همه در زندگی نامولایمات ! دارند فقط سایزش متفاوت است ! مال بعضی ها اسمال و مال بعضی ها دو ایکس لارج بزرگ پاست ! منظورم گرفتاریهای کوچک مثل ترافیک و خاموش شدن آبگرمکن وسط دوش گرفتن و سیگنال ندادن ماهواره و اینجور چیزها نیست ، چیزهای ضخیم ! مثل مشکلات مالی و عاطفی و خانوادگی و زناشویی و بیماری ناجور و اینهاست ... مشکلاتی که مثل چندین جفت دست زمخت و قوی دو سر آدم را می گیرند و خم میکنند ... تا میکنند ... تا جایی که میشود میکنند ... خم ! ... مشکلاتی که آدم را به گاه میدهند و به بیگاه ... اینجا باز آدمها متفاوتند ، ایندفعه سایزشان نیست که فرق میکند بلکه چگالی شان متفاوت است ... تعریف علمی اش میشود مقدار جرم موجود در واحد حجم ماده ، اما تعریف محسن باقرلویی اش میشود اینکه آدمها در مواجهه با این زمخت های قوی که دو سر آدم را می گیرند و خم میکنند یا چوبند یا پلاستیک یا آهن ... ولی باز توفیری ندارد ، یا قرچچی میشکنند یا خط تا می افتد روی تنشان یا مقعر میشوند ... به گزینهء خال برنداشتن و آخ نگفتن حتتا فک هم نکنید ، بعـــــــــــله آقا !
آره دقیقا
لا اقل اون یه عده ی مستثنای خوشبخت، اگر خیلی هم خوشبین و خوش تراش و خوش دست باشند
باز هم ته تهش یه حسرتی دارند بابت روزهای رفته و رنج های کشیده شده و خوشی های دیده نشده..
یعنی یه "خال"ی بالاخره هست..نه مثل آس تک خال..
مثل یه تیکه خون مردگی کوچک روی مردمک چشم، که حتی وقتی پلکمون رو هم میبندیم باز میبینیمش.
عجب نتیجه گیری دلچسبی
عین حقیقته
نه خیر آقا اون آدما که عرض فرمودید چینی و قلابی اند
دمبال اون فابریکاش هم بگردی پیدا میکنی شاید فلزشون معلوم باشه یه خطی خراشی اصل جنسشون را روشن کرده ولی آخ نگفتند ....بله اخوی
استین لس اسیل بود چی چی بود اسمش؟ نداریم ازین جنس تو آدما؟ البته به نظر منم نداریم .
من یکی که سرمو تو اثنای بیرون آوردن از دستای مذکور از دست دادم . یعنی مغزم ازش افتاد بیرون و فقط چند تا فایل از گذشته توش موند . حالا نه دیگه تو حال کاری برای انجام دارم و نه اصلن میدونم آینده چیه !! خواستم بگم یه نوع این جوری هم داریم :" زهلم گتمیش ِدلی دوعالیق"
استیل!
یا شاید جنس اون آدمه شیشه باشه
شیشه ای که فقط ترک برنمیداره
و خورد خاک شیرمیشه انگار یکه
اون آدمه از اولم وجودنداشته..
که گرفتاریا گاهی میشن رعد
وبرق توآسمون زندگی ومی
زنه بـــــنگ ریشه درخت یه
زندگی رو هم میخشکونه
خداکنه جنس آدمه فولاد
باشه و حوادثهااز جنس
پَر باشن...که محاله..
یاحق...
........
سلامم
پست خیلی خوبی بود...جانانه
مخصوصا که با ترکیب ظریف علوم تجربی ،ادبیات ،علوم اجتماعی ،ریاضی و...بازگو شده بود
یه آن فک کردم یکی از همکارای مایی جناب باقرلو...
گاهی یه آدم تو یه سختی مثل چوب میمونه زرتی مشکنه, گاهی مثل فولاد,فقط کمی خم میشه..بستگی داره اون سختی براش از چه نوعیه.. نمیدونم منظورمو میفهمید یا نه..
اما بعد از هر سختی چون انسانه و انسان یه موجود خارق العادس میتونه تا حدی یا شاید کاملا که اونم باز بستگی به آدمش داره دوباره خودشو بازسازی کنه..
ولی میدونم کم کم آدما میتونن فولاد آب دیده بشن
کم اند این آدمهایی که گفتی سر خم نمی کنند در برابر فیلان و ... اما هستند. یعنی باید باشند. وگرنه .... البته نمیدونم وگرنه چی، اما میدونم که هستند :)
اقا محسن فک کنم بش نشه گفت چگالی میشه گفت :"خاصیت ارتجاعی". عاره، این درست تره. بعضی ادما الاستیک هستن و زیر بار مشکلات خم میشن ولی بعضیا پلاستیک هستن و میشکنن:((((
دیگه درمورد ناملایمات زندگی هم که نظر خاصی ندارم:|
گاهی ضربه های پی در پی آدم را "بزرگ " نمی کند.."محکم" نمی کند .. تنها بدن آدم را بی حس می کند. مثل یک لخته گوشت بی جان که ضربه های ساطور به فریادش نمی آورد. و بیش از هرچیز این مرحله ی لال شدن هراس آور است.
برگرفته از پست پیشین وبلاگم!
بله همینطوره حتی ی نفر هم پیدا نمیشه که بشه گفت اصن . منتها نوعش فرق میکنه . و نوع واکنش ادما .