شاسی بلند !

نمی دانم رادیو هفت امشب را دیدید یا نه ... توی آن آیتم ثابتی که منصور ضابطیان ( اسمش بنظرم بیش از حد متعارف صاد و ضاد و طا ظا دارد ! ) با کودکان مصاحبه های آدم بزرگانه میکند ، از دیانای پنج ساله پرسید آدم خوشبخت کیست ؟ دیانای زیبا مکث و فک کرد و گفت : آدمی که توی راحتی باشد ، پول داشته باشد ، خانه داشته باشد ، بچچه داشته باشد ، ماشین شاسی بلند داشته باشد ... تمام آنچه که گفت هرچند برای سن و سال و مطلوبها و ایده آلها و دلمشغولی هاش گنده و عجیب بود ولی همه را انقد زلال و از صمیم قلبش گفت که عجابتش ! برای من سی و هشت ساله قابل قبول به نظر برسد به جز آن پسوند شاسی بلند که هیچ جای دلم نمی توانم بگذارمش ! ... هر چقدر هم که این نسل نوساخته و نوخاسته را زادهء هیولای مدرنیتهء معاصر بدانم باز به نظرم پنج سالگی خیلی زود است که معیار سنجیدن خوشبختی و بدبختی ارتفاع شاسی باشد !

نظرات 22 + ارسال نظر
غلامرضاگرجی(مهاد) دوشنبه 29 مهر‌ماه سال 1392 ساعت 01:16 ق.ظ http://gholamrezagorji.blogfa.com

...

باران پاییزی دوشنبه 29 مهر‌ماه سال 1392 ساعت 09:12 ق.ظ http://baranpaiezi.blogsky.com

چه زیبا نوشتید و چه زیبا تحلیل کردید. درود بر قلمتون
واقعن 5 سالگی برای معیار خوشبختی اونم با شاسی بلند زوده

[ بدون نام ] دوشنبه 29 مهر‌ماه سال 1392 ساعت 09:34 ق.ظ

این آقای منصور ضابطیان یکی از بهترین افراد در عرصه مصاحبه است. فقط کافیه یه بار متن مصاحبه هاش و با یکی از نچسب ترین افراد معروف بخونید.
مصاحبه رو چنان جذاب پیش میبره که ساعت ها هم ادامه داشته باشه توان ادامه رو دارید.
این یعنی هنر.
از کارگردانای قدیمی فکر میکنم کیارستمی بود که مصاحبه با بچه ها رو تو کارنامه کاریش داشت.
خلاصه از جذابیت حرفای اون بچه بگذریم.الحق مصاحبه های شیرینی که از آب در میاد،پیرو هنرمندی خود ضابطیان است.
خواننده پر و پاقرص مجله چلچراغ بودن( که آقا منصور اونجا نویسنده بودن)من را بر آن داشت که راجع به شون بنویسم.

بانوچه دوشنبه 29 مهر‌ماه سال 1392 ساعت 09:35 ق.ظ http://www.smartiiiz.blogfa.com

من فکر میکردم یه بچه ی پنج ساله خوشبختی رو توی خوراکی های رنگی رنگی و عروسکا و دفتر نقاشی هاش می بینه ...

مریم راد دوشنبه 29 مهر‌ماه سال 1392 ساعت 09:50 ق.ظ

اینکه بچه های این دوره همیشه تعجب برانگیزن به کنار
که اصلن عجیب نیس... من یه چیزایی دیدم ازشون ...

این جناب آقای منصور ظابطیان همه چی اش به نوع خیلی خوبی خلاف آدمهای این دوره زمونه است ... خیلی خوب و دوست داشتنی ....

دل آرام دوشنبه 29 مهر‌ماه سال 1392 ساعت 10:25 ق.ظ http://delaramam.blogsky.com

دیشب رو متاسفانه ندیم اما واقعا به قول شما گاهی این نیم وجبی ها جوابهایی میدن که دهنم باز میمونه. بعد هی با خودم میگم اخه یه بچه انقدری مگه دنیاش چجوریه که این چیزها رو میدونه و میفهمه.
یعنی الان ما ها ماشین شاسی بلند نداریم پس قابلیت خوشبخت بودن رو هم نداریم

مریم دوشنبه 29 مهر‌ماه سال 1392 ساعت 10:51 ق.ظ http://maryamalviri.blogfa.com

قدیما که خیلی دور هم نیست یادم نمیاد فقط همین که مداد رنگی و مداد قرمزو پاکن داشته باشم و کلا همه چیز مدرسه ام جور باشه ته ته آرزوهام بود احساس خوشبختی و با کلاسی میکردم
نمی دونم شاید به خاطر همون روزهاست که خیلی بزرگ فکر نکردم که الان در همون سطح ماندم و با خاطره بازی زندگی می کنم کاش منم از همون بچگی شاسی آرزوهام دور دست تر از این حرفا بود
وبلاگ خوبی داری خوشحالم که باهات آشنا شدم

تیراژه دوشنبه 29 مهر‌ماه سال 1392 ساعت 10:52 ق.ظ http://tirajehnote.blogfa.com/

راستش توی رادیو هفت اصلا از قسمت مصاحبه با کودکان خوشم نمیاد. طوری که محاله کانال رو برای اون چند دقیقه تغییر ندم یا صدا رو نبندم.
این سوالهایی که از بچه ها پرسیده میشود حالا چه در این برنامه چه در دورهمی ها و مهمانی ها هم جالب نیست به نظرم.
بچه در این سن دقیقا چه چیزی میتواند بگوید جز پارامترهایی که با توجه به فرهنگ و روزمره ی خانواده اش و گفتگوی مابین افراد برایش پر رنگ شده ؟
این شاسی بلند هم که دیانا بانو فرمودند شاهکاری بود برای خودش!!!

به نظر میاد که اصلا آبم با بچه ها در یک جوب نمیرود؟
نه به خدا. اتفاقا کافی است یکی دوساعت بگذاریدشان پیش من و بروید. موقع برگشتن میبینید که علاوه بر کودک موردنظر، یک تیراژه کوچولوی 5 ساله هم دارید!

ارغوان دوشنبه 29 مهر‌ماه سال 1392 ساعت 10:59 ق.ظ http://tabassomikon.blogsky.com

اوهوم ...

بانو دوشنبه 29 مهر‌ماه سال 1392 ساعت 12:23 ب.ظ

میدونید اقای باقرلو..اینروزها پول خیلی دردها رو مرهمه..هرچند دوای همه چیز نیست...اما پر فایده اس..بچه ها اینه بزرگترهاشون هستن..معیارهای اونها..بچه رو میسازه..الته پول خیلی مشکل گشاست..ادمها میدوان تا پول بدست بیارن..تا خوشبخت بشن..بعد همه تلاششونو میکنن..تا پول خوشبختیشونو پیدا کنن...حیف کاشکی به اندازه کافی پول داشتیم..اونقدر که خوشبخیتیمونو ازمون نگیره...انگار ما ادمهای زمینی طرفیتمون خیلی کمه..کاشکی اونهایی که پول فراوون دارن..کاشکی گاهی یه سر بیمارستانها بزنن..بیمارن کلیوی ..سرطانی..اسایشگاهها..همیشه باخودم فکر میکنم..اگه زن پولداری میشدم..خیر هم میکردم..

سمیرا دوشنبه 29 مهر‌ماه سال 1392 ساعت 01:41 ب.ظ http://nahavand.persianblog.ir

همه اونایی که از روزنامه نگاری به مجری گری روی میارن موفقن جناب باقرلو...و این جناب ضابطیان هم از اون دسته اس..رادیو هفت رو مستمر ندیدم گاهی که تصادفی رسیدم نصفه نیمه دیدم اما کاراش قشنگه...ولی اینکه بچه های این سن دغدغه های مدرن دارن جالبتره...من که همسن اون بودم مهمترین آرزوم یه عروسک سخن گو بود که بابام برام خرید و بعدشم اسباب بازیهای جدید داشتن...ای جانم تیراژه کوچولوی 5 ساله! میشه من یکی سفارش بدم؟؟

تیراژه دوشنبه 29 مهر‌ماه سال 1392 ساعت 01:50 ب.ظ http://tirajehnote.blogfa.com/

سمیرابانوی خوبم
سفارش دادنی نیست که خواهر
ان شا الله وقتی که بچه دار شدید و برای مهمانی رفتن، چند ساعتی دلبندکتان را گذاشتید پیش من که مراقبش باشم؛
تیراژه کوچولو را هم مشاهده و ملاحظه خواهید نمود!

ثمانه دوشنبه 29 مهر‌ماه سال 1392 ساعت 03:28 ب.ظ http://vaselina.blogfa.com

.. خیلی زوده .. خیلی

نرگس20 دوشنبه 29 مهر‌ماه سال 1392 ساعت 08:45 ب.ظ

اینا بزرگ بشن چه دغدغه هایی خواهند داشت؟!!

پروین دوشنبه 29 مهر‌ماه سال 1392 ساعت 08:59 ب.ظ

من توی اون یکی خونه اتون پرسیدم، اینجا هم می پرسم. میشه لطفا بگید اگر این برنامه دیدنی است، پس چرا اسمش رادیو هفت است؟ رادیو زمانهای ما فقط شنیدنی بود!!
خوب اینها هم دغدغه های بزرگ زندگی من است که اگر پاسخشان را بگیرم خوشبخت میشوم. بله

محسن باقرلو دوشنبه 29 مهر‌ماه سال 1392 ساعت 10:16 ب.ظ

یه برنامه تلویزیونی خیلی خوب و متفاوته پروین بانو !

تیراژه دوشنبه 29 مهر‌ماه سال 1392 ساعت 10:32 ب.ظ http://tirajehnote.blogfa.com/

پروین بانو دقیقا همینطوره که جناب باقرلو فرمودند
یک برنامه ی متفاوت تلویزیونی ایتمیک که با محور گفتگو و پخش موسیقی و اجرای متون پایه ریزی شده
اگر لینک پخش اینترنتی این برنامه رو یافتم حتما براتون میفرستم بانو.

پروین سه‌شنبه 30 مهر‌ماه سال 1392 ساعت 03:06 ق.ظ

ممنون

دوست سابق سه‌شنبه 30 مهر‌ماه سال 1392 ساعت 09:53 ق.ظ

شما هنوز هم مثل گذشته بی‌نزاکتین یا آدم‌تر شدین؟

سمیرا سه‌شنبه 30 مهر‌ماه سال 1392 ساعت 10:38 ق.ظ http://nahavand.persianblog.ir

من همین الان شما رو برای نگهداری از فرزندآینده ام در هفت روز هفته رزرو میکنم تی تی جانم

پروین سه‌شنبه 30 مهر‌ماه سال 1392 ساعت 05:56 ب.ظ

دوست سابق
اگر معیار سنجیدن نزاکت شما باشید با این ادبیات، وای به حال همهء ما
دخالت من را هم بگذارید به حساب دغدغه های یک دوست برای صاحب خانه ای که در خانه اش به روی همه باز است و کنترلی روی آدمهایی که به خانه و حریم شخصی اش وارد میشوندُ ندارد

باغبان پنج‌شنبه 9 آبان‌ماه سال 1392 ساعت 05:05 ب.ظ http://laleabbasi.blogfa.com

سلام
پست های اخیر رو که نتونسته بودم بخونم خوندم تا رسیدم اینجا آره اینجا رو خونده بودم قبل رفتن می خواستم کامنت بذارم ولی نشد الان اومدم بنویسمش این کد درخواستی رو که دیدم همش یادم رفت 99999
برام جالب بود
برقرار باشید

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.