ترین های گینس باقرلو !

۱- بیشترین زمانی که یه کله خواب بودم ؟! 

دوران سربازی دو روز متوالی بر اثر خوردن قرص آمی تریپ تیلین بعد از تصادف با موتور ! 

۲- بیشترین زمانی که حموم نرفتم ؟! 

حدود دو ماه دوران آموزش سربازی توو گرمای ۵۵ درجهء تابستون اهواز ! 

۳- بیشترین پول نقدی که دستم بوده و البته مال خودم بوده ؟! 

پنج میلیون تومن ! 

۴- بیشترین مدت زمانی که از فضای خونه بیرون نرفتم ؟! 

یه هفته ( فک کنم دوران دبیرستان ) ! 

۵- بیشترین زمانی که آرایشگاه نرفتم ؟! 

حدود یه سال ( همین پارسال پیارسال ) ! 

۶- بیشترین ساعتی که یه کله کتاب خوندم ؟! 

زمون بچچگی یه روز کامل کتاب هزار و دویست صفحه ای شبهای پرماجرا ! 

۷- بیشترین تعداد کفشی که همزمان داشتم ؟! 

همین حالا ! سه جفت کفش دو جفت کتونی ! 

۸- بیشترین مدت زمان مکالمهء تلفنی ؟! 

یکساعت و نیم زمون دوستی با مریم بانو ! 

۹- بیشترین زمانی که یه کله پای تلویزیون بودم ؟! 

بیست و چهار ساعت پای کانالای مورد دار ماهوارهء دوماد دوست دوران دبیرستانم ! 

۱۰- بیشترین مدت زمان رفاقت با یه دوست ؟! 

دوازده سال با سید عباس گامبالو ! 

۱۱- بیشترین مدتی که گشنه و تشنه موندم ؟! 

چهل و هشت ساعت دوران آموزش سربازی توو اردوی شرایط سخت صحرایی ! 

۱۲- بیشترین مدتی که حیرون یه جنس مخالف بودم ؟! 

سه سال و نیم ! 

۱۳- بیشترین مدت زمانی که یه ترانه رو هی بی وقفه گوش دادم ؟! 

یه هفته ترانه قلعهء تنهایی فرامرز اصلانی ! 

۱۴- بیشترین مدت زمانی که مریض بودم ؟! 

یکماه گرفتگی کمر دوران دبیرستان ! 

۱۵- بیشترین تعداد دوست دختر ( یا پسر ) همزمان ؟! 

خداوکیلی من اصلن توو عمرم دوست دختر نداشتم ! 

۱۶- بیشترین پولی که تا حالا برای یه تیکه لباس دادم ؟! 

همین شلوار جین آخری که خریدم چهل تومن ! 

۱۷- بیشترین مدت زمانی که یه جا شاغل بودم ؟! 

چهار سال همین شرکت قبلی که بودم ! 

۱۸- بیشترین مسیری که پیاده روی کردم ؟! 

زمون دانشگاه از امیرآباد تا میدون آزادی با سید عباس ! 

۱۹- بیشترین زمانی که یه بند گریه کردم ؟ 

زمستون پارسال یه جمعه ظهر تا غروب ، تنهایی توی ماشینم توو بهشت زهرا ... 

۲۰- بیشترین زمانی که یه بند خندیدم ؟! 

دفعه قبلی که رفتیم قم خونهء مهدی پژوم عزیز و لباس آخوندی پوشیدم رفتم بالا منبر ! 

.

نظرات 222 + ارسال نظر
وروجک جیغ جیغو سه‌شنبه 28 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 01:09 ق.ظ http://jighestan.blogfa.com

این صفحه ی سوم چرا با نمیشه برا من؟؟؟؟؟!!!!!!؟؟؟؟؟؟

وروجک جیغ جیغو سه‌شنبه 28 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 01:11 ق.ظ http://jighestan.blogfa.com

هوووووووووووورا باز شد

وروجک جیغ جیغو سه‌شنبه 28 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 01:12 ق.ظ http://jighestan.blogfa.com

اول
دوم سوم
تو صفحه ی سوم
خب دیگه من برم

آوا سه‌شنبه 28 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 01:12 ق.ظ

خیر تیراژه بانوووووووووووووو
باز شد دیده شد خیلی
پسندیده شدددد
وروجک بانووو
اوهوم م

فاطمه (شمیم یار سه‌شنبه 28 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 01:39 ق.ظ

سلام
من نت ذغالی دارم اول جواب دادم بعد کانکت شدم
- بیشترین زمانی که یه کله خواب بودم ؟!
3 الی 4 سال پیش به علت مصرف آمی تریپلین برای دندان درد شدید ۲۴ ساعت(چه تصادفی)
.
۲- بیشترین زمانی که حموم نرفتم ؟!
فکر کنم هشت روز
.
۳- بیشترین پول نقدی که دستم بوده و البته مال خودم بوده ؟
یک میلیون و ۵۰۰.
۴- بیشترین مدت زمانی که از فضای خونه بیرون نرفتم ؟!
درست یادم نیست ولی فکر کنم بچه گی یام شاید 10 روز
.
۵- بیشترین زمانی که آرایشگاه نرفتم ؟!
4 ماه
.
۶- بیشترین ساعتی که یه کله کتاب خوندم ؟!
زیاد بوده یادم نیت ولی شوهر آهو خانوم رو 2 ساعته خوندم
اسکارلت 2 جلدش از 12 تا 5 صبح
.
۷- بیشترین تعداد کفشی که همزمان داشتم ؟!
همین حالا ! 11جفت !
.
۸- بیشترین مدت زمان مکالمهء تلفنی ؟!
یکساعت و نیم الی 2 ساعت.
۹- بیشترین زمانی که یه کله پای تلویزیون بودم ؟!
یادم نیست ولی بیشتر جام جهانی94 بود فکر کنم به بند میدیدم
.
۱۰- بیشترین مدت زمان رفاقت با یه دوست ؟!
17 الی 18 سال
.
۱۱- بیشترین مدتی که گشنه و تشنه موندم ؟!
ماه رمضان و یک شرایط ویژه دیگه که نمی تونستم غذا بخورم
.
۱۲- بیشترین مدتی که حیرون یه جنس مخالف بودم ؟!
1سال دوران نوجووانی
.
۱۳- بیشترین مدت زمانی که یه ترانه رو هی بی وقفه گوش دادم ؟!
هوای گریه همایون شجریان.
۱۴- بیشترین مدت زمانی که مریض بودم ؟!
6الی 7 ماه هر چند برای بعضی ها مریضی حساب نمیشه
.
۱۵- بیشترین تعداد دوست دختر ( یا پسر ) همزمان ؟!
0 تا
.
۱۶- بیشترین پولی که تا حالا برای یه تیکه لباس دادم ؟!
55 مانتو اگه کفش هم حساب میشه 70 کفش
.
۱۷- بیشترین مدت زمانی که یه جا شاغل بودم ؟!
17 سال
.
۱۸- بیشترین مسیری که پیاده روی کردم ؟!
حاشیه جنگل کردکوی
.
۱۹- بیشترین زمانی که یه بند گریه کردم ؟
دقیق یادم نیست چند باری بوده دیگه
.
۲۰- بیشترین زمانی که یه بند خندیدم ؟!
خیلی وقت ها بیشتر تو جمع فامیل و همکارای مدرسه
.

نگار سه‌شنبه 28 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 01:48 ق.ظ

آقا ما که گم و گوریم اما بازی می کنیم که دلمان باز شواد!:
۱. یک روز
۲. دو هفته!
۳.صدهزار تومن!
۴.یادم نیس همواره ددری بوده ام!
۵.چار ماه ( از اول عید تا الان اما خودم ابروهامو برمیدارم اصلاح می کنم ماااااااااه!)
۶.از هشت شب تا چار صبح یه کتاب از سیدنی شلدون
۷.سه چار تا اینا بدردبخور یا نخور همواره
۸.یک ساعت و نیم با یکی از دوستای دبیرستان
۹.یه بار از صبح تا شب رسمن بطور منقطع البته
۱۰.سه سال دوستهای دانشگاهم و دبیرستانم
۱۱.نمی دونم یادم نیس!
۱۲.یک و نیم سال
۱۳.همواره دارم همین کارو می کنم اما یه اهنگ هندی بوود قفل بودم روش هااااااااااااا
۱۴.یه هفته فوقش سرماخوردگی اونم تو اصفهان
۱۵.یکی کللن داشتم یه بار ما از این عرضه ها نداریم!
۱۶.تهش ۴۰ تومن بوده فکر کنم به کفش
۱۷.دوسال همین موسسه هه که الان توشم
۱۸.از دانشکده مهندسی فردوسی تا خونمون زیربارون
۱۹.پارسال روز اول عید به مدت دوساعت تمام
۲۰.دانشگاه با بچه ها دوسال پیش بالای پله های دانشکده واسه ملت صداگذاری می کردیم از خنده از پله ها داشتم قل می خوردم پایین

تیراژه سه‌شنبه 28 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 02:04 ق.ظ http://tirajehnote.blogfa.com

1_سه روز.به خاطر خوردن 4تا کلونازپام با هم.از همان کارهای جلب توجهی دوران نوجوونی و افسردگی 15_16 سالگی
2_12روز به خاطر همان افسردگی
3_3.5 میلیون..زمانی که نمیدونستم باید بر اساس کدام اولویت پول توجیبی های تلنبار شده رو خرج کنم
4_دوماه به خاطر همان افسردگی کذایی
5_6ماه...
6_4روز ..خوندن رمان 4جلدی "کلیدر" دولت آبادی در 14سالگی
7_حدود 80 جفت..البته در حالی که فقط 15جفتشون قابل استفاده است
8_شش هفت ساعت..با دوست دوران دبیرستان
9_3روز...با یکی از دوستام و دیدن همان کانالهای مورد دار ماهواره!فقط برای زنگ زدن به رستوران و قضای حاجت از جلوی تلویزیون بلند میشدیم.
9_بیست سال..دوست دوران مهدکودک
11_2روز..تنها بودم..حوصله ی غذا درست کردن نداشتم.و پولم هم برای زنگ زدن به رستوران ته کشیده بود.آخرش با ماالشعیر و سیب زمینی پخته خودمو سیر کردم
12_هفت هشت سال..
13_مسافر شادمهر عقیلی...یک ماه
14_10 روز..به خاطر گرما زدگی تو اتوبوس تبریز_تهران..پنجم ابتدایی بودم
15_در آن واحد هیچوقت بیشتر از یک دوست که بهش تعهد داشته باشم نداشتم..
16_سی هزار تومن برای یک جفت کفش..سال 79
17_سه سال..همان آموزشگاهی که گاهی در آنجا تدریس میکنم
18_از میدان تجریش تا سر ملک تو خیابون شریعتی..سال 86
19_6_7 ساعت...19 شهریور سال 89..شب رفتن "او"
20_سال 85 یک ماه مونده به کنکور با دوستم رفته بودیم خانه ی دایی اش..که کسی زندگی نمیکرد اونجا..شبهایی که دوستم از فرط مستی سیگار رو از بیسکویت و لیوان ودکا رو از زیر سیگاری تشخیص نمیداد!

Knight سه‌شنبه 28 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 02:29 ق.ظ http://funoos.blogfa.com/

آخ جون بازی!!!
آقا منم بازی...

Knight سه‌شنبه 28 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 02:54 ق.ظ http://funoos.blogfa.com/

1- 24 ساعت! (یه روز بچه که بودم، شیش غروب خوابیدم و فرداش حول و حوش همون شیش بیدار شدم! یه کله!!!)

2- زیاد بوده... (بچگیم از حموم رفتن بدم میومد، واسه همین مثلا" گاهی وقتا تا یک ماه حموم نمیرفتم!!! ولی خب الان متاسفانه برعکس شدم و اگه هر روز حموم نرم میمیرم...)

3- دو میلیون تومن... (امسال)

4- اینم زیاده... (سال کنکور چند ماه آخر اصلن از خونه بیرون نرفتم!)

5- کلن من بچگیم هپلی بودم! (اینم زیاد بوده ولی الان سر ماه به ماه میرم آریشگاه چون اگه موهام بلند بشه ریزش پیدا میکنه!)

6- همین امسال که نماد گمشده ی دن برون رو تو یه روز خوندم!!! (نزدیک 1000 صفحه!)

7- خب من واسه خاطر اینکه بابام تو کار کفشه، همیشه چهار پنج جفت کفش داشتم ولی بیشترینش واسه الانه که فک کنم یه 10 جفتی داشته باشم... (کفش و کتونی!)

8- مکالمه ی بالای یک ساعت زیاد داشتم ولی بیشترینش الان یادم نیست...

9- فک نکنم به 24 ساعت برسه...

10- پنج، شیش سال (رفیقای دوران دبیرستان به بعد...)

11- اوه! فک کنم ماه رمضون پارسال بود که 15 ساعت روزه طول میکشید... وگرنه من اصلن طاقت گرسنگی و مخصوصا" تشنگی رو ندارم!!!

12- خدا رو شکر هنوز حیرون این یه مورد نشدیم!

13- اینم زیاده! (کلن من یا از آهنگی خوشم نمیاد یا اگه ازش خوشم بیاد انقدر گوش میکنم تا کامل ارضا بشم...)

14- والا من بچه که بودم فرت و فرت مریض میشدم واسه خاطر همین باید این سوال رو برعکس بگم... بیشترین زمانی که مریض نبودم!!!

15- همزمان؟؟؟ نه دادا، ما اهل این جلف بازی ها نیستیم...

16- دویست هزار تومن واسه کاپشن...

17- فعلن تحصیل مینمایم...

18- دبیرستان که بودم، از یوسف آباد تا ستارخان رو مثل بزغاله پیاده اومدم... (البته یه سری هم تو کوه بالای هفت کیلومتر پیاده رفتم که نمیدونم کدومش بیشتر میشه...)

19- بچه که بودم یه ریز دهنم وا بود و در حال وق زدن!!!

20- هر وقت که جمع پسر عمو هام جمع بشه، مثل بز میخندیم!!!

تیراژه (مهرداد) سه‌شنبه 28 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 03:02 ق.ظ http://www.teerajeh.persianblog.ir

قشنگ بود!!

سمیرا سه‌شنبه 28 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 07:25 ق.ظ http://nahavand.persianblog.ir

خداییش حیف تو محسن باقرلو...این همه خلاقیت از کجا میاد بچه؟ بازی قشنگی بود..خوشمان آمد...

ارش پیرزاده سه‌شنبه 28 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 07:56 ق.ظ http://arashpirzadeh.persianblog.ir/

۱ - من زیاد اهل خواب نیستم فکر کنم ۱۲ ساعت باشه
۲ - دوران سربازی ۱ ماه
۳ - .....
۴ - فکر کنم دو روز
۵ - سال ۷۶ یک سال باید کله ام می دیدی ...
۶ - هفت ساعت یه کتاب از کریشنا مرتی ۴۵۰ صحفه
۷ - هیچ وقت کفش هامو نشمردم ولی فکر کنم مربوط به بعد ازدواج ۴ جفتی هست
۸ -چهار ساعت زمان دوستیم با مهناز
۹ - دوتا فیلم پشت سرهم خانه دوستم مهدی پاکباز
۱۰ - ۳۲ سال با دوستم مهدی پاکباز که البته یه ۴ سالی این وسط از هم جدا بودیم
۱۱- ۴۸ ساعت تو سربازی
۱۲- ۴ سال با مهناز همسرم
۱۳- شده یه اهنگ بیست بارگوش بدم ولی اسمشو یادم نیست
۱۴ - ۲ روز
۱۵ - همزمان نداشته ام
۱۶ - ۲۵ هزار تومان سال ۷۰ برای یک شلوار جین
۱۷ - ۸ سال میدان تره بار
۱۸ - شهر بازی تا ستارخان
۱۹ - بهشت زهرا نیم ساعت
۲۰ - زیاد بوده یادم نیست

مهربان سه‌شنبه 28 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 08:55 ق.ظ http://www.mehrabanam.blogsky.com

فکر کنم جناب آرش برای اینکه شکسته نفسی کنن و دل ما فقرا رو نشکنن شماره ۳ رو جوا ندادن......

حمید سه‌شنبه 28 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 09:29 ق.ظ http://www.abrechandzelee.blogsky.com/

بیشترین زمانی که یه کله خواب بودم :

سال 83 که افسردگیم شدت گرفته بود...یادم نیست چندساعت پشت سر هم میشد...حتی یادم نیست چقدرشو خواب بودم و چقدرشو بیدار...توو اتاق کنار پشت بوم طاقباز میخوابیدم و سقفو نگاه میکردم...گاهی ساعتها پشت سر هم خواب-کابوس بودم...گاهی هم ساعتها بیدار بودم ولی نمیفهمیدم که بیدارم...یا از کیه که بیدارم...

آلن سه‌شنبه 28 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 09:37 ق.ظ

این پست و پست قبلی عالیه.
خیلی وقت بود که همچین چیزی ننوشته بودی.

میخاستم بابت نوشتن این دو تا پست ازت تشکر کنم.
زیاده عرضی نیست. سنه 1432 هجری قمری. آلن.

حمید سه‌شنبه 28 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 09:46 ق.ظ http://www.abrechandzelee.blogsky.com/

بیشترین زمانی که حموم نرفتم :
حدود 6 ماه...همون دوران افسردگی سال 83...از اردیبهشت ماه تا مهر ماه همون سال...
(بیشترین مدت زمانی که از فضای خونه بیرون نرفتم هم برای همین دوران بود...دقیقشو یادم نیست)


بیشترین پول نقدی که دستم بوده و البته مال خودم بوده! :
از اونجایی که همیشه به یه عده معلوم الحال بدهکار و از یه عده معلوم الحال دیگه طلبکارم رقم دقیقشو نمیتونم بگم!...گمونم آخرین پولی که برای دقایقی یه جا توو حسابم جمع بوده همین حقوق و عیدی چند ماه قبل بوده!...


بیشترین زمانی که آرایشگاه نرفتم! :
سال 81 از وقتی از فارابی درومدم تا بعد از تعطیلات عید نوروز سال بعدش! یعنی از اوایل تابستون 81 تا اوایل بهار 82 ! یعنی از کچل با نمره چهار تا موهای افشون ژولی پولی!...

بیشترین ساعتی که یه کله کتاب خوندم! :
زمان نوجوانیم تفریحی جز کتاب خوندن نداشتم...میشه گفت کل تابستون دوران راهنمایی و اوایل دبیرستانم به کتاب خوندن گذشت...سگ پزون تابستون و پیاده از خونه تا کتابخونه امامزاده زید...چه روزای بدی بود...بره دیگه برنگرده...

هیشـــکی! سه‌شنبه 28 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 09:59 ق.ظ http://www.hishkii.blogsky.com

سلام داداشی خوبی ؟ مریم بانو چطوره؟
چه خوب شده حال و هوای اینجا... حس میکنم دارم توی وبلاگ اولولون تو پرشین بلاگ می نویسم...

حمید سه‌شنبه 28 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 10:01 ق.ظ http://www.abrechandzelee.blogsky.com/

بیشترین تعداد کفشی که همزمان داشتم! :
آخه اینم شد سوال!؟...خب معلومه که در این زمینه ما سبیل جماعت حرفی برای گفتن نداریم و رکوردها در اختیار ضعیفه ها خواهد بود! فقط میخواستی مارو خواری و خفت بدی!؟...اگه با این راحت میشی بیا! : "2 جفت!"...


بیشترین مدت زمان مکالمهء تلفنی :
دو ساعت و نیم با یکی از دوستان دوران دانشگاه...یه بار هم یک ساعت و نیم با یکی که تا حالا ندیده بودمش حرف زدم! توضیح اینکه این دومی دوست همون اولی بود!...


بیشترین زمانی که یه کله پای تلویزیون بودم :
خیلی اهل تلویزیون و ملحقاتش نیستم! (بدبختی زمان جوانیامون رفیق مکان دار هم نداشتیم که حداقل چند ساعتی یه کله از اون فیلما ببینیم!)...


بیشترین مدت زمان رفاقت با یه دوست :
مصطفی...از دبستان تا حالا...


بیشترین مدتی که گشنه و تشنه موندم! :
همون روزه داریای زمان جهالت!...


بیشترین مدتی که حیرون یه جنس مخالف بودم! :
"متاسفانه" هیچوقت درباره یکی از جنس مخالف در حالتی نبودم که اسمشو بشه "حیرون بودن" گذاشت...

هیشـــکی! سه‌شنبه 28 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 10:12 ق.ظ http://www.hishkii.blogsky.com

1. بیشترین زمانی که خواب بودم عید امسال بود که چون با مامانم دعوام شده بود و منو خیلی سوزوند منم لج کردم هر روز 2 تا قرص خواب می خوردم نمیدونم تا چند ساعت می خوابیدم..به زور بلندم می کردن یه غذایی می خوردم و اینا دوباره قرص می خوردم تا 11 فروردین این برنامه من بود..
تا تیر ماه با مامانم سر اون جریانات قهر بودم

هیشـــکی! سه‌شنبه 28 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 10:17 ق.ظ http://www.hishkii.blogsky.com

2. بیشترین زمانی که حموم نرفتم سوم راهنمایی بود که امتحان نهایی داشتیم منم که خر خووون بیخیال حموم اینا شده بودم ! اما الان خدایی دو روز حموم نرم سگ میشم

هیشـــکی! سه‌شنبه 28 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 10:22 ق.ظ http://www.hishkii.blogsky.com

3. بیشترین پول نقدی که دستم بوده و مال خودمم بوده پنج سال پیش 7 میلیون تومن داشتم که به خاطر گه کاریهای اون عزیز لعنتی ! به F رفت!

هیشـــکی! سه‌شنبه 28 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 10:26 ق.ظ http://www.hishkii.blogsky.com

4. بیشترین مدتی که از خونه بیرون نرفتم مال اون زمانی بود که اون لعنتی رفته بود من الاغم فکر میکردم که باید منتظر بشینم تو خونه شاید بیاد و من نباشم و اون بره !!
"دو ماه" یکسره تو خونه بودم دوستام برام خرید می کردن!

هیشـــکی! سه‌شنبه 28 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 10:28 ق.ظ http://www.hishkii.blogsky.com

5. بیشترین زمانی که آرایشگاه نرفتم سه ماه + اون دو ماه که تو خونه بودم.

هیشـــکی! سه‌شنبه 28 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 10:31 ق.ظ http://www.hishkii.blogsky.com

6. بیشترین زمانی که یه کله کتاب خوندم 24 ساعت کتاب یلدا از م مودب پور.

هیشـــکی! سه‌شنبه 28 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 10:35 ق.ظ http://www.hishkii.blogsky.com

7. بیشترین تعداد کفشی که همزمان داشتم همین الان با کفش مجلسی هام 16 جفت..
کرم کیف و کفش افتاده بجونم عاشششقشم

هیشـــکی! سه‌شنبه 28 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 10:39 ق.ظ http://www.hishkii.blogsky.com

8. مکالمه تلفنی من همیشه طولانیه از اس ام اس دادن متنفففرم..بیشترین مکالمه هم 9 ساعت بود .

هیشـــکی! سه‌شنبه 28 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 10:40 ق.ظ http://www.hishkii.blogsky.com

9. هیچ وخت یه کله پای تلویزیون نبودم از تلویزیون دیدن بدم میاد..

هیشـــکی! سه‌شنبه 28 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 10:43 ق.ظ http://www.hishkii.blogsky.com

10: بیشترین مدت رفاقتم با یه دوست 15 سال بوده زهرا دوست دوران ابتدائیم

مکافات سه‌شنبه 28 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 10:45 ق.ظ http://www.kalame.blogsky.com

sسلام اولش کف کردم از صداقتتت غیر از مورد دوس دختر نداشتن راستی منزل خودتانه.....

هیشـــکی! سه‌شنبه 28 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 10:45 ق.ظ http://www.hishkii.blogsky.com

11. بیشترین مدتی که گشنه و تشنه موندم زمانی بود که ماه رمضون روزه می گرفتم

هیشـــکی! سه‌شنبه 28 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 10:54 ق.ظ http://www.hishkii.blogsky.com

12. بیشترین زمانی که یه ترانه رو بی وقفه گوش کردم سه چار سال پیش 24 ساعتفقط ترانه برج از " ابــی " رو گوش کردم..هر بار تشنه تر بودم و دوباره از اول...

راز پروازو فقط تو می دونی.. تو می دونستی
من نمی تونم برم تو..می تونی تو.. می تونستی!
آخر قصه مونو تو.. می دونی تو.. می دونستی
من نمی تونم برم تو.. می تونی تو.. می تونستی!

پارسال یه روز از صب تا شب شاعر تمام شده شاهین نجفی رو یکسره بی وقفه گوش می کردم انقدر گوش کردم که شب رفته بودم تو فاز خودکشی و جنون و..


هیشـــکی! سه‌شنبه 28 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 10:58 ق.ظ http://www.hishkii.blogsky.com

قبلی 13 بود این 12 : هیچ وخت حیرون یه جنس مخالف نبودم اما فک میکنم کسی بوده که حیرون من بوده ! خودش می گفت خیلی ساله

هیشـــکی! سه‌شنبه 28 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 11:00 ق.ظ http://www.hishkii.blogsky.com

14. بیشترین زمانی که مریض بودم کلاس اول ابتداییبود از بس نارنگی خوردم زردی گرفتم یه ماه مدرسه نرفتم.

هیشـــکی! سه‌شنبه 28 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 11:02 ق.ظ http://www.hishkii.blogsky.com

15. هیچ وخت هم زمان دوست پسر نداشتم

هیشـــکی! سه‌شنبه 28 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 11:06 ق.ظ http://www.hishkii.blogsky.com

16. شیش سال پیش هفتصد هزار تومن یه لباس مجلسی خریدم که سر یه جریانی وسط حیاط سوزوندمش!!

هیشـــکی! سه‌شنبه 28 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 11:08 ق.ظ http://www.hishkii.blogsky.com

سه سال تو یه شرکت واردات لوازم آرایشی و بهداشتی.

هیشـــکی! سه‌شنبه 28 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 11:17 ق.ظ http://www.hishkii.blogsky.com

18. اول دبیرستان بود از دربند تا پل امیر بهادر پیاده می رفتم و زار میزدم..

همیشه وختی قاطی میکنم و ناراحتم یا یه اتفاق بدی پیش میاد فقط راه میرم و فکر می کنم مقصد و مبدا هم نا معلومه ..میرم تاااا نمی دونم کجاااا.............

هیشـــکی! سه‌شنبه 28 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 11:21 ق.ظ http://www.hishkii.blogsky.com

19. همون روز که باید همه چی تموم می شد...از صب با گریه از خواب بلند شدم همون آهنگ برج ابی رو گوش می کردم و گریه می کردم تا فردا صبش...تا سه روز چنان چشمام پف کرده بود که مث ژاپنیا شده بودم جایی رو نمی دیدم..

هیشـــکی! سه‌شنبه 28 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 11:24 ق.ظ http://www.hishkii.blogsky.com

20. بیشترین زمانی که یه بند خندیدم خونه ی آرش اینا بود سر بازی سایکو و سوالای محسن فرفری و قم خونه ی آقای مهدی پژوم اینا وختی شما لباس آخوندی پوشیده بودی وووووووووووووووواااااااااااااااااااااااای !

هیشـــکی! سه‌شنبه 28 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 11:33 ق.ظ http://www.hishkii.blogsky.com


آقا ما بیشترین کامنتم تو این پست برا شوما گذاشتیم با افتخارررررررررررررررررررررر

وانیا سه‌شنبه 28 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 12:11 ب.ظ

دیشب کلی فکر کردم و با دقت به سوالا پاسخ دادم اما همون موقع ساعت1:35 اینترنتم تموم شد ینی تا صبح حرص خوردم حتی تو خواب باورت میشه محسن؟
حالا جوابای بیات شده رو برات میفرستم

1.
معمولا بیکار باشم مثه الان 10ساعت در روز میخوابم
2.
1هفته عنفوان کودکی
3.
11میلیون تومن
4.
16روز راهنمایی مریض بودم نرفتم بیرون
5.
1یکسال زمان کنکور
6.
15ساعت سلن دختر کلئوپاترا
7.
8جفت مجلسی منهای 3جفت چکمه به اضافه دو جفت کتونی این هفته هم میرم خرید کتونی
8.
1:30 با مخاطب خاص
9.
یه روز یادم نیست کی فقط از چشم آب میومد
10.
14سال با شیوای عزیزم
11.
27ساعت اعتصاب غذا کردم به دلایلی
12.
6سال!!!
13.
1ماه هر روز چندساعت آهنگ جزیره قمیشی
14.
16روز خفن حاد و 1ماه نقاهت
15.
نداشتم
16.
2469تومن برا کت دامن آخری یه هزاری اشانتیون !!
17.
23ماه و 11روز
18.
دانشجویی بود کجا رو بگم بشناسین خب؟
19.
یکروز دانشجویی مثه خر عر زدم
20.
وقتی 4تا خواهر یه جا جمع بودیم هرروز خنده و شادی اما الان سه تاشون ازم دورن

علیرضا سه‌شنبه 28 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 01:06 ب.ظ http://yek2se.blogsky.com/

عجببب آدمایی دور و برمون بودن و خبر نداشتیماااا !

مسی ته تغاری سه‌شنبه 28 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 01:41 ب.ظ http://masitahtaghari.blogspot.com

سلام محسن باقرلوی رکورد دار
خوبی؟
من هنوز زنده ام ها
گفتم نکنه نگران شده باشید

حمید سه‌شنبه 28 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 01:41 ب.ظ http://www.abrechandzelee.blogsky.com/

بیشترین مدت زمانی که یه ترانه رو هی بی وقفه گوش دادم :
صدای "فلوت زن" در بازی صوتی آواز خواندنهای وبلاگ کیامهر...همونجا هم گفتم...بیشتر از صدها بار گوش کردم یعنی این پست
http://javgiriat.blogsky.com/1390/01/29/post-163/

این صدا
http://s1.picofile.com/file/6531527162/7.amr.html

حمید سه‌شنبه 28 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 01:48 ب.ظ http://www.abrechandzelee.blogsky.com/

بیشترین مدت زمانی که مریض بودم :
اگه تصادف هم جزو مریضیا حساب میشه بهار 83 که با موتور کوفیدیم توو یه ماشین و سه ماهی افتادم رو منظور!...اگرم حساب نمیشه یه سوژه دیگه دارم اکازیون!...سال 81 سردرد و معده درد خیلی شدید با هم!...قرص میخوردم سردردم بیفته معده ام درد میگرفت! قرص نمیخوردمم که سردردم امونمو میبرید!...بسه یا سایر امراضمو رو کنم!؟...

محسن باقرلو سه‌شنبه 28 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 01:51 ب.ظ

جناب چند ضلعی و هیشکی بانو و سایر دوستان : مرسی !

حمید سه‌شنبه 28 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 01:55 ب.ظ http://www.abrechandzelee.blogsky.com/

بیشترین تعداد دوست دختر ( یا پسر ) همزمان! :
چهار تا اونجا...سه تا اینور...دو تا هم که اونا...با این پنج تا...میکنه به عبارتی سرجمع شونزده تا!...

آخه این چه سوالیه برادر من!؟...هنوز فرصت نشده جوابارو بخونم ولی شک ندارم که در این فضای "بچه پیغمبر نمایی" بلاگستان هیچکس نمیاد بگه همزمان دوتا دوست دختر یا دوست پسر داشته!...

حمید سه‌شنبه 28 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 02:12 ب.ظ http://www.abrechandzelee.blogsky.com/

بیشترین پولی که تا حالا برای یه تیکه لباس دادم! :
کلا من به لباس گرون خریدن اعتقاد ندارم! ترجیح میدم بجای یه تیشرت نود هزار تومنی چهار تا تیشرت بیست هزار تومنی بگیرم! (ده تومنشم میذارم توو جیبم! کی به کیه! مملکت بی صاحابه دیگه!)...برای همین کل عمر بابرکتمو بگردی لباس بالای چهل تومن پیدا نمیکنی! (آیکون "کامنت گذار در حال جابجا کردن برگهای روی بعضی نقاط خویش!")...

آوا سه‌شنبه 28 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 02:27 ب.ظ

آخ خ خ خ خ خ جوووون
رسیدیم به صفحهء
چهارم آیا؟؟؟؟آقا
بازی یه وقتش
تموم شده
یعنی؟؟

آوا سه‌شنبه 28 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 02:30 ب.ظ

رسید مژده که صفحهء سه
نخواهد مانددددددد
چهار نشدو سوم
نیز نخواهد ماند
هوووووووور

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.