رفتیم توی سی و شش سالگی ... همین .

می خواستم چن روز پیش اینجا توضیح بدهم و خواهش کنم

که امسال اصلن دوست ندارم تولد بگیرم و یا برایم تولد گرفته شود  

دیدم اینطوری هم گنده کردن یک مساله مسخره است و هم جسارت می شود  

به ساحت آن دسته از دوستان نازنینم که بیست و یک اسفند ما را یادشان هست ... 

حالا که کار از کار گذشته از همه یک دنیا تشکر می کنم 

از بچچه هایی که پریشب منزل شیرزاد برایم تولد گرفتند 

از بچچه هایی که دیروز خانه آرش ناجی همین کار را کردند 

از بچچه هایی که آپدیت کردند و اس ام اس دادند و کامنت گذاشتند 

خلاصه از همه دیگر ... همهء همه ... تشکر می کنم و ممنون و مدیون لطفتانم 

ببخشید که این چن خط حال و هوای قلم یک متولد را ندارد !