امشب وحید و محبوب اینجا بودند ... شام را پایین بودیم کنار مامان و بابا و بعد آمدیم بالا ... از یازده حرف زدیم تا همین الان که حدود ساعت دو نصفه شب است و چقدر مززه داد ... نه گمانم این نوشته ها و کاریکاتورهای اغراق آمیزی که دربارهء مدرن شدن ، دیجیتالی شدن و ماشینی شدن زندگی می بینیم هیچوخت تا آن درجهء آخر رنگ واقعیت به خود بگیرند چون آدمی اینها را لازم دارد ... این دور همی ها و نفس به نفس هم دادن ها را ... این چشم در چشم شدن ها را ... این کلام ها و مکالمه ها را ... نیاز داردشان ... مثل هوا مثل غذا ... مثل آب مثل خواب ...
دقیقا همینطوره
هیچ چیز نمیتونه جای این رو بگیره که وقتی دلت پره با دوستت حرف بزنی و هم دل بودنش رو با حسی که توی چشمهاشه و بی قراری دستهاش حس کنی.(در این مورد یکی دوتا استثنا هست که اگر این نکته را ذکر نمیکردمش روی دلم میماند!)
هیچ مکالمه ی طولانی ای با مادرت ولو خیلی نکته سنجانه و مدبرانه نمیتونه جای بودن در کنار مادرت و چای ریختن برایش بعد از یک بحث نه چندان دوستانه را بگیرد.
مطالب هیچ سایت عظیم الشان! علمی و فرهنگی ای نمیتواند جایگزین شنیدن حرفهایی باشد که بعد از یک نهار روز جمعه، لابه لای گپ زدن سرخوشانه ی پدرت با دوستش میشنوی.
هیچ باشگاه ورزشی مدرن و تجهیزات جانبی ای هم نمیتونه جای دو ساعت پیاده روی با فلانی را بگیرد.
بله.. هیچ چیز نمیتونه جای با هم بودن، چشم در چشم هم نگریستن و هم دل و هم کلام شدن را بگیرد. هیچ چیز.
ما به هم محتاجیم
مثل دیوونه به خواب
مثل گندم به زمین
مثل شوره زار به آب..
.
.
با عنوان پست یاد این آهنگ گو.گو.ش افتادم.
تا باشه از این دورهمی ها. گرمای وجود و کلام و انرژی خوب چشم ها
ﺩﻭﺭ ﻫﻤﻲ ﻫﺎﻳﺘﺎﻥ ﺑﺮﻗﺮاﺭ...
ﺩﻟﻤﺎﻥ ﺩﻭﺭ ﻫﻤﻲ ﺧﻮاﺳﺖ ﺑﻪ ﻫﻤﺎﻥ اﻧﺪاﺯﻩ ﻛﻪ ﺩﻟﻢ ﻏﺬا و ﺁﺏ و ﻧﻔﺲ ﻣﻴﺨﻮاﻫﺪ...
ممنون از این پست زیبا و تذکر زیباترتون....واقعا نشستن و گفتمان با دوست و فامیل و داداش و مادر و پدر ...یه احساس آرامش ابدی به آ دم میده که هیچی نمیتونه جاش رو بگیره... خالی میشی و به آرامش میرسی...تصور کنید بعد یک یا دو ماه دوندگی و سگ دو زدنهای این زندگی امروزی به یه مسافرت به خونه برادر یا خواهر و بالاخص پدر و مادرتون برید....حس شب اول و گفتمان اون شب رو آرزمندم.....
ممنون دوست من ....خیلی زیبا بود...فکر ش هم بهم آرامش داد....ممنونم...
خوب محسن جون
آب و غذاتو خوردی دیگه
حالا دیگه : ...یش ، بوس ، لالا
بدو پسر خوب
اما گاهى انقدر از دور و برى هایمان دوریم که یک دور همى خوب هم نفست را جا نمى اورد!
دلم دور همى میخواد اما با کسایى که میفهممشون!
آره.جدی به همین دورهمیا زنده ایم! عنوان پست عنوان خوبی بود
دخیخاا!!!
خیال دورهمیها .... آرزو شدن یک خواستهء کوچک که حق هر کسی است ....