانویی و سه راهی و باقی قضایا ... اما باید عرض کنم خیر ! ... در میان باقرلوها یک رسم و آیین نکویی از نیاکان به یادگار مانده به نام « وختی قراره سال دیگه علمش کنیم چه معنی میده جمعش کنیم ؟! ) فلذا فقط ابتدا نیت کرده و سپس به سمت بخاری فوق الذکر حرکت کردیم به قصد اینکه شیر گاز را باز کنیم که حداقل جلوی اهل و عیال شرمنده نشده و اقلکم در این فقره یک کار مفیدی صورت داده باشیم ولی دیدیم لامصصب باز بوده از پارسال ! فندکش هم هنوز تق اول را نزده روشن شد ، بس که مردک تعمیرکار چن سال پیش خوب سرویسش کرده بود ! واقعن نمی فهمم اینها چه معنی دارد ؟! این چه وضعی است آقاجان ؟! با شما هستم ای مدیر شرکت مهیا گاز ! ای آقایی که سر کوچه تعمیر لوازم خانگی داری ! اینجا ایران است برادر من ! هر چیزی یک حساب و کتابی دارد ! یک پروسهء درازناکی دارد ! همینطوری شرتک پرتکی و قضا قورتکی که نمیشود ! اگر قرار باشد همه کارها از صدر تا ذیل همینطوری آسان و درست و بی دردسر و روان و بدون مشکل و گیر و گور ، زرتی اوکی شود که سنگ روی سنگ بند نمیشود عزیز من !!

نظرات 15 + ارسال نظر
تیراژه شنبه 20 مهر‌ماه سال 1392 ساعت 10:43 ب.ظ http://tirajehnote.blogfa.com/

دم مهیا گاز گرم
و ایضا هوای خانه تان
و دل خودتان و مریم بانو نیز

سهیلا شنبه 20 مهر‌ماه سال 1392 ساعت 11:07 ب.ظ

سارا شنبه 20 مهر‌ماه سال 1392 ساعت 11:20 ب.ظ

حالا که دنبال کارو دردسر میگردی برو دنبال اژیر نشت گاز ! اخه خانومه برام زنگ زد کلی تعریف کرد منم گفتم از پدرم میپرسم بهت زنگ میزنم یه جورایی سر کارش گذاشتم حالا ثوا داره شوما هم ایمنیتو تظمین میکنی ! میدونی چندین نفر بر اثر نشت گاز نفله میشن

بولوت یکشنبه 21 مهر‌ماه سال 1392 ساعت 01:36 ق.ظ

بخاریتون نه تنها وصل نباشه بلکه توی انباری باشه! واقعن کسی چنین فکری میتونسته داشته باشه؟ اونم بعد از پست پارسال که از جمع و جور نکردن بخاری بسیار مشعوف بودید؟
ولی خب با تق اول روشن شدنش یه مقدار دور از ذهن بود!

محبوب یکشنبه 21 مهر‌ماه سال 1392 ساعت 07:39 ق.ظ http://mahboobgharib.blogsky.com

دست شما درد نکنه داداش! خسته نباشی..
البته بگم این باقرلو ها که می گویی شامل وحید نمی شه. چون بچه! باید بره بخاری رو از تو انباری بیاره، پرده رو که روی راه دودکش قرار گرفته دربیاره و جمعش کنیم تا بهار... مبل ها و دکوراسیون رو عوض کنه و بره بالای نردبون و روی دریچه های کولر رو هم پلاستیک بکشه...
البته بگم که در این مواقع من مثل این شاگرد اوستاها که هی بهشون کارهای بیخودی میدن در خدمتش هستم و کمک می کنم.

پروین یکشنبه 21 مهر‌ماه سال 1392 ساعت 07:57 ق.ظ

دستتون درد نکنه.
اما زود سرد شده مملکت شما. مگه نه؟

خبرنگار یکشنبه 21 مهر‌ماه سال 1392 ساعت 08:00 ق.ظ

بخاری؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
وجدانا منو که ننه سرما صدا می زننم رو هم شرمنده کردید...
مریم بانو
بخاری؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

بانوچه یکشنبه 21 مهر‌ماه سال 1392 ساعت 08:45 ق.ظ http://www.smartiiiz.blogfa.com

واقعا دست ِ شرکت گاز درد نکنه که ما ایرانی ها به این چیزهای آسان اصلا عادت نداریم

مریم نگار یکشنبه 21 مهر‌ماه سال 1392 ساعت 09:24 ق.ظ


اون نیت کردن خیلی نکته ظریفی بود
ممنون محسن خان...از این پست قشنگ ..
ولی خب باید فکر کمبود جارو هم کرد جناب...

[ بدون نام ] یکشنبه 21 مهر‌ماه سال 1392 ساعت 12:03 ب.ظ

ما که میخوایم تا وسط زمستون بخاری مخاری تو خونه روشن نکنیم! وسط زمستونم اگه سردمون شد و پلیور اضافه و لحاف و پتوی سوبل افاقه نکرد اونوقت بریم سراغ گزینه ی وسایل گرمایشی! بس که گرما خوردیم تواین تابستون بی پیر! والا!

ارغوان یکشنبه 21 مهر‌ماه سال 1392 ساعت 12:13 ب.ظ http://tabassomikon.blogsky.com

ما هم مث شما جمعش نمیکنیم(نمیکنند) ! همیشه عین غول افتاده جلو چشم آدم!

sanjaghak یکشنبه 21 مهر‌ماه سال 1392 ساعت 02:42 ب.ظ

سلام استاد
البته ما الان نزدیک 10 روزی میشه بخاری ها رو روشن کردیم ...باور بفرمایید اصلا نباید طبقه اول روی پیلوت رو اجاره کرد...نمیشه گرمش کرد که؟؟!!
اینجا ....شهر من....سرده ...سرد سرد
شبا بدون بخاری نمیشه خوابید.....

دل آرام یکشنبه 21 مهر‌ماه سال 1392 ساعت 04:06 ب.ظ http://delaramam.blogsky.com

اصلا چه معنی میده توی این مملکت یه کار - حالا هر چقدر کوچک- بی دردسر و بدون بدو بدو انجام شود؟؟ والا ما عادت نداریم، یهو سردیمون میکنه!!

شکر خدا که بی دردسر و تنها با یک نیت ساده، کار جلو رفته

روناک جعفری نژاد یکشنبه 21 مهر‌ماه سال 1392 ساعت 08:40 ب.ظ

خوش بحالتون بخاریییییییییییییی.دلم هوای گرم خواست

روشنک دوشنبه 22 مهر‌ماه سال 1392 ساعت 08:40 ب.ظ http://hasti727.blogfa.com

چنان گفتی بخاری رو راه بندازم که فک کردم چقدر هلاک شدی بعدش
خدایی باحال بود وقتی فهمیدم با یه فندک زدن روشن شد

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.