آزماست !

دیروز عصر که رفته بودم شپل بزنم توی کوچهء ابری و نمبارانی شرکت ، یک آقای خیلی شیک و جنتلمنی داشت عصبی قدم میزد و بلند بلند با موبایلش مرافعه میکرد احتمالن دعوای زن و شوهری بود چون یکجای حرفهاش گفت اون مورد خاله تو یادته ؟ من به روت آووردم ؟ ... تا اینجای قضیه به ما ربطی ندارد ( احتمالن مثل باقی قضیه ! ) ... کلی حرفهای بد و تلخ عوامانه زدند و بعد مرد خیلی ادبی و شیک و مجلسی گفت : لعنتی انقد دل منو به درد نیار ... حالا این هم هیچچی ... آخرای سیگارم بود و داشتم برمیگشتم سر کارم که مرد گفت : ببین ، من تو رو یکبار آزمایش کردم دو بارم تست کردم ! و چون دو بار این جمله را گفت مطمئن شدم که اشتباه لپی و لفظی نبود و از دیروز نزدیکای غروب تا همین حالا ذهنم درگیر فرق آزمایش و تست است !